خواست امریکا رفتارهای موافق از سوی ایران است
تشدید روشهای سیاسی امریکا در برابر ایران با پشتوانه تحریم
نویسنده خبر:
حسین علایى
گفتاری از حسین علایی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل برای دیپلماسی ایرانی
باراک اوباما، رییس جمهوری منتخب ایالات متحده، در مصاحبهای تلویزیونی اعلام کرد که در برابر ایران رویکرد تازهای در پیش خواهد گرفت.
گفتاری از سردار حسین علایی، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین الملل برای دیپلماسی ایرانی:
به نظر می رسد که آقای اوباما حرف های سابق امریکا را تکرار کرده و حرف جدیدی هم نخواهد داشت. امریکاییان تاکنون انتظارات خود را از ایران این گونه بیان کرده اند؛ اول آنکه ایران رفتارهایی را دنبال کند که در منطقه خاورمیانه مورد پسند امریکاست، دوم آنکه امریکا به دنبال این است که در خاورمیانه امنیت را بر محور امنیت اسرائیل تعریف کرده و توسعه دهد.
بنابراین در پی آن است که کلیه عوامل تضعیف کننده امنیت اسرائیل را از میان برداشته و گروه هایی را که با اسرائیل مخالفت و مبارزه می کنند را تضعیف و نابود سازد. در این حوزه، امریکا علاقمند است که ایران مخالف برنامه هایش در منطقه نباشد، واشنگتن معقد است که علت ناکامی امریکا در حل مشکل حزب الله، حماس و گروه هایی که مخالف سلطه اسرائیل بر منطقه هستند؛ ایران است، بر این اساس یکی از مسائل و مباحث مورد نظر امریکا این است که ایران با برنامه های این کشور مخالفت نکرده و اجازه پیشروی اهدافشان در منطقه را بدهد، این کشور عامل شکست کنفرانس آناپولیس (کنفرانس صلح اعراب و اسرائیل) را ایران می دانند و بر این باورند که تهران با سیاست هایش نمی گذارد امریکا طرح خود را در مورد اعراب و اسرائیل پیاده سازند.
دامنه نفوذ لابی صهیونیستی در میان دموکرات ها؛ آینده اوباما و ایران
اختلاف ها و تفاوت های عملکرد اوباما در برابر ایران شاید به روش های اجرایی باز گردد. به طور معمول در دوران بوش و نئومحافظه کاران انتظار اقدامات خشن تر بیشتر می رفت اما در دوران دموکرات ها همانطور که آقای اوباما اعلام کرده که خواهان ایجاد تغییراتی در روش های اجرایی است؛ انتظار اقدامات سیاسی بیشتر می رود، در واقع احتمالا موضوع گفت و گوی امریکا با ایران که از سوی اوباما مطرح شده است به عنوان یک موضوع جدید و با هدف افزایش فشارها بر ایران دنبال خواهد شد.
امریکای دوران اوباما به دنبال گفت و گو با ایران است که چنانچه در این مسیر کار بر اساس انتظارات پیش نرود آنرا تبدیل به ابزار جدید برای اعمال فشار بر ایران می کنند، ابزار تحریم ها نیز به عنوان ابزار پشتیبانی کننده گفت و گوها دنبال خواهد شد و بر این اساس تحریم ها ادامه خواهد یافت و شاید برخی حوزه های جدید نیز به آنچه جرج بوش در خصوص مساله هسته ای ایران مطرح می ساخت اضافه شود.
با وجود این در دوران اوباما انتظار وقوع اقدام نظامی علیه ایران حداقل در کوتاه مدت کاهش می باید و برای مدتی دولت امریکا از بکارگیری عباراتی که در دولت جرج بوش با هدف مهار ایران استفاده می شد، کمتر شود اما سیاست های کلی و کلان دوران اوباما در کوتاه مدت نسبت به ایران تغییر معنی داری نخواهد داشت.
در واقع همان حرف هایی را که بوش در دوران ریاست جمهوری خود در مورد تهران بیان می کرد؛ اوباما نیز هم در دوران رقابت های انتخاباتی خود و هم زمان کاندیداتوری حزب دموکرات تا رفتن به کاخ سفید بیان داشت به عنوان مثال چند روز پیش اوباما اعلام کرد که ایران همچنان یکی از تهدیدهای عمده امریکا محسوب می شود. با وجود این در روش های اجرایی، تاکتیک ها و منش های دولت اوباما ممکن است تغییراتی به نسبت دولت جرج بوش و در برابر ایران ایجاد شود که البته این تغییرات در صورتی که جدی و معنی دار باشد می تواند برای واشنگتن فرصت هایی را ایجاد کند که از شیوه های قدیمی دست بردارد و با واقعیات منطقه آشنا شود.
اما در صورتی که دولت اوباما از تغییر تاکتیک ها تنها بخواهد به عنوان راه جدیدی برای اعمال فشار بر ایران و کنترل این کشور بهره گیرد، همچنان روند گذشته ادامه خواهد یافت و اینکه آیا این روند توسعه دارد یا خیر، بستگی به تحولات خاورمیانه دارد.
امریکا در کوتاه مدت توانایی ایجاد چالشی جدید را در خاورمیانه و با محوریت خود ندارد چراکه هم در افغانستان و عراق درگیر است و حتی اوباما قصد اعزام نیروهای بیشتر را به افغانستان دارد و هم چالش مربوط به بحران مالی در داخل امریکا همچنان برقرار است و دولت جدید مجبور است که اولویت اول خود را به مسائل داخلی و اقتصادی دهد که بر این اساس مسائل سیاست خارجی و بحران های خاورمیانه شاید به اولویت های درجه دوم تبدیل شوند.
بنابراین در چنین شرایطی حتی اگر اوباما هم روی کار نبود و همچنان جمهوری خواهان بر سر کار بودند، بعید بود که روند گذشته تبدیل به شرایط جدیدی شود، مگر اینکه وضعیت در خاورمیانه تغییرات معناداری کند، نتیجه درگیری های غزه نیز در این بین تاثیر گذار است.
در صورتیکه اسرائیل از این جنگ ناکام بیرون آمده و همچنان نوار غزه در اختیار نیروهای مقاومت اسلامی باقی بماند و اسرائیل بپذیرد که در همین وضعیت به جنگ خاتمه دهد؛ نشانه این خواهد بود که امریکا در بحران موجود فلسطین نیز دچار چالش های جدید بیشتری خواهد شد، مگر آنکه سونوشت دیگری در انتظار غزه باشد که در آن صورت باید برای وضعیت جدید تامیل بیشتری کرد.
گفتاری از سردار حسین علایی، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین الملل برای دیپلماسی ایرانی:
به نظر می رسد که آقای اوباما حرف های سابق امریکا را تکرار کرده و حرف جدیدی هم نخواهد داشت. امریکاییان تاکنون انتظارات خود را از ایران این گونه بیان کرده اند؛ اول آنکه ایران رفتارهایی را دنبال کند که در منطقه خاورمیانه مورد پسند امریکاست، دوم آنکه امریکا به دنبال این است که در خاورمیانه امنیت را بر محور امنیت اسرائیل تعریف کرده و توسعه دهد.
بنابراین در پی آن است که کلیه عوامل تضعیف کننده امنیت اسرائیل را از میان برداشته و گروه هایی را که با اسرائیل مخالفت و مبارزه می کنند را تضعیف و نابود سازد. در این حوزه، امریکا علاقمند است که ایران مخالف برنامه هایش در منطقه نباشد، واشنگتن معقد است که علت ناکامی امریکا در حل مشکل حزب الله، حماس و گروه هایی که مخالف سلطه اسرائیل بر منطقه هستند؛ ایران است، بر این اساس یکی از مسائل و مباحث مورد نظر امریکا این است که ایران با برنامه های این کشور مخالفت نکرده و اجازه پیشروی اهدافشان در منطقه را بدهد، این کشور عامل شکست کنفرانس آناپولیس (کنفرانس صلح اعراب و اسرائیل) را ایران می دانند و بر این باورند که تهران با سیاست هایش نمی گذارد امریکا طرح خود را در مورد اعراب و اسرائیل پیاده سازند.
دامنه نفوذ لابی صهیونیستی در میان دموکرات ها؛ آینده اوباما و ایران
اختلاف ها و تفاوت های عملکرد اوباما در برابر ایران شاید به روش های اجرایی باز گردد. به طور معمول در دوران بوش و نئومحافظه کاران انتظار اقدامات خشن تر بیشتر می رفت اما در دوران دموکرات ها همانطور که آقای اوباما اعلام کرده که خواهان ایجاد تغییراتی در روش های اجرایی است؛ انتظار اقدامات سیاسی بیشتر می رود، در واقع احتمالا موضوع گفت و گوی امریکا با ایران که از سوی اوباما مطرح شده است به عنوان یک موضوع جدید و با هدف افزایش فشارها بر ایران دنبال خواهد شد.
امریکای دوران اوباما به دنبال گفت و گو با ایران است که چنانچه در این مسیر کار بر اساس انتظارات پیش نرود آنرا تبدیل به ابزار جدید برای اعمال فشار بر ایران می کنند، ابزار تحریم ها نیز به عنوان ابزار پشتیبانی کننده گفت و گوها دنبال خواهد شد و بر این اساس تحریم ها ادامه خواهد یافت و شاید برخی حوزه های جدید نیز به آنچه جرج بوش در خصوص مساله هسته ای ایران مطرح می ساخت اضافه شود.
با وجود این در دوران اوباما انتظار وقوع اقدام نظامی علیه ایران حداقل در کوتاه مدت کاهش می باید و برای مدتی دولت امریکا از بکارگیری عباراتی که در دولت جرج بوش با هدف مهار ایران استفاده می شد، کمتر شود اما سیاست های کلی و کلان دوران اوباما در کوتاه مدت نسبت به ایران تغییر معنی داری نخواهد داشت.
در واقع همان حرف هایی را که بوش در دوران ریاست جمهوری خود در مورد تهران بیان می کرد؛ اوباما نیز هم در دوران رقابت های انتخاباتی خود و هم زمان کاندیداتوری حزب دموکرات تا رفتن به کاخ سفید بیان داشت به عنوان مثال چند روز پیش اوباما اعلام کرد که ایران همچنان یکی از تهدیدهای عمده امریکا محسوب می شود. با وجود این در روش های اجرایی، تاکتیک ها و منش های دولت اوباما ممکن است تغییراتی به نسبت دولت جرج بوش و در برابر ایران ایجاد شود که البته این تغییرات در صورتی که جدی و معنی دار باشد می تواند برای واشنگتن فرصت هایی را ایجاد کند که از شیوه های قدیمی دست بردارد و با واقعیات منطقه آشنا شود.
اما در صورتی که دولت اوباما از تغییر تاکتیک ها تنها بخواهد به عنوان راه جدیدی برای اعمال فشار بر ایران و کنترل این کشور بهره گیرد، همچنان روند گذشته ادامه خواهد یافت و اینکه آیا این روند توسعه دارد یا خیر، بستگی به تحولات خاورمیانه دارد.
امریکا در کوتاه مدت توانایی ایجاد چالشی جدید را در خاورمیانه و با محوریت خود ندارد چراکه هم در افغانستان و عراق درگیر است و حتی اوباما قصد اعزام نیروهای بیشتر را به افغانستان دارد و هم چالش مربوط به بحران مالی در داخل امریکا همچنان برقرار است و دولت جدید مجبور است که اولویت اول خود را به مسائل داخلی و اقتصادی دهد که بر این اساس مسائل سیاست خارجی و بحران های خاورمیانه شاید به اولویت های درجه دوم تبدیل شوند.
بنابراین در چنین شرایطی حتی اگر اوباما هم روی کار نبود و همچنان جمهوری خواهان بر سر کار بودند، بعید بود که روند گذشته تبدیل به شرایط جدیدی شود، مگر اینکه وضعیت در خاورمیانه تغییرات معناداری کند، نتیجه درگیری های غزه نیز در این بین تاثیر گذار است.
در صورتیکه اسرائیل از این جنگ ناکام بیرون آمده و همچنان نوار غزه در اختیار نیروهای مقاومت اسلامی باقی بماند و اسرائیل بپذیرد که در همین وضعیت به جنگ خاتمه دهد؛ نشانه این خواهد بود که امریکا در بحران موجود فلسطین نیز دچار چالش های جدید بیشتری خواهد شد، مگر آنکه سونوشت دیگری در انتظار غزه باشد که در آن صورت باید برای وضعیت جدید تامیل بیشتری کرد.
نظر شما :