ایران به دنبال مذاکره یا فرار؟
دیپلماسی ایرانی: روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در یادداشتی به حضور محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در نیویورک اشاره کرده و به بررسی دستاوردهای احتمالی این سفر و تاثیر سخنان رئیس جمهوری ایران بر نگاه غرب به این کشور میپردازد:
در یک روز پاییزی محمود احمدی نژاد بار دیگر به نیویورک آمد. جنجال رسانهای که حضور وی در ایالات متحده به راه میاندازد و سخنان بمب گونه وی این بار بیش از هر زمان دیگری احتمالا بر جزئیات برنامه هستهای ایران منطبق است. این ششمین بار است که رئیس جمهوری ایران پا به خاک ایالات متحده میگذارد.
به نظر میرسد که این بار جامعه جهانی میتواند به خود ببالد که ایران در نهایت توسط تحریمهای اعمال شده به سزای اعمال خود میرسد. غربیها همواره تاکید داشتند که ایران باید هزینه تعقیب برنامه هستهای را پرداخت کند. اما با نگاهی از نزدیک به تحولات ایران به این نتیجه میرسیم که تحریمها بر دولتمردان ایرانی مانند رئیس جمهور اندک تاثیری نداشته است. سه دهه است که غرب و آمریکا با ایران کشتی میگیرند با این همه واشنگتن هنوز نمیداند که با دولتی روبهرو نیست که چندان به فکر منافع بین المللی خود باشد! واشنگتن این بار هم به دنبال قرار دادن ایران بر سر دو راهی است: یا ادمه تقابل با جامعه جهانی و تحمل انزوا و یا پیوستن به جامعه جهانی که به گمان امریکاییها بهترین گزینه است.
واشنگتن پست در ادامه با تکرار ادعاهای پیشین مینویسد: جمهوری اسلامی ایران همچنان دولتی ایدئولوژیک است. همین پایبندی به ارزشهای ایدئولوژیک است که عملا امکان وارد تعامل شدن تهران با جامعه جهانی را به صفر میرساند. رهبر ایران در سخنرانی ماه آگوست خود برای چندمین بار هرگونه سازش با ایالات متحده را رد کردند. دلایل رهبری ایران هم برای این مقابله با ایالات متحده نه غیرمنطقی بود و نه غیرعاقلانه. ایران به دنبال تغییر رفتار ایالات متحده با خود است و این در حالیست که رویکرد واشنگتن در قبال ایران در حقیقت در سه دهه گذشته تبدیل به نوعی رفتار سنتی شده است. رهبری ایران تاکنون بارها تایید کردهاند که ایران نمیخواهد در ازای برقراری رابطههای تجاری با غرب و ایالات متحده ارزشهای خود را از دست بدهد. سیاست مقاومت و تلاش برای دستیابی به تکنولوژی هستهای در حقیقت هویت ایران را به عنوان کشوری مسلمان تشکیل میدهند. در اینچنین شرایطی نمیتوانیم امیدوار باشیم که تحریمها در نهایت به مقابله با این ایدئولوژی برمیخیزد.
واشنگتن پست در ادامه مینویسد: غم انگیز اینجاست که بعد سه دهه سکون کامل در روابط، اکنون مردی که به نوعی دنبال برقراری رابطه با ایران است محمود احمدی نژاد است. احمدی نژاد به گونهای شاید ابهامآمیز اما حقیقی به دنبال برقراری رابطه مستقیم با ایالات متحده است. احمدی نژاد ترجیح میدهد نمایندگان ایران–امریکا رودرروی هم قرار بگیرند آن هم در حالتی که غربیها تنها بایستند و ناظر ماجرا باشند. احمدی نژاد به این قطعیت رسیده است که ایران ابرقدرت کشورهای جهان سومی است و در این جامه حق مذاکره مستقیم با واشنگتن را دارا است. احمدی نژاد هم برای جورج بوش و هم برای باراک اوباما نامه نوشت و درخواست مذاکرات مستقیم را مطرح کرد. پس از این نامهنگاری و عدم پاسخدهی، احمدی نژاد گمان میکند که میتواند با برنامه هستهای آمریکا را بر سر میز مذاکره بنشاند.
غربیها امیدوارند که شاید این تحریمها بر طبقه دولتی ایران تاثیرگذار نباشد اما میتواند به گونهای فشار را بر عامه مردم زیاد کرده و سر و صدای نخبگان محافظهکاران را بلند کند. طبقه تجار ایرانی و سیاستمداران محافظه کار از انزوای ایران در سطح بین المللی رضایت ندارند. این قشر بارها و به عناوین مختلف در خفا و ملاعام از دولت خواستهاند که به این انزوا پایان دهد. مشکل اما در این جا ریشه دارد که در ایران امروز مخالفان دولت با عنوان رعایت مصلحت و تامین امنیت ملی سکوت اختیار کردهاند. سیاستمدارانی مانند آیت الله هاشمی رفسنجانی و علی لاریجانی به شدت نگران سیاستهای دولت هستند. در شرایطی که با وجود حاشیههای اطراف احمدی نژاد در داخل ایران، ایالات متحده با وی وارد مذاکره مستقیم شود بیشک واشنگتن باید تبعات بین المللی بسیاری را پرداخت کند.
واشنگتن پست در ادامه مینویسد: آنچه فردای دستگاه دیپلماسی ایران را شکل میدهد رابطه میان رهبری و رئیس جمهوری در ایران است. برخی ادعا میکنند که احمدی نژاد در ایران امروز از قدرتی برخوردار است که میتواند بر تصمیمگیریهای کلان مملکتی هم تاثیرگذار باشد. در حال حاضر تنها چاره پیش روی ایالات متحده سرمایهگذاری بر نخبگان سیاسی مدرنی است که از درجا زدن در دستگاه دیپلماسی حذر دارند.
نظر شما :