رنسانس اصول گرایان در تهران
میانه روها از اشتباهات گذشته درس نگرفتند
نویسنده: عدنان طباطبایی
دیپلماسی ایرانی: ترکیب مجلس آتی ایران درست همانطور است که بسیاری پیش بینی کرده بودند: اکثریت ۷۵ درصدی از ۲۹۰ کرسی مجلس در اختیار اصولگرایان است و اصلاح طلبان تنها ۷ درصد از کرسی ها را در اختیار دارند و حدود ۱۲ درصد از کرسی ها نیز به نمایندگان مستقل رسیده است. مشارکت در انتخابات هم در پایین ترین سطح یعنی ۴۲.۵ درصد بود.
بر خلاف تصورات بسیاری، روند رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی توسط شورای نگهبان نه دلیل اصلی مشارکت اندک در رای گیری بود و نه دلیل شکست اصلاح طلبان. اصلاح طلبان و میانه روها نتوانستند عملکرد خوبی در انتخابات داشته باشند چون رای دهندگان آنها از ناتوانی مجلس گذشته در عمل به وعده هایش ناامید شده بودند. حامیان اصلاحات معمولا به اصول گرایان رای نمی دهند و با توجه به ناامیدی آنها از نمایندگان میانه رو و اصلاح طلب، مشارکت اندک در انتخابات جای تعجب نداشت.
تاب خوردن پاندول سیاسی
شرایط کنونی ایران تکرار تاریخ است. یک دولت با ذهنیت اصلاحات و با گرایش به روابط با غرب قدرت را در تهران در دست می گیرد و در همه زمینه های انتخاباتی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی اکثریت آراء را به دست می آورد و با این حال، در دستیابی به اهداف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود ناکام می ماند. در نتیجه این شکست، طیف رقیب در ساختار سیاسی یعنی اصول گرایان محافظه کار از فرصت استفاده می کنند و سرمایه سیاسی که از دست داده بودند را بازپس می گیرند. این تحولات در ایران به طور رفت و برگشتی تکرار می شوند.
جناح بندی سیاسی در دهه ۹۰ و در دوران ریاست جمهوری آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز شد. دولت بعدی همچنان دولت اصلی اصلاحات به شمار می رود، اما این دولت هم نهایتا جای خود را در صحنه سیاسی ایران به محمود احمدی نژاد، یک اصول گرای تندرو، داد. آنگاه، در سال ۲۰۱۳ پاندول سیاسی باز هم تاب خورد و حسن روحانی، یک چهره میانه رو از قلب دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی، ریاست دولت را بر عهده گرفت. روحانی بدون حمایت اصلاح طلبان نمیتوانست در انتخابات ۲۰۱۳ و ۲۰۱۷ رای دهندگان را بسیج کند. در حقیقت، حامیان اصلاح طلب روحانی حضور گسترده در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته را رقم زدند و متحدان اصولگرایش هم به حمایت از او در مراکز قدرت در نظام کمک کردند. دلایل خوبی مبنی بر یک اتحاد جدید وجود داشت که می توانست مسیر را به سمت دوران جدید رشد اقتصادی دوام آوردنی هموار کند.
اما جریان سیاسی با ذهنیت اصلاحات و با تمایل به روابط با غرب بار دیگر یک اشتباه جبران ناپذیر مرتکب شد: موفقیت های سیاسی داخلی را به دستاوردهای سیاست خارجی پیوند زد. دولت اصلاحات به پاسخ مثبت غرب به پیشنهاد «گفت و گوی تمدن ها» نیاز داشت و دولت روحانی برای سیاست گذاری های داخلی به اجرای موفقیت آمیز توافق هسته ای متکی بود.
پایان قطعی تحریم ها و فضای سیاسی آماده برای عادی سازی روابط با خارج برای احیا و مدرن سازی اقتصاد ایران ضروری است، اما تحقق چنین نتیجه ای از توافق هسته ای هرگز تنها در دستان ایران نبوده است. به محض اینکه ایالات متحده برجام را ترک کرد، روحانی برای تحقق وعده های انتخاباتی خود با چالشی گسترده مواجه شد و ناتوانی اروپا در محافظت از تجارتش با ایران از تحریم های ثانویه ایالات متحده، به این چالش افزود. نتیجه این شد که امروز در ایران، هیچ کسی نمی تواند ادعا کند تعامل با غرب به نفع کشور است. میزان محبوبیت روحانی به شدت کاهش یافت و جناح اصلاح طلب چاره ای جز فاصله گرفتن از رئیس جمهوری میانه رو برای حیات سیاسی خود ندید. در همین حال، کار اصلاح طلبان دشوارتر شده چون با جمعیتی مواجه هستند که کمتر به ایدئولوژی سیاسی و بیشتر به غلبه بر دشواری های اقتصادی تحمیلی اهمیت می دهند.
مجلسی ضعیف شده با وظیفه ای مهم
اصول گرایان در مجلس اکنون از قدرت جدید خود برای دشوار کردن زندگی برای دولت روحانی استفاده خواهند کرد. مجلس ایران قوای تصمیم گیرنده نیست، اما در رابطه با موضوعات در مباحثات روزمره در کشور نقش قابل توجهی ایفا می کند. لازم است رقابت بر سر ریاست مجلس به دقت مورد توجه قرار بگیرد. محمد باقر قالیباف از استان تهران و مرتضی آقا تهرانی در جریان انتخابات با یکدیگر متحد شدند، اما دستورکار سیاسی، تجربه مدیریتی، توانایی ها و جهان بینی آنها با یکدیگر تفاوت زیادی دارد. اینکه مجلس توسط کدام یک از آنها اداره می شود، بسیار تفاوت خواهد کرد. لازم به ذکر است که رئیس مجلس یک کرسی در شورای عالی امنیت ملی، مهمترین نهاد تصمیم گیرنده در سیاست خارجی، و همچنین در شورای عالی همکاری اقتصادی، نهاد متشکل از سران سه قوه، دارد.
مجلس خود اخیرا شرایط خوشایندی نداشته است. در ماه نوامبر، آیت الله خامنه ای، رهبر معظم ایران، به مجلس دستور داد که تصمیم شورای عالی همکاری اقتصادی برای افزایش قیمت بنزین را به مناقشه نکشد. به طور مشابه، رهبر معظم ایران تصمیم گرفت که برنامه بودجه دولت برای سال مالی جدید می تواند بدون مشورت با مجلس به شورای نگهبان فرستاده شود، چرا که جلسات مجلس در حال حاضر در راستای مبارزه با شیوع ویروس کرونا لغو شده اند. تجدید قوای مجلس از این تحولات اندکی طول خواهد کشید. هیچ شکی نیست که برای احیای صحنه سیاسی ایران به چهره ها و صحبت های جدید نیاز است. احتمال اینکه مردم ایران مطابق جناح بندی های سنتی سیاسی به رای دادن ترغیب شوند، اندک است؛ آنچه اکنون می تواند حمایت مردم را جذب کند، تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی است.
انتخابات مجلس یازدهم به تازگی از دور انتخابات جدید ایران خارج شده و می توان انتظار داشت که انتخابات ریاست جمهوری سال 2021 سر و صدای بیشتری به پا کند چرا که نخبگان پیام های ارسالی از سوی جمعیت بالغ سیاسی را درک کرده اند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت (دولتداری مسئولانه) / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :