باراک اوباما به توصیه کارتر در مواجهه با ایران گوش کند
دیپلماسی ایرانی: نشریه ویکلی استاندارد در تازهترین گزارش خود در باب پرونده هستهای ایران به دکترین پیشنهادی توسط جیمیکارتر یکی از روسای جمهور پیشین ایالات متحده میپردازد و مینویسد: سی سال از روزی که جیمی کارتر داکترین معروف خود را مطرح کرد، میگذرد. در این داکترین بود که کارتر نسبت به دخالت عوامل بیرونی در بهای نفت در منطقه ثروتمند خلیج فارس هشدار داد. ایالات متحده در نبردهای عراق در سالهای 1991 و 2003 تمام تلاش خود را به کار گرفت تا لطمهای به این داکترین منطقهای کارتر نزند. اما این روزها داکترین آقای کارتر تحت تاثیر برنامه هستهای ایران قرار گرفته است.
ویکلی استاندارد در ادامه این مطلب ادعا میکند که برنامه هستهای ایران خطری برای منطقه خلیج فارس است. خطری که امنیت ملی ایالات متحده و منافع اقتصادی این کشور در خاورمیانه را تهدید میکند. خطری که میتواند منجر به بالا رفتن قیمت نفت در خاورمیانه شود. جیمی کارتر در مدت زمان حضور در کاخ سفید ادعا میکرد که نیاز کشورها به انرژی میتواند موازی با آغاز یک نبرد حرکت کرده و در نهایت این جنگ را رقم بزند. در نهایت چند سال پس از حضور در قدرت وی نظریه خود را تغییر داده و با تغییری در واژگان نوشت: نیاز به تامین انرژی میتواند منجر به آغاز جنگ شود.
ویکلی استاندارد به تاریخ نگاری به سبک امریکایی مینویسد: آنچه که باعت تغییر در تولید بیدغدغه و بیدردسر نفت در خاورمیانه شد، حوادثی بود که در سال 1979 در خاورمیانه پشت سر هم شکل گرفت:
- سقوط دولت شاهنشاهی در ایران و روی کار امدن جمهوری اسلامی به رهبری آیت الله خمینی.
- گروگانگیری در سفارت امریکا و حبس یک ساله 53 تبعه امریکایی در ایران
- حمله رادیکالهای مسلح مخالف خاندان سعود به یک مسجد در عربستان
- حمله شوری به افغانستان
کارتر یک سال پس از این حوادث در حالی که کوله باری از شکستهای دیپلماتیک را بر دوش داشت به صراحت در این خصوص گفت: بگذارید بیپرده سخن بگویم. هر گونه تلاش از سوی دیگران برای به دست گرفتن قدرت در خلیج فارس و تحت تاثیر قرار دادن قیمت نفت در این منطقه به معنای تقابل با منافع ما است و در این شرایط تقابلی ما برای دفاع از منافع خود دست به هر ابزاری میزنیم حتی اگر این ابزار گزینه نظامی باشد.
نظریه کارتر امروز هم در مورد خاورمیانه مصداق دارد. ظرفیت تولیدی نفت خلیج فارس امروز هم همان رقمی است که در دهه هشتاد بود یعنی بیست و هشت درصد از نیاز بین المللی. اگر کشوری مخالف با ایالات متحده کنترل در منطقه را بر عهده بگیرد بیشک این تغییر معادله در خلیج فارس منتهی به خسران مستقیم چین و ایالات متحده میشود. دو کشوری که رتبههای نخست و دوم در مصرف انرژی را به خود اختصاص دادهاند. کشور برنده در خاورمیانه میتواند بر تصمیمگیریهای اوپک هم تاثیرگذار باشد.
ویکلی استاندارد در ادامه مینویسد: امروزه روز داکترین کارتر بیش از همه توسط برنامه هستهای ایران تهدید میشود. البته این به تبعات سیاسی توسل به گزینه نظامی علیه ایران اندک ارتباطی ندارد. بلکه مد نظر ما تنها و تنها تاثیر مستقیم این حمله بر قیمت جهانی نفت است. تهدیدها علیه بازار بین المللی نفت زمانی جدیتر میشود که ایران به تسلیحات هستهای دسترسی پیدا کرده باشد. شاید متحدان استراتژیک ایالات متحده در منطقه بتوانند استخراج نفت مورد نیاز این کشور را بدون هیچ گونه دردسری تضمین کنند اما این قاعده تا زمانی پابرجا است که ایران به تسلیحات هستهای دست نیافته باشد.
ایران هستهای به راحتی میتواند اقتدار ایالات متحده در منطقه را زیر سوال ببرد.البته در واشنگتن کم نیستند تحلیلگرانی که اعتقاد دارند ایران هستهای نیز مانند اتحاد جماهیر شوروی در سالهای جنگ سرد قابل کنترل است. شاید ایالات متحده بتواند چتری هستهای بر فراز کشورهای منطقهای و متحد خود برافرازد اما این راهکار نیز چندان موثر نخواهد بود. در این شرایط شهرت امریکا به برخورداری از توانایی بازدارندگی میتواند به راحتی محو شود. در این صورت بازاحیای اعتبار ایالات متحده کار چندان آسانی نخواهد بود. در این میان نباید فراموش کرد که متحدان منطقهای ایالات متحده نیز نمیتوانند بله قربان گوی تمام عیار واشنگتن باشند.
ویکلی استاندارد در این خصوص مینویسد: ماهیت ایدئولوژیک و انقلابی که ایران دارد این کشور را خطرناکتر از دیگر کشورهای منطقه میکند. شاید از صدام حسین که به دنبال تسلیحات هستهای بود بسیار کمتر از ایران به دنبال این فن آوری باید ترسید. ایران هستهای میتواند منجر به قدرتمندتر شدن شیعیان و به خطر افتادن منافع اهل تسنن در منطقه شود. اهل تسنن در خاورمیانه از متحدان استراتژیک ایالات متحده هستند. ایران هستهای کشورهای منطقه را بر سر دو راهی انتخاب قرار میدهد: ایران یا ایالات متحده؟ حضور ایالات متحده چه به شکل مستقیم و چه غیرمستقیم در معادلات خاورمیانه میتواند تامین نفت در دراز مدت در این منطقه را تحت تاثیر قرار دهد.
ویکلی استاندارد در ادامه میافزاید: تنها راه برای پایبندی به داکترین کارتر در حقیقت ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای است. واشنگتن تاکنون در مواجهه با ایران تحریم و تعامل را امتحان کرده است و اکنون نوبت به تشدید احتمال حمله نظامی به ایران رسیده است. واشنگتن باید در ملاعام از آمادگی خود برای حمله نظامی به ایران سخن بگوید. ایالات متحده میتواند با توسل به ابزار کوتاه و بلندمدت مانع از تاثیرگذاری ایران بر قیمت نفت شود.
- ایالات متحده باید تمام توان خود را برای تجهیز پالایشگاههای استخراج نفت در عراق به کار گیرد. باید بر میل اعراب عراق برای بالا بردن استانداردهای زندگی با توسل به فروش بیشتر نفت بیفزاید. حتی اگر عراق بتواند تنها از نیمی از ظرفیت خود استفاده کند باز هم میتواند چهل درصد از نیاز جهانی به نفت را در چند سال آینده تامین کند.
- وزارت انرژی ایالات متحده باید آزادسازی بخشهایی از ذخایر نفتی خود را امتحان کند. گفته میشود که واشنگتن در حال حاضر 700 میلیون بشکه نفت ذخیرهای دارد.
- ایالات متحده باید از عربستان سعودی بخواهد که در صورت بالا گرفتن تنش میان تهران و واشنگتن در مسیر بالا بردن میزان تولید نفت خود قرار گیرد.
- واشنگتن باید برای خارج کردن نفت از خلیج فارس راهی به غیر از تنگه هرمز که در کنترل ایران است بیابد.
- واشنگتن باید سیاستی را در پیش بگیرد که با کاهش مصرف نفت در حقیقت نیاز این کشور به نفت خلیج فارس هم کاهش یابد. این بار امریکاییها باید به سخنان وینستون چرچیل گوش فرا دهند که در سال 1913 حق مطلب را به تمامی ادا کرده و گفت: امنیت و قطعیت در برخورداری از نعمت نفت در وجود تنوع در منابع تامین آن نهفته است.
نظر شما :