تیری که به هدف نخورد

۱۳ تیر ۱۳۸۸ | ۱۷:۱۵ کد : ۵۰۰۶ اخبار اصلی
در روزهایی که ایران بیشتر از هر زمان دیگری در معرض توجه جهانیان است و دولتمردانش به دلیل برخوردهای صورت گرفته در جامعه، زیر تیغ انتقاد افکار عمومی غرب قرار دارد، محمود احمدی نژاد امیدوارانه رییس جمهور امریکا را خطاب قرار داد و اوباما جوابی ناامیدکننده روانه تهران کرد.
تیری که به هدف نخورد

حتی اگر ادعای واشنگتن تایمز را در مورد ارسال نامه اوباما برای رهبر انقلاب که پیش از موعد انتخابات ارسال شده و طی آن خواهان بهبود روابط دو کشور شده بود را جدی نگیریم و آن را یک سناریوی خیالی تلقی کنیم، از این واقعیت نمی توانیم چشم بپوشیم که دولت نهم تا آخرین روزهای مانده به انتخابات از تلاش برای گشودن باب مذاکره دست نکشید و امیدواری اش را برای برقراری رابطه زنده نگه داشت.

اما ماجراهای بعد از انتخابات و اعتراض به نتایج اعلام شده، سبب شد تا بسیاری از دول بزرگ اروپایی به همراه امریکا و نیز دبیرکل سازمان ملل وارد مناقشات ایران شوند و انتخابات ریاست جمهوری دهم را تردیدآمیز معرفی کنند و خواستار پایان دادن به خشونت های دولتی شوند.

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که حجم اخبار رسانه های غربی درباره ایران طی دو هفته گذشته برابری می کند با کل فضاسازی هایی که این رسانه ها در مدت چهار سال گذشته درباره ایران صورت داده اند. در این برهه بگومگوی لفظی ایران با برخی دولت ها نیز به جایی رسید که سفرای خارجی در تهران احضار شدند و متعاقب آن سفیران ایران در چند کشور اروپایی با اعتراض میزبانان خود مواجه شدند. دو دیپلمات انگلیسی از تهران و دو دیپلمات ایرانی از لندن اخراج شدند و مناسبات تهران - لندن تا مرز قطعی روابط پیش رفت.

تجمع مقابل سفارتخانه های ایران در برخی کشورها از دیگر مواردی بود که در روزهای گذشته اتفاق افتاد. همچنین پاسخ سخنگوی دولت به دبیرکل سازمان ملل در نوع خود جالب توجه بود. بان کی مون چند روز پیش انتخابات ایران را مبهم و مشکوک خوانده بود.

در این وانفسا و بر اساس یک موقعیت سنجی عجیب، محمود احمدی نژاد در یکی از معدود نطق های بعد از انتخاباتش رو به امریکا ایستاد و رییس جمهورش را مورد عتاب قرار داد. اینکه او چرا از میان همه معترضان خارجی، باراک اوباما را برای گفتگوی سرزنش آمیز مورد خطاب قرار داد و با لحنی حاکی از پند و اندرز حساب وی را از بقیه و از جمله انگلیسی ها جدا کرد، سوالی است که برای یافتن پاسخ آن باید به نامه های احمدی نژاد و تمایلش به گفتگو با همتای امریکایی اش طی ماه های گذشته رجوع کرد.

اما این موضوع که چرا احمدی نژاد این زمان پرتنش و مملو از نگاه های خصمانه و انتقادی را برای سخن گفتن با اوباما انتخاب کرد، تا اندازه ای سوال برانگیز و بی پاسخ است. انتخابات پرحاشیه اخیر در ایران آن قدر جنجالی و پرسروصدا شد که غرب را از منظری تازه به اجماع علیه ایران سوق داد و حالا به نظر می رسد که گشایش مذاکرات سیاسی میان دو طرف با هزینه های بیشتر برای ایران و هزینه های کمتر برای غرب همراه باشد.

دولت محمود احمدی نژاد با رویکردهای تند و تیز خود زمینه را برای امتیازگیری از غرب فراهم کرده بود و تنها منتظر برگزاری انتخابات و قطعی شدن نتیجه آن برای طرف مقابل بود. البته در محاسبه های انجام شده، جایی برای اعتراضات بین المللی علیه مشروعیت انتخابات درنظر گرفته نشده بود و تصور می رفت که مشکلات در قواره داخلی باقی بماند.

با این حال رييس‌ دولت نهم دو روز پیش رییس جمهور امریکا را خطاب قرار داد و به او گفت: به آمريکا و برخى کشورهاى اروپايى توصيه و نصيحت مى‌کنيم رفتار خود را اصلاح کنند زيرا در ايران 70 ميليون نفر متحد و ايستاده در برابر زورگويان هستند.

احمدى‌نژاد که ظاهرا انتظار موضع گیری های اخیر اوباما را در قبال حوادث ایران نداشت، ادامه داد: ملت ايران از يکى دو دولت اروپايى که نه تنها در جهان بلکه در ميان ملت خود نيز آبرويى ندارند و آب در هاون مى‌کوبند انتظارى ندارد، اما چرا آقاى اوباما در دام آنها افتاده و حرف‌هاى بوش را تکرار مى‌کند؟

وی سپس بار دیگر به بحث گفتگوی تهران - واشنگتن بازگشت و تاکيد کرد: دولت آمريکا بايد بداند اين مواضع و ادبيات گفت‌وگو نيست و نبايد تجربه سوخته و شکست‌ خورده دوران آقاى بوش را تکرار کند. بعضى از دولت‌ها از جمله امريکا بهتر است تا دير نشده به نحوى رفتار خود را اصلاح کنند که ملت ايران متوجه شود؛ زيرا ملت ايران همواره اهل منطق و گفت‌وگو و خواهان صلح، عدالت و قانون و احترام براى همه است.

او برای پاسخ دهی به آن دست معترضانی هم که از خشونت های ایران ابراز نگرانی کرده اند، به کشته شدن پاکستانی ها در حملات موشکی امریکا اشاره کرد و در نقطه مقابل آن، انتخابات رياست‌ جمهورى ایران را واجد تصاویری زيبا و انسانى توصیف کرد.

توصیه های احمدی نژاد به اوباما و درخواست او برای اصلاح رفتار دولت امریکا آن قدر تاثیرگذار بود که بلافاصله بعد از یک روز پاسخ داده شد. این اظهارات به یکباره با واکنش اوباما همراه شد و صراحتی بیش از پیش در خود داشت. صحبت های کوتاه اوباما همچون آب سردی بر پیکر طرف ایرانی بود که هر گونه دیپلماسی با تهران را منوط و مشروط به اتفاقات اخیر می دانست.

اوباما ضمن انتقاد مجدد از سرکوب تظاهرکنندگان در ایران گفت: هر گفت‌وگوی مستقیم یا دیپلماسی با ایران تحت تأثیر رویدادهای چند هفته اخیر قرار خواهد گرفت.

وی درباره درخواست عذرخواهی که از سوی احمدی‌نژاد مطرح شده بود نیز گفت: من صحبت های آقای احمدی‌نژاد را در مورد پوزش ‌خواهی جدی نمی‌گیرم، به ویژه که ایالات متحده قدم بیشتری برداشته و گفته ‌است در روند انتخابات ایران دخالت نمی‌کند.

رییس جمهور امریکا توصیه کرد: پیشنهاد می‌کنم احمدی‌نژاد به دقت در مورد تعهداتی که به مردم خودش دارد فکر کند. شاید بد نباشد که او نگاه خود را به خانواده‌های افرادی معطوف کند که مورد خشونت واقع شده، گلوله خورده یا بازداشت شده اند.

اگرچه این انتظار همچنان می رود که محمود احمدی نژاد بار دیگر به شکل تلویحی درخواست خود را برای گفتگو با امریکا و تغییر نگاه این کشور نسبت به ایران مطرح کند اما به طور حتم نمی توان انتظار تغییر رفتار امریکا را نسبت به ایران در کوتاه مدت داشت. در حال حاضر افکار عمومی در غرب تحت تاثیر اتفاقات داخل ایران و القائات رسانه ها به شدت ضد ایرانی شده و تحت تاثیر تحولات داخلی این کشور قرار دارد.

به نظر می رسد دولت در سنجش موقعیت ها و انتخاب مواضع خود در قبال غرب نیاز به شکیبایی و تدبیر بیشتری دارد. آنچه واضح است اینکه شرایط کنونی ایران و به خصوص جایگاه دولت احمدی نژاد به گونه ای نیست که بتوان انتظار تاثیرگذاری بر طرف مقابل را داشت و موثر افتادن نصایح را بر دولت های بزرگ اروپا و امریکا محتمل دانست.


نظر شما :