نظرشان این است که آقای موسوی به کار خود ادامه دهند
9 تير 1360
اول صبح در مجلس، تعدادی از آیات سوره آل عمران، در رابطه با جنگ احد را مطالعهکردم که خیلی شبیه شهدای پریشب بودند، آقای بهشتی، حمزه و دیگران [سپاه اسلام]؛ جلسه هیأت رئیسه داشتیم. معلوم شد تاکنون بیست و هفت نماینده شهید شدهاند و بقیه شهدا تا هفتادوسه نفر از اعضای دستگاه قضائی و دولت (چهار وزیر و عدهای معاون) و اعضای حزب جمهوری اسلامی بودهاند. نه مجروح نماینده در بیمارستان ها داریم.
مردم از صبح زود برای تشییع جنازه شهدا در اطراف مجلس جمع شده بودند و عزاداری میکردند. آقای محمد رضا بهشتی [فرزند شهید دکتر بهشتی] به دفتر من آمد و پس از بحث زیاد بالاخره تصمیم گرفته بودند که ایشان را در بهشت زهرا دفن کنند. نه به اصفهان و نه به قم ببرند. تصمیم عاقلانهای است.
ساعت هشت صبح از بالکن مجلس برای جمعیت انبوه و کم نظیر مردم به مدت یک ساعت سخنرانی کردم. احساسات مردم عجیب بود و جمعیت به طرف بهشت زهرا حرکتکرد. نمایندگان مجلس با اعجاب از سخنرانی من تمجید کردند و میگویند تأثیر زیادی درتقویت روحیه نیروهای انقلاب و یأس دشمنان دارد. تسلط برخودم با این همه مصیبت و خطر و کار برایشان مهم بود.
مخبران میگویند پس از پیروزی انقلاب چنین جمعیتی سابقه نداشته. در اثر ازدحام تاغروب، بسیاری از جنازهها منجمله جنازه آیهالله بهشتی را نتوانستند به قبرستان برسانند.
فاطی از بهشت زهرا آمد و خبر داد مردم چند تروریست را در آنجا، با نارنجک و اسلحه بازداشت کردهاند.
اعضای شورای قضایی و آقای مهدوی[کنی] به دفتر من آمدند و تصمیماتی درباره انتخابات اتخاذ شد. ظهر آقای رجایی به دفتر من آمد و ناهار را با هم خوردیم و درباره مسائل جاری مشورت کردیم. مهندس [عزتالله] سحابی آمد و درباره تغییر موضع نهضت آزادی و از تمایل آقایان دکتر[یدالله] سحابی و مهندس [مهدی] بازرگان به مجلس صحبت کرد. قرار شد امنیت و احترامشان را تأمین کنم و آنها فردا به مجلس بیایند و قهر را بشکنند.
عصر از محل انفجار بمب و سالن مخروبه حزب دیدار کردم. حال عجیبی داشتم. سپس به عیادت مجروحان در بیمارستان طرفه و عیادت از آقای خامنهای رفتم، حالشان خوبتر شده، ولی اطمینان بخش نیست و به خصوص که نمیدانم، ضربه سنگین روحی و عاطفی خبرشهادت آن همه هم سنگر را چگونه تحمل خواهند کرد. خدا رحم کند. هنوز از شهادت دوستان خبر ندارد و توصیه میکردند که تحفظ کنند. سری به منزل آقای بهشتی زدم. زودتر به خانه آمدم. تظاهرات عجیب تمام کشور را ـ از تلویزیون ـ تا ساعت دوازده شب، تماشا کردم وتسکین بود.
9 تير 1361
جلسه علنی معمول هفتگی را به منظور رعایت حال نمایندگانی که برای سخنرانی در مراسم بزرگداشت شهدای هفتم تیر به شهرستانها رفته اند به فردا محول کردیم. ساعت ده صبح در دفتر آقای رئیس جمهور، شورای عالی دفاع جلسه داشت. عقب نشینی ارتش عراق از شهرها و نقاط مسکونی غرب کشور مورد رسیدگی قرار گرفت و معلوم شد که آنها در بخشی از ارتفاعات ایران درکنار مرزها ماندهاند. همین موضوع، اهداف جنگطلبانه صدام را ثابت مینماید و اینگونه عقبنشینیها بیشتر جنبه تبلیغی دارد و برای تثبیت و تقویت نیروهای خود استفاده میکند. در عراق تغییراتی در کابینه انجام شده ولی سطحی است.
در مورد عملیات آینده، موضع تبلیغاتی ما و عدم اعزام نیرو به سوریه هم تصمیماتی گرفتیم. درمجموع به این نتیجه رسیدیم که تصمیم بجایی است.
عصر در مجلس چند ملاقات داشتم. از بهداری سپاه آمده بودند و راجع به لزوم نفوذ بیشتر اطبای حزب اللهی در وزارت بهداری پیشنهادهایی داشتند.
سفیر لیبی آمد و مطلب تازهای نداشت. مدتی پیش تقاضای ملاقات کرده، امروز نوبت او شده و زمان مطلب قبلیاش گذشته بود. گفت که آقای [معمر] قذافی [رهبر لیبی] با قراردادهای ما با [عبدالسلام] جلود موافقت کرده است.
سفیر سوریه آمد و از این که ما به جنگ با عراق اولویت دادهایم و با اعزام نیرو، به آنها فشاری برای ادامه جنگ وارد نمیشود، خوشحال بود و میگفت که اسرائیل سلاحهای ناشناخته جدیدی به کار گرفته و فعلا نمیخواهیم با آن بجنگیم.
کاردار سفارت شوروی آمد و از این که یکی از دیپلماتهای سفارتشان گم شده ـ و گویا جاسوس غرب بوده ـ و به ترکیه فرار کرده و اتومبیلش را در مرز پیدا کردهاند، نگران بود و نمیخواست باور کند که فرار کرده، قرائنی هم ارائه میکرد.
شب با مهدی در مجلس ماندیم. افطار آش رشته داشتیم. مهدی در بیرون همبرگر خورده است. سفیر هند هم آمد و من را به هندوستان دعوت کرد که پذیرفتم.
9 تير 1362
جلسه علنی داشتیم؛ لایحه تقسیمات کشوری مطرح بود. پیش از ظهر، به دفترم آمدم. آقای [محمد] محمدی [نماینده گرگان] آمد، از آقای نورمفیدی [امام جمعه گرگان] گله داشت که در نمازجمعه، ایشان را تهدید کرده و خواسته که توبه کند. به خاطر اینکه در محافل خصوصی مطالبی گفتهاست، گزارش مطالب هم جداگانه رسیده است؛ انتقاد از وضع بودجه و جریان اقتصادی کشور و جنگ کرده است. آقای [مرتضی] فهیم [کرمانی] آمد و از سوء جریان ساخت سد جیرفت گفت. گفتم گزارش کتبی بفرستد که به وزارت نیرو بدهم. آقای [اسدالله]کیان ارثی نماینده فریدن آمد؛ از مخالفت های حزب [جمهوری اسلامی در] فریدن با ایشان گله داشت؛ قول رسیدگی دادم. حزب[جمهوری اسلامی] در هر شهری، خود سیاست مخصوص خود را دارد.
امیدواریم آقای دری[نجف آبادی] بتواند سامانی بدهد. مقداری از گزارش ها را خواندم و نامهها را جواب دادم.
بعد از استراحت، گروهی از اساتید دانشگاه تهران آمدند. از فشار دانشجویان حزباللهی بر مدیریت و اساتید و از ضعف بودجه و عدم امکانات و عدم توجه به دانشگاهها و امتیازات بیشتر بهداری شکایت داشتند. دلداریشان دادم و امیدوارشان کردم؛ راضی رفتند. سپس برای ۱۵۰ نفر از دانشجویان دوره مهندسی الکترونیک وزارت نیرو، درباره اهمیت استفاده از نیروی عظیم آبها و سدها و تربیت متخصص صحبت کردم(. درباره طرحی که در زمان شهید عباسپور [وزیر وقت نیرو] طراحی شده و اکنون به مرحله اجرا رسیده است، با [آقای حسن غفوری فرد] وزیر نیرو جداگانه صحبت کردم.
سرگرد ترابی [از دفتر مشاورت ارتش] آمد و گزارش هایی از نیروهای زمینی و هوایی داد. مهندس صابری آمد و از نفوذ مخالفان در [شرکت پشتیبانی و نوسازی] هلیکوپتر[ایران] گفت. به دفتر مشاورت [ارتش] گفتم، رسیدگی کنند. گروهی از اساتید و مدیران دانشگاه تربیت معلم آمدند؛ از جهاد دانشگاهی و حزباللهیها گله داشتند. افطار به خانه آمدم. شب را احیاء داشتیم.
9 تير 1363
آقای دکتر [حسن] روحانی با قرار قبلی آمد. گزارش کاملی از نتیجه بررسی امکانات، جهت جبهه داد و از آن راضی بود و گفت نسبتا مؤثر و مطلوب است. آقایان خامنهای و [محسن] رضایی و صیاد[شیرازی] آمدند؛ راجع به عملیات آینده ـ والفجر ۷و۸و۹ ـ صحبت کردیم. طرح های عملیاتی و نیروها آمادهاند و مهلت دیگری برای تمرین و آمادگی بهتر خواستند که دادیم. تاکنون چند بار وقت عملیات تمدید شده و ناظران خارجی در تردیدند و علت عدم انجام حمله وسیع و نهایی را ـ که مدت هاست فکر میکنند ما آماده آن هستیم ـ نمیتوانند بفهمند و علتهای نادرستی را برای تأخیر عملیات بیان میکنند.
عصر هم جلسه شورای سرپرستی [صداوسیما] بود. کار زیادی برای انجام دادن نداریم. بیشتر درباره سیاست ها و اوضاع جاری بحث شد. گزارشی از وضع نیکاراگوئه دادند که قرار بود در آنجا مرکز رادیویی تأسیس کنیم. ترجیح دادیم فعلا [در این باره] اقدام نکنیم؛ به خاطر آینده مبهم و مخارج فراوان ارزی که دارد. بنا شد برای تقویت کار صداوسیما از نیروهای آزاد شده از مجلس اول استفاده کنیم.
آیتالله [سیدابوالقاسم] خویی [از مراجع تقلید مقیم نجف اشرف] اعلان کردهاند، امروز عید فطر است ولی مردم چون اکثرا تابع امامند و ایشان هنوز اعلان نکردهاند، روزه گرفتند؛ بعضی افراد در قم مدعی رؤیت هلال ماه شدهاند و روزه را خوردهاند.
با رئیس جمهور درباره دولت صحبت کردیم؛ به مناسبت تشکیل مجلس جدید و انتظاری که از دولت در جامعه است. نظرشان این است که آقای مهندس [میرحسین] موسوی باید به کار خود ادامه دهند و تعویض نخست وزیر مصلحت نیست ولی [آیتالله خامنهای] با سیاست اقتصادی حاکم بر دولت موافق نیستند.
نظر شما :