یک روز پس از حمله به ایران، چه کسی مقصر خواهد بود؟
تصور کنیم که اسرائیل به ایران حمله میکند. واکنش ایران به این حمله ...
دیپلماسی ایرانی: حمله نظامی به ایران در زمره گزینههایی است که این روزها بسیار از آن میشنویم. گزینهای که پس از تشدید تحریمها علیه ایران و شک در باب کارآمدی آنها بیش از پیش پررنگ شد. در این میان اما کمتر کسی توجهی به واکنش جامعه جهانی به این حادثه کرده است. تصور کنیم که اسرائیل به ایران حمله میکند. واکنش ایران به این حمله بیست و چهار ساعت پس از وقوع آن چه خواهد بود؟ یکی از پاسخهای احتمالی به این حمله بی شک تشدید فشارها بر اسرائیل از سوی جامعه بین الملل خواهد بود.
در این میان بیشک ایالات متحده نیز چارهای نخواهد داشت جز اعمال فشار بر رفیق شفیق قدیمی به واسطه برنامه هستهای که سالهاست از چشمها پنهان میکند. در این شرایط بیشک واشنگتن از تلآویو میخواهد که به خلع سلاح هستهای روی آورد و یا به معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای بپیوندد. بیشک در میانه این فرمایشها، واشنگتن باید از رهبران تلاویو بخواهد که مجوز حضور بازرسان آژانس در خاک سرزمینهای اشغالی را هم صادر کند. شاید اگر یک سال پیش بود، تحقق این سناریو بسیار دور از ذهن بود اما با توجه به موضعگیری شدید علیه تسلیحات هستهای اسرائیل در نشست بازنگری معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای که چند ماه پیش به میزبانی ایالات متحده برگزار شد و رویکرد ضد تسلیحاتی که باراک اوباما از نخستین روزهای حضور در قدرت اتخاذ کرده است، امروز تحقق این سناریو هم چندان دور از ذهن نیست.
بیشک رژیم اسرائیل که خود تسلیحات هستهای در اختیار داشته و البته عضو ان پی تی هم نیست در شرایط حمله به کشوری که عضو ان پی تی است و مدرکی هم دال بر برخورداریاش از تسلیحات هستهای وجود ندارد، در موضع غیرقابل دفاعی قرار خواهد گرفت. حتی اگر اسرائیل ادعا کند که این حمله نبردی بازدارنده بوده و در راستای ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای. روزنامه اسرائیلی هاآرتص در ادامه گزارش خود از فردای حمله به ایران مینویسد: حتی آن دسته از اسرائیلیها که خواهان الحاق این رژیم به ان پی تی و تلاشش در راستای خاورمیانهای عاری از تسلیحات هستهای هستند نیز اعتقاد دارند که خلع سلاح اسرائیل به واسطه تحقق سناریو بالا به هیچ وجه آبرومندانه و مطلوب نیست.
مقاومت اسرائیل در برابر فشارها مساوی است با انزوای این رژیم. بیشک زیادهرویهای اسرائیل در بعد پنهان کاریهای هستهای تا حدودی تحمل میشود و پس از آن انواع تحریمهای نظامی، مالی و تجهیزاتی آغاز خواهد شد. در شرایطی که اسرائیل به این فشارها تن دهد، باید از استراتژی تک قطبی بودن قدرت که همواره در خاورمیانه تعقیب میکرد، فاصله بگیرد. باید از آرزوی خود برای نظارت بر منطقه البته با عبور از خطوط قرمز آژانس بینالمللی انرژی هستهای هم بگذرد.
باید اعتراف کنیم که استراتژی هستهای اسرائیل از همان ابتدا هم اشتباه بود. هیچ تضمینی وجود ندارد که این استراتژی حتی یکی از اهداف اسرائیل را هم در منطقه تامین کند. این استراتژی نتوانست مانع از حمله به مناطق پرجمعیت در جنگ خلیج فارس شود، نتوانست در جنگ دوم لبنان و یا نبردهای غزه عملا کاری برای اسرائیل پیش ببرد. تهدید هستهای اسرائیل نتوانست مانع از انتفاضه شود.
در توافقنامه صلح میان اسرائیل با مصر و یا اردن، این تسلیحات هستهای نبودند که میانجیگری کردند. مساله مهمتر این است که هر بار قدرتی در خاورمیانه تمایل به هستهای شدن خود را عیان میکند، این ما هستیم که بیش از پیش متوجه ناکارآمدی تسلیحات هستهای میشویم و البته تمام تلاش خود را به کار میگیریم تا پتانسیلهای ایران و اعراب را هم از میان برداریم.
اسرائیل ایران را به راه انداختن رقابت هستهای متهم میکند و این در حالیست که مدارک مستدلی وجود دارد که اثبات میکند که این حرکتهای مارپیچ اسرائیل است که منتهی به میل به هستهای شدن در میان کشورهای خاورمیانه شده است. حتی به جرات میتوان ادعا کرد که تمایل صدام حسین به برخوردای از تسلیحات شیمیایی و هستهای و فروزان شدن شعلههای این تمایل در میان مصریها نیز عاملی نداشت جز پیوستن آرام و در خفای اسرائیل به بلوک قدرتمندان هستهای. خاورمیانه هستهای در یک قدمی ما است.
اسرائیل در حال حاضر با یک دو راهی روبرو است: خاورمیانه هستهای و یا خلع سلاح. یا باید تمامی کشورها در خاورمیانه از تسلیحات هستهای برخوردار باشند و یا هیچ کشوری نباید این مزیت را در آغوش بکشد.
در این میان بیشک ایالات متحده نیز چارهای نخواهد داشت جز اعمال فشار بر رفیق شفیق قدیمی به واسطه برنامه هستهای که سالهاست از چشمها پنهان میکند. در این شرایط بیشک واشنگتن از تلآویو میخواهد که به خلع سلاح هستهای روی آورد و یا به معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای بپیوندد. بیشک در میانه این فرمایشها، واشنگتن باید از رهبران تلاویو بخواهد که مجوز حضور بازرسان آژانس در خاک سرزمینهای اشغالی را هم صادر کند. شاید اگر یک سال پیش بود، تحقق این سناریو بسیار دور از ذهن بود اما با توجه به موضعگیری شدید علیه تسلیحات هستهای اسرائیل در نشست بازنگری معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای که چند ماه پیش به میزبانی ایالات متحده برگزار شد و رویکرد ضد تسلیحاتی که باراک اوباما از نخستین روزهای حضور در قدرت اتخاذ کرده است، امروز تحقق این سناریو هم چندان دور از ذهن نیست.
بیشک رژیم اسرائیل که خود تسلیحات هستهای در اختیار داشته و البته عضو ان پی تی هم نیست در شرایط حمله به کشوری که عضو ان پی تی است و مدرکی هم دال بر برخورداریاش از تسلیحات هستهای وجود ندارد، در موضع غیرقابل دفاعی قرار خواهد گرفت. حتی اگر اسرائیل ادعا کند که این حمله نبردی بازدارنده بوده و در راستای ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای. روزنامه اسرائیلی هاآرتص در ادامه گزارش خود از فردای حمله به ایران مینویسد: حتی آن دسته از اسرائیلیها که خواهان الحاق این رژیم به ان پی تی و تلاشش در راستای خاورمیانهای عاری از تسلیحات هستهای هستند نیز اعتقاد دارند که خلع سلاح اسرائیل به واسطه تحقق سناریو بالا به هیچ وجه آبرومندانه و مطلوب نیست.
مقاومت اسرائیل در برابر فشارها مساوی است با انزوای این رژیم. بیشک زیادهرویهای اسرائیل در بعد پنهان کاریهای هستهای تا حدودی تحمل میشود و پس از آن انواع تحریمهای نظامی، مالی و تجهیزاتی آغاز خواهد شد. در شرایطی که اسرائیل به این فشارها تن دهد، باید از استراتژی تک قطبی بودن قدرت که همواره در خاورمیانه تعقیب میکرد، فاصله بگیرد. باید از آرزوی خود برای نظارت بر منطقه البته با عبور از خطوط قرمز آژانس بینالمللی انرژی هستهای هم بگذرد.
باید اعتراف کنیم که استراتژی هستهای اسرائیل از همان ابتدا هم اشتباه بود. هیچ تضمینی وجود ندارد که این استراتژی حتی یکی از اهداف اسرائیل را هم در منطقه تامین کند. این استراتژی نتوانست مانع از حمله به مناطق پرجمعیت در جنگ خلیج فارس شود، نتوانست در جنگ دوم لبنان و یا نبردهای غزه عملا کاری برای اسرائیل پیش ببرد. تهدید هستهای اسرائیل نتوانست مانع از انتفاضه شود.
در توافقنامه صلح میان اسرائیل با مصر و یا اردن، این تسلیحات هستهای نبودند که میانجیگری کردند. مساله مهمتر این است که هر بار قدرتی در خاورمیانه تمایل به هستهای شدن خود را عیان میکند، این ما هستیم که بیش از پیش متوجه ناکارآمدی تسلیحات هستهای میشویم و البته تمام تلاش خود را به کار میگیریم تا پتانسیلهای ایران و اعراب را هم از میان برداریم.
اسرائیل ایران را به راه انداختن رقابت هستهای متهم میکند و این در حالیست که مدارک مستدلی وجود دارد که اثبات میکند که این حرکتهای مارپیچ اسرائیل است که منتهی به میل به هستهای شدن در میان کشورهای خاورمیانه شده است. حتی به جرات میتوان ادعا کرد که تمایل صدام حسین به برخوردای از تسلیحات شیمیایی و هستهای و فروزان شدن شعلههای این تمایل در میان مصریها نیز عاملی نداشت جز پیوستن آرام و در خفای اسرائیل به بلوک قدرتمندان هستهای. خاورمیانه هستهای در یک قدمی ما است.
اسرائیل در حال حاضر با یک دو راهی روبرو است: خاورمیانه هستهای و یا خلع سلاح. یا باید تمامی کشورها در خاورمیانه از تسلیحات هستهای برخوردار باشند و یا هیچ کشوری نباید این مزیت را در آغوش بکشد.
نظر شما :