در بررسی گزینه های رئیس جمهوری منتخب در خاورمیانه
بایدن نباید از مسیر تجدید روابط ایالات متحده-ترکیه غافل شود
نویسنده: آ. قدیر ایلدیریم
دیپلماسی ایرانی: جهان منتظر دولت بعدی جو بایدن در ایالات متحده است و زمان، زمان مناسبی برای نگاه دقیق تر به دیدگاه او به مسائل خاورمیانه از جمله درباره ترکیه به شمار می رود. دولت ترامپ پارامترهای همکاری دوجانبه طولانی مدت بین ترکیه و ایالات متحده را به شدت تضعیف و در روزهای پایانی خود تحریم هایی را علیه ترکیه تحمیل کرد. با این حال، همکاری با ترکیه هنوز ارزش زیادی برای آمریکا دارد و می تواند ستون ثبات و تقویت منافع ایالات متحده در منطقه باشد.
بسیاری سیاست خارجی ترکیه را به جاه طلبی های شخصی رئیس جمهوری رجب طیب اردوغان یا گرایش های اقتدارگرایانه او نسبت می دهند، اما این تحلیل برداشت اشتباهی از پویایی اساسی سیاست خارجی ترکیه است. ترکیه در مقایسه با دوره پیش از 2015 که عمدتا از قدرت نرم برای گسترش نفوذ خود استفاده می کرد، برای ایجاد نفوذ در منطقه و در نقاط حساس مانند سوریه، عراق و لیبی به طور فزاینده به قدرت سخت اتکا کرده است. از جدیدترین نمونه های این رویکرد می توان به حملات ترکیه در شرق مدیترانه و ناگورنو-قره باغ اشاره کرد که به تنش های موجود با همسایگان اروپایی و منطقه قفقاز افزوده است.
اگرچه ترکیه در سال های اخیر تحت رهبری اردوغان سیاست قاطعانه تری را دنبال کرده، اما دامنه تعاملات آن محدود بوده و عمدتا به جای ایجاد موضوعات جدید یا حل مسائل دیرینه، بر بهبود موقعیت و اهرم فشار ترکیه در درگیری ها و اختلافات موجود تمرکز داشته است.
در حقیقت، کناره گیری موثر ایالات متحده از موقعیت رهبری در خاورمیانه از سال 2017 باعث شد تا بازیگران منطقه ای از جمله ترکیه جای خود را باز کنند. از این رو، در حالی که سیاست های منطقه ای ترکیه با ایالات متحده یا اتحادیه اروپا همخوان نیستند، در نگاهی گسترده تر بر هدف حفظ منافع دیرینه در سوریه، مدیترانه شرقی و قفقاز به روش استفاده از مزیت خلاء ناشی از محو شدن هژمونی آمریکا تمرکز دارند. به رغم تسلط فردی اردوغان بر سیاست ترکیه، سیر اساسی سیاست خارجی مسلما ورای دوران ریاست جمهوری او ادامه خواهد داشت چرا که از حمایت گسترده مردمی برخوردار است و منافع ترکیه را در منطقه پیش می برد.
واقعیت این است که واشنگتن و آنکارا منافع مشترکی در منطقه دارند و ترکیه به دو دلیل اساسی می تواند یک شریک ارزشمند ویژه برای دولت جدید در آمریکا باشد. اول، از آنجا که بایدن به دنبال احیای توافق هسته ای با ایران است، ایالات متحده به همه حمایتی که می تواند داشته باشد، نیاز دارد. با توجه به مخالفت احتمالی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل، جلب حمایت ترکیه بسیار مهم خواهد بود. ترکیه به عنوان همسایه ایران، به دنبال حفظ و تقویت روابط اقتصادی قوی با این کشور است و انگیزه قاطع برای حمایت از توافق هسته ای دارد. دوم، هر گونه رقابت بالقوه ایالات متحده با چین یا روسیه مستلزم جلب همکاری ترکیه برای دور نگه داشتن آن از روابط فزاینده با این دو کشور است. به رغم اظهارات ضدآمریکایی و ضد غربی اردوغان، روابط ترکیه با روسیه و چین هنوز به طور قابل توجهی از روابط آن با ایالات متحده و اروپا عقب تر و فاقد مولفه های استراتژیک است. برای نمونه، تعاملات روزافزون ترکیه با روسیه در سوریه، لیبی و ناگورنو-قره باغ بخشی از تعاملات معاملاتی است که بی اعتمادی دیرینه بین طرفین را نشان می دهد. به علاوه، تلاش های ترکیه برای استقلال بیشتر در سیاست خارجی می تواند منافع آمریکا در محدود کردن نفوذ منطقه ای روسیه را تامین کند. در رابطه با چین هم تلاش های ترکیه برای ارسال پیام های مثبت هنوز نتوانسته به سرمایه گذاری قابل توجه اقتصادی بیانجامد. بنابراین، ترکیه در موقعیت مناسبی برای کنترل گسترش نفوذ روسیه و چین در خاورمیانه قرار دارد.
ورای منافع ژئوپلتیک متقابل آنکارا و واشنگتن، یک رابطه دوجانبه نزدیک تر بین آنها می تواند اهداف صریح بایدن در اولویت دادن به حقوق بشر و اصلاحات دموکراتیک را تسهیل کند. نظام سیاسی ترکیه به ویژه پس از کودتای نافرجام سال 2016 ، هنوز با عناصری مانند اپوزیسیون قدرتمند، تعهد به سیاست دموکراتیک و تبعیت لفظی از کثرت گرایی تعریف می شود. گرچه ترکیه از وضعیت ایده آل خیلی دور است، اما آمریکا می تواند این کشور را برای رسیدگی به وضعیت اقلیت های قومی و مذهبی، آزادی مطبوعات و حقوق زنان تحت فشار بگذارد.
سوال کلیدی این است که بایدن می تواند اردوغان را به نزدیکی در روابط ترغیب کند؟ آمریکا سود زیادی از چنین تلاشی می برد. وضعیت با ثبات تر ترکیه به ویژه در داخل ناتو و در عصر «رقابت بر سر قدرت برتر» به وضوح مطابق منافع ایالات متحده است. منافع بالقوه اقتصادی ناشی از بهبود روابط نیز می تواند به همان اندازه اهمیت داشته باشد. سال ها سیاست گذاری نادرست، بی ثباتی منطقه ای و تردیدها در جهت گیری استراتژیک ترکیه به یک رکود جدی در اقتصاد این کشور و چالش های اساسی در تامین مالی خارجی انجامیده است. عدم اطمینان در سیاسی داخلی و ضعف در پایبندی به قانون نیز به میزان قابل توجهی تنگناهای اقتصادی ترکیه را شدیدتر کرده و دولت بایدن با هماهنگی اتحادیه اروپا می تواند در این زمینه تاثیرگذار باشد و اردوغان را به بازگشت به روابط صمیمانه ترغیب کند. غرب می تواند به ماهیت سیاسی مشکلات اقتصادی ترکیه بپردازد . برای کمک اقتصادی به صورت وام، شروطی از جمله حقوق بشر و اقلیت ها و اصلاحات دموکراتیک و قضایی تعیین کند. این تنها اهرم فشار غرب در برابر ترکیه خواهد بود. البته، ترکیه هم در منطقه از اهرم فشار قدرتمندی برخوردار است و اگر از سیاست ایالات متحده پسا-ترامپ در خاورمیانه کنار گذاشته شود، می تواند نقشی خرابکارانه ایفا کند. اردوغان بارها تاثیرگذاری گفتمان ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی را در شکل دادن به افکار عمومی داخلی و منطقه ای نشان داده است. به زبان ساده، دولت بایدن می تواند با اطمینان از جلب حمایت و همکاری ترکیه، حمایت عمومی منطقه را به دست آورد.
بازگشت به روابط گذشته برای هیچ کدام از این دو کشور عملی و مطلوب به نظر نمی رسد. در مقابل، ایالات متحده و ترکیه می توانند در یک توافق هسته ای جدید با ایران و محدود کردن نفوذ روسیه و چین در منطقه، در زمینه منافع مشترک همکاری کنند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :