دیدار با شریک مشکلآفرین
به رغم سر سختیهایی دو طرف، نه روسیه پشتوانه ایدئولوژیک محکمی برای مواضع خود علیه غرب و فرانسه دارد و نه فرانسه چندان از روسیه بینیاز است که بتواند فشار زیادى به آن وارد کند. در این شرایط رسیدن به توافق همان قدر ساده است که دشوار مینماید.
نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، در اولین دیدار رسمی خود از روسیه ظهر سهشنبه وارد مسکو شد و عصر همان روز در خانه ویلایی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در «نووا اوگاریوو» در حومه مسکو با او دیدار و گفتگو کرد. قرار است این دو رئیس جمهور چهارشنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک حاضر شده و پس از آن نهار را همراه یکدیگر در کرملین صرف کنند.
روزنامه فرانسوی فیگارو در مقالاتی به این مناسبت، گسترش همکاریهای اقتصادی بین روسیه و فرانسه را از جمله دستآوردهای این سفر پیشبینی کرد و از آن جمله به سفارش چند فروند هواپیمای ایرباس 350 (ساخت فرانسه) برای شرکت هوایی اروفلوت، دعوت به همکاری از شرکت توتال فرانسه در عملیات اکتشاف و بهرهبرداری از ذخایر گازی منطقه شتوکمان در دریای بارنتس پیرو مذاکرات ماه ژوئن (دریای بارنتسیوو در روسی که بین روسیه و نروژ در حاشیه اقیانوس منجمد شمالی قرار گرفته است) و چند قرارداد دیگر مربوط به همکاری شرکتهای هوانوردی اشاره کرد.
این روزنامه همچنین با اشاره به نزدیکی برخی جنبههای شخصیتی سارکوزی و پوتین پیشبینی کرد روابط شخصی این دو نفر طی دیدارهایشان در مسکو مانند آن چه دوربینهای خبری در اجلاس ماه ژوئن گروه هشت در هایلیگندام آلمان ثبت کردند، گرم و صمیمانه باشد.
اما به تایید همین منبع حتی این روابط شخصی نیز از تغییر لحن فرانسه (به تبع تغییر لحن غرب) در گفتگو با روسیه مستثنی نخواهد بود؛ تغییر لحنی که نتیجه اختلافات سیاسی متعدد غرب و روسیه در عرصه بینالمللی است. در حقیقت اهمیت این اختلافات سیاسی به حدی است که به کانون تمرکز پوششهای رسانهای از این سفر تبدیل شده و مسائلی نظیر توافقات اقتصادی و تجاری را به حاشیه رانده است.
بر اساس پیشبینیها، رئوس مسائل مورد اختلافی که احتمالاً در این دیدار مورد بحث دو طرف قرار خواهند گرفت شامل مساله استقلال کوزوو، فعالیتهای هستهای ایران، حقوق بشر، استقرار سامانههایی از چتر دفاعی ناتو در اروپای شرقی، و بررسی اتهام روسیه علیه غرب میشود که آنها را عامل بروز انقلابهای رنگین در جمهوریهای اقماری خود میداند.
به اعتقاد برخی از کارشناسان چیزی که بر حساسیت موضوع افزوده، سرسختی است که دو طرف از خود نشان میدهند. از طرفی سارکوزی در مقام رئیس جمهور جدید فرانسه می خواهد ثابت کند که او همان کاندیدایی است که گفته بود به تمام وعدههایش عمل میکند و البته یکی از این وعدهها برجستهتر کردن نقش فرانسه در عرصه جهانی بود.
انتصاب «اوبر ودرین»، سیاستمدار سرشناس و وزیر خارجه سابق فرانسه در راس برنامه «فرانسه و جهانی شدن»، و توجه بیشتر به اروپای شرقی، جایی که تقریباً در سیاستهای خارجی دولت ژاک شیراک، رئیسجمهور سابق فرانسه، به فراموشی سپرده شده بود از جمله فعالیتهایی هستند که جدیت سارکوزی را در تحقق این وعده انتخاباتی نشان میدهد.
سارکوزی همچنین پیش از سفر به مسکو در مصاحبهای تاکید کرد «بر سر هیچ یک از ارزشهایش با مسکو مصالحه نمیکند». چنین اظهار نظری با توجه به این که سفر سارکوزی در فردای اولین سالگرد ترور آنا پولیتکوفسکایا، روزنامهنگار روس، صورت میگیرد، از شرایط بغرنجی در بحث دو رئیس جمهور بر سر مساله وضعیت حقوق بشر در روسیه خبر میدهد. پولیتکوفسکایا، روزنامهنگار و یکی از سرسختترین منتقدان پوتین بود که یک سال پیش جسدش در آسانسور محل سکونتاش پیدا شد که به ضرب سه گلوله کشته شده بود.
اما از طرف فرانسه مساله به همین جا خاتمه پیدا نمیکند، چرا که سارکوزی علاوه بر اصرار بر نقش پررنگتر فرانسه در معادلات بینالمللی و مساله حقوق بشر، به طور خاص (و شاید طی روندی اجتناب ناپذیر) در مسائل دیگر بینالمللی رو در روی روسیه قرار گرفته است. او چند روز پیش، در برنامه سفرش به کشورهای اروپای شرقی که شامل مجارستان، بلغارستان، و لهستان میشد طی سخنرانی در صوفیه، پایتخت لهستان با لحنی به شدت انتقادآمیز در توصیف وضعیت فعلی روسیه گفت: «[روسیه] کشوری است که حل مشکلات بزرگ جهان را بیش از آن که ساده کند، دشوار میکند.»
به نظر میرسد که منظور سارکوزی از مشکلات بزرگ جهان به ویژه مساله استقلال کوزوو و بحران هستهای ایران بوده است. روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت بارها به طور غیر مستقیم تهدید کرده است که مساله استقلال کوزوو را وتو میکند و از طرفی دیگر عدم همراهی این کشور با کشورهای غربی در تشدید تحریمها علیه ایران از فشارهایی که برای تعلیق غنی سازی اورانیوم بر ایران وارد میشود کاسته است.
اما در مقابل سارکوزی نیز شخصی قرار دارد که سرسختیاش را در موضعگیریهای مختلف روسیه در سالهای اخیر نشان داده است. البته فارغ از این که دلیل سرسختی پوتین در هر یک موارد اختلاف غرب و روسیه متفاوت به نظر میرسد، وجود تحلیلهای گوناگون در هریک از این موارد شرایط را پیچیدهتر کرده است.
در تحلیلهای مختلفی که درباره اختلاف روسیه بر سر مساله کوزوو منتشر شده معمولاً به این اشاره میشود که روسیه به عنوان متحد سنتی بلگراد از موضع صربستان در برخورد با استقلال استان جنوبی این کشور حمایت میکند. البته به زعم عدهای دیگر از کارشناسان چنین تحلیلی تهدیدهای مکرر و غیر مستقیم به استفاده از حق وتو را توجیه نمیکند.
درباره موضعگیری این کشور در قبال ایران نیز گفته میشود که این واکنش بیشتر بخشی از بازی سیاسی روسیه در عرصه بینالمللی است. این کشور ایران را در حقیقت به عنوان یک متحد در سطح بینالمللی میشناسد (در حالی که نقش ایران به عنوان یک متحد برای روسیه و بالعکس در سطح روابط دو جانبه و منطقهای به اندازه سطح بینالمللی برای هیچ یک از طرفین حائز اهمیت نیست) و در منازعه غرب و روسیه از ایران به مثابه سنگری دفاع میکند که در صورت فرو ریختناش غرب یک قدم به منافع و حیطه امن روسیه نزدیکتر خواهد شد.
همچنین به نظر میرسد که علت مخالفت روسیه با استقرار سامانههای چتر دفاع موشکی در اروپای شرقی (تاسیس رادار در جمهوری چک و چند سکوی پرتاب موشکهای رهگیر در لهستان) بیشتر از سوءظن روسیه به هدف اصلی آمریکا از گسترش این سامانه به سمت شرق نشات میگیرد. آمریکا مدعی است این سامانه برای دفاع از آمریکا و متحدانش در برابر تهدیدهای احتمالی موشکی دولتهای «یاغی» (مانند ایران) در شرق اروپا نصب میشود. اما روسیه چنین توان موشکی را (که بتواند خاک آمریکا را تهدید کند) در کشورهایی که آمریکا «یاغی» می خواند، نمیبیند و معتقد است نفوذ آمریکا به سمت مرزهای روسیه بیشتر برای فلج کردن توان موشکی روسیه و تغییر توازن تسلیحاتی صد درصد به نفع ایالات متحده است.
اما در مقابل تمام این تحلیلها، ایزابل لسر، نویسنده فیگارو، در مقالهای تحلیلی تحت عنوان «روسیه پرچماش را در مقابل غرب به اهتزاز درمیآورد» با اشاره به تمام اختلافهای روسیه و غرب و افزودن مساله نصب پرچم روسیه در بستر اقیانوس منجمد شمالی (که حاوی منابع غنی نفت و گاز است) مینویسد: «اما منازعه لفظی کرملین به هیچ وجه به معنای دفاع از نوعی ایدئولوژی نیست بلکه این کشور میخواهد جهان غرب را متقاعد کند که روسیه دوباره به قدرتی بزرگ تبدیل شده که باید در معادلات خود به حساباش بیاورند و حق حاکمیت و منافع ملی آن را لحاظ کنند. اگر روسیه صدایش را بالا میبرد برای این است که میخواهد بار دیگر صدایش در صحنه بینالملل شنیده شود؛ صدایی که تقریباً برای مدتی فرو مرده بود. همچنین هدف دیگر روسیه از این مخالفتها به فراموشی سپردن حس حقارتی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تجزیه آن و از بین رفتن توان نظامی دوران کمونیستی، بسیاری از شهروندان روسیه دچار آن شدند.»
از طرفی دیگر طرفهای اروپایی و حتی خود سارکوزی نیز معترفاند که روسیه خواه نا خواه به عاملی تاثیرگذار در صحنه بینالملل تبدیل شده و به واسطه نیاز اتحادیه اروپا و فرانسه به منابع غنی انرژی روسیه نمیتوان نقش آن را به عنوان یک «شریک اصلی» نادیده گرفت، هر چند که این شریک به گفته سارکوزی شریک «مشکل آفرینی» است.
به بیان دیگر، به رغم تمام سر سختیهایی که در ظاهر دیده میشود، نه روسیه چنان ایدئولوژی و دلایل محکمی برای پافشاری بیش از حد بر مواضع خود علیه غرب (و در این مورد فرانسه به نمایندگی از غرب) دارد و نه غرب و به تبع آن فرانسه چندان از روسیه بینیاز هستند که بتوانند با وارد آوردن فشار بیش از حد کفه ترازو معادلات بینالمللی را به نفع خود و به ضرر روسیه جابجا کنند.
در این شرایط رسیدن به توافق بر سر مسائل مختلف همان قدر ساده است که دشوار مینماید و به این ترتیب پیشبینی آنچه در پایان این دیدار رخ میدهد به همان نسبت فقط دشوارتر میشود.
در آخرین تحولات در این زمینه سارکوزی ساعاتی قبل از آغاز دیدارش با پوتین در «نووا اوگاریوو» در مصاحبهای در مسکو اعلام کرد فرانسه به هیچ وجه بر سر نیاز برای وضع تحریمهای شدیدتر علیه ایران با روسیه مصالحه نخواهد کرد.
او گفت: «فرانسه میخواهد با روسهی دوست باشد و میخواهد به صحبتهای روسیه گوش دهد و آنها را درک کند.» به نظر میرسد این سخنان سارکوزی پیشاپیش مسکو را در موضعی دشمنی علیه فرانسه قرار داده باشد. روسیه از پیش اعلام کرده بود به نظر کرملین تحریمهای شدیدتر به پیشرفت در حل بحران ایران کمکی نمیکند.
نظر شما :