جنگ روسیه و اوکراین: علل و پیامدها
امیدواری مسکو به پایان سریعتر نبرد
نویسنده: بهنام وکیلی، کارشناس مسائل بینالملل و سیاست خارجی
دیپلماسی ایرانی: پس از سرنگونی دولت یانکوویچ در فوریه سال 2014، الحاق کریمه به صورت رسمی از سوی روسیه اعلام شد. در آن مقطع، مسکو نیروهای را تحت عنوان "نیروهای حافظ صلح" به استانهای دونتسک و لوهانسک اعزام کرد و جداییطلبان با حمایت نیروهای روس توانستند با تسلط بر این دو استان اعلام استقلال کنند. بهموجب این تحولات، کشور اوکراین در طی 8 سال گذشته در شرایط جنگی ضعیف قرار داشته و مسکو بهصورت علنی از جداییطلبان حمایت کرده است. جداییطلبان بسیار مایل هستند تا مانند کریمه به روسیه بپیوندند. آنچه را که طی روزهای گذشته اتفاق افتاد این است که روسیه رسماً مداخله نظامی خود را در دو استان اعلام کرده و با اقدامات خود نشان داده که با رساندن اشغال بر سطحی فراگیرتر میتواند به سایر مناطق اوکراین حمله کند. دلایل مرتبط و درهمتنیدهای در خصوص حمله نظامی روسیه به اوکراین وجود دارد که برآمده از شرایط بینالمللی و تحولات داخلی این دو کشور است.
در گام نخست باید به این نکته توجه کرد که رویکرد مسکو در قبال اوکراین به این بستگی دارد که پوتین به سیاست جهانی چگونه نگاه میکند؟ پوتین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را یک فاجعه بزرگ ژئواستراتژیک میداند که روسیه را از موقعیت قدرتی بزرگ محروم کرده است. پوتین چندین سال است که ارتش روسیه را برای حضور فعالتر در سیاست جهانی و کسب احترام بهعنوان یک قدرت بزرگ تجهیز کرده است. پوتین قصد دارد همه کشورهای همسایه را بترساند تا قدرت نظامی و اراده سیاسی مسکو را بیشتر نمایان کند. اما گسترش ناتو به شرق اروپا این جاهطلبی را با مشکل مواجه کرده است. ازاینرو، یکی از دلایل مهم این تنشها، عضویت بالقوه ناتو و امکان اسکان سربازان ناتو در اوکراین است. اقدامات فعلی مسکو در قبال اوکراین میتواند تضمینی باشد مبنی بر اینکه اوکراین در مدار روسیه خواهد ماند یا حداقل به یک منطقه بیطرف تبدیل خواهد شد. در این میان، یکی از قصدها و اهداف اصلی روسیه، ساقط کردن دولت طرفدار غرب در اوکراین از قدرت است.
دسترسی به چنین اهدافی در تاریخ سیاست خارجی روسیه مسبوق به سابقه است. بهعنوانمثال در سال 2008، لشگرکشی روسها به اوستیای جنوبی در گرجستان، موجب پیروزی استقلالطلبان این منطقه از گرجستان شد. این امر سرنگونی میخائیل ساکایشویلی رهبر طرفدار غرب در گرجستان را تسهیل کرد. همچنین حمایت از جداییطلبان مولداوی، راه عضویت این کشور در اتحادیه اروپا و ناتو را مسدود کرد. آنچه را که امروز در اوکراین شاهد هستیم، اجرای سناریوی است که مسکو درگذشته بارها به آن متوسل شده است.
افزون بر مباحث ژئوپلیتیکی، متغیر هویت ملی در تحولات میان دو کشور حائز اهمیت است. در سال 2021 رئیسجمهور وقت روسیه مقالهای را بهعنوان " اتحاد تاریخی روسها و اوکراینیها" به رشته تحریر درآورد. بر اساس ادعای پوتین در این مقاله، مردمانی که قومیتهای روس، اوکراین و بلاروس را تشکیل میدهند، شاخههای از یک ملت بزرگ اسلاو هستند. ازاینرو پوتین معتقد است رهبر ملتی است که درنتیجه یک رویداد تلخ به چند دسته تقسیمشده است. علاوه بر این، اعتقادی وجود دارد مبنی بر اینکه اولین دولت روسیه در کیف، پایتخت اوکراین امروزی تأسیسشده شد. بنابراین زمانی که روابط این دو کشور را بر اساس هویت ملی مورد مداقه قرار میدهیم، دلایل هویتی مستحکمی در راستای رویکرد تهاجمی روسیه نسبت به اوکراین وجود دارد.
در خصوص پیامدهای این جنگ، میتوان پیشبینی کرد که نخستین واکنشها در حوزه اتحادیه اروپا نمایان خواهد شد. کشورهای غیر متعهد بین روسیه و ناتو مانند سوئد و فنلاند احتمالاً واکنشهای سیاسی و اقتصادی خود را با اتحادیه اروپا هماهنگتر خواهند کرد و تحریمهای اقتصادی و ابتکارت مالی، سازوکار اصلی و بزنگاه کشورهای مخالف اقدام تهاجمی روسیه خواهد بود.
اگر روسیه از سیستم نقل و انتقالات بانکی حذف شود، تأثیرات اقتصادی آن قوی خواهد بود. اما تحریمها بر اقتصاد اروپا تأثیرات منفی زیادی خواهد گذاشت، زیرا روسیه نفت و گاز زیادی به اروپا میفروشد. این احتمالاً جنگ ارادهها خواهد بود که کدام طرف میتواند بیشترین ضرب و شتم را تحمل کند، پیش از اینکه مجبور به دادن امتیاز باشد.
در خصوص اینکه این تنش تا چه زمانی پایدار خواهد بود باید اذعان کرد که پوتین امیدوار است که جنگ بهزودی پایان یابد. چراکه جنگ هزینه زیادی برای مسکو دارد. ازاینرو به نظر میرسد ظرف مدت کوتاهی اعلام خواهد کرد که به اهدافی که قصد داشته دستیافته است. اما تا زمانی که اوکراین توانایی دفاعی داشته باشد و غرب بتواند فشار اقتصادی را بر روسیه تحمیل کند، این جنگ مطمئناً بیشتر ازآنچه پوتین امیدوار است ادامه خواهد داشت.
نظر شما :