بحران هایی بزرگ تر از توانایی های رئیس جمهوری آمریکا
وارد فاز آخر عصر ترامپ شده ایم؟
نویسنده: توماس رایت
دیپلماسی ایرانی: به فاز پایانی عصر ترامپ رسیده ایم. این عصر را با بزرگسالانی شروع کردیم که به شدت تلاش می کردند مانع از اقدامات مخرب او شوند. سپس وارد عصر طغیان و اقدام شدیم که او خود را به طور نظام مند از همه بزرگسالانی که مانع از اقدامات ناگهانی اش می شدند، رها کرد. فاز سوم مرحله تناقض ها در رویکردهای او با خودش به ویژه در قبال چین و ایران بود. و حالا، به فاز بحران وحشتناک پیش بینی شده رسیده ایم.
دست کم از دیدگاه جمهوری خواهان، ترامپ در سه سال گذشته موفق شد از اقتصاد قدرتمندی که از رئیس جمهوری پیش از خود به ارث برده بود، استفاده کند و فهرست طولانی آرزوهای قدیمی حزب که انتصاب های قضایی، مقررات زدایی، نابودی توافق هسته ای ایران و غیره بود را تحقق بخشد. همه تجزیه و تحلیل های رفتارها و رویکردهای ترامپ تقریبا در یک نکته اشتراک داشتند و آن پیش بینی این مساله بود که بحرانی رخ خواهد داد و پیشرفت های جمهوری خواهان را دگرگون خواهد ساخت و رئیس جمهوری را با آزمونی بزرگ مواجه خواهد کرد. همه کارشناسان امیدوار بودند که این پیش بینی هرگز تحقق نیابد و 4 سال ریاست جمهوری ترامپ بدون حادثه ای که الگوها را تغییر دهد، پایان یابد. اما چنین نشد!
بدترین بحران ممکن به شکل کووید 19 رخ داد؛ بحرانی که همه ضعف های ریاست جمهوری و آمریکا را آشکار ساخت. رسیدگی به این بحران نیازمند سواد علمی، نظم و انضباط، اعتماد به قدرت ملی، ایثار و صبر بود. بحران بعدی هم به شکل رکود اقتصادی سر رسید، و بعدی با قتل وحشیانه جورج فلوید. بیش از 100 هزار نفر کشته شده اند، 40 میلیون نفر بیکار هستند و اعتراضات خشونت آمیز در سراسر ایالات متحده گسترش یافته است.
ترامپ در یک مارپیچ نزولی گرفتار شده است. توانایی اجرای سیاست های لازم برای رسیدگی به هیچ یک از این بحران ها را ندارد و از این رو، دیگران را مقصر می خواند: روزنامه نگاران را به قتل محکوم، سازمان بهداشت جهانی را به خروج آمریکا از آن تهدید و برای پیگرد قانونی علیه مقامات دولت اوباما تلاش می کند.
سیاست خارجی در حال حاضر بزرگ ترین مشکل آمریکا نیست، اما آشوبی که ترامپ به پا کرده اکنون همه بخش های دولت را در بر گرفته است. پارلمان چین روز پنجشنبه یک قانون جدید امنیتی در رابطه با هنگ کنگ تصویب کرد که اساسا به الگوی «یک کشور، دو سیستم» پایان می دهد. دولت های ایالات متحده، بریتانیا، کانادا و استرالیا در بیانیه مشترکی این اقدام را محکوم کردند. دیپلمات های آمریکایی برای اواخر ماه ژوئن اجلاس گروه 7 را برنامه ریزی کردند تا رهبران کشورها در آن جبهه ای مشترک در رابطه با چین اتخاذ کنند. ترامپ در توئیتی اعلام کرد که شخصا در اجلاس شرکت می کند؛ آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن، و امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، نیز گفتند که شخصا در نشست حضور خواهند یافت. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، هم گفت برای مبارزه در دفاع از «چندجانبه گرایی» در اجلاس شرکت خواهد کرد. اگرچه توافقی حاصل نشده بود، چشم انداز مثبت به نظر می رسید. پنجشنبه شب تظاهرات در اعتراض به قتل فلوید آغاز شد. روز جمعه ترامپ در توئیتی تظاهرات کنندگان را تهدید کرد و چند ساعت بعد خبر داد آمریکا را از سازمان بهداشت جهانی خارج می کند و نهایتا در رابطه با هنگ کنگ، واکنشی یکجانبه به چین نشان داد. چند ساعت بیشتر طول نکشید تا مرکل انصراف خود را از شرکت در جلسه گروه 7 اعلام کند. ترامپ هم روز بعد از تعویق نشست و دعوت روسیه، استرالیا، هند و کره جنوبی برای پیوستن به آن خبر داد.
تعویق نشست هر گونه امیدی به چندجانبه گرایی در محکوم کردن چین در رابطه با هنگ کنگ را از بین برد. به علاوه، روسیه در این زمینه حامی چین است و هنگ کنگ را مساله سیاست داخلی آن می داند. برخی دعوت دیگر کشورها به نشست را تلاشی برای منزوی کردن چین می دانند، اما دعوت از روسیه اساسا برد شی جینپینگ است. اما آسیب ها به همین جا ختم نشد. چین در قیاس با 4 عضو دائم دیگر شورای امنیت نقش مدیریتی بیتشری در سازمان های سازمان ایفا می کند. آمریکا سعی کرد با نفی دسترسی چین به سمت ریاست سازمان جهانی مالکیت معنوی در برابر نفوذ آن قد علم کند؛ اما با خروج آمریکا از سازمان جهانی بهداشت سایر کشورها دیگر به توصیه های آمریکا درباره ریاست سازمان های بین الملل توجهی نخواهند کرد. این تصمیم ترامپ به وضوح مسیر چین را به سوی تلاش برای دگرگون کردن هنجارهای لیبرال و دموکراتیک جهانی هموار خواهد ساخت و البته به منافع ایالات متحده در رابطه با بهداشت و سلامت جهانی آسیب خواهد رساند.
گنجاندن روسیه در نشست گروه هفت که یک هدف دیرینه برای ترامپ بوده نیز با استراتژی رسمی کاخ سفید مغایرت دارد. در یکی از مهمترین اسناد مربوط به اوایل دوره جنگ سرد درباره نوعی رقابت میان نظام های دموکراتیک و استبدادی و نیاز ایالات متحده به همگام شدن با دموکراسی هایی با تفکر مشابه اشاره شده است. گروه هفت می تواند شالوده چنین اتحادی را فراهم آورد به شرط آنکه روسیه که از نظر آمریکا یک قدرت استبدادی است، وارد آن نشود.
هدف اساسی همه اقدامات ترامپ در 48 ساعت بعد از تظاهرات در اعتراض به کشته شدن جورج فلوید این بود که دولت خود به طور یکجانبه علیه چین اقدام کند. در بهترین حالت، باید گفت که او همه افرادی که تحت تاثیر اقداماتش قرار می گیرند را نادیده گرفته و در بدترین حالت، سبب خواهند شد که قدرت و اعتبار ایالات متحده بیش از پیش از بین برود. در هر دو حالت این مردم آمریکا هستند که هزینه آن را خواهند پرداخت.
واقعیت این است که برای ترامپ اکنون هیچ راه بازگشتی از این دوره آخرالزمان وجود ندارد. سوالی که اکنون مقامات ارشد دولت از جمله چند وزیر و معاون وزیر، جمهوری خواهان در کنگره، و دولت های متحد آمریکا با آن مواجه هستند این است که چطور ترامپ را به انجام کار درست ترغیب و آسیب ها را محدود کنند تا در زمان خروج او از کاخ سفید امکان درست کردن اوضاع وجود داشته باشد. هنوز اندکی بیش از 200 روز از ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده و آمریکایی ها مجبورند در هوای طوفانی اقدامات ترامپ دوام آورند.
منبع: بروکینگز / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :