امنیت یوراشیا در دهه پیش رو با چه چالش هایی مواجه خواهد شد؟ (بخش اول)

تقابل روسیه و ایالات متحده، همیشگی اما بدون خطر جنگ

۲۵ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۸۹۵۴۲ اخبار اصلی اروپا آسیا و آفریقا
اندیشکده «شورای روابط بین المللی روسیه» که یک محفل آکادمیک و دیپلماتیک غیرانتفاعی فعال از سال ۲۰۱۰ است، مقاله ای به قلم الکساندر یِرماکُف، تحلیلگر و کارشناس نظامی، درباره چالش های منطقه یوراشیا در یک دهه پیش رو منتشر کرده است.
تقابل روسیه و ایالات متحده، همیشگی اما بدون خطر جنگ

نویسنده: الکساندر یِرماکُف

دیپلماسی ایرانی: اندیشکده «شورای روابط بین المللی روسیه» که یک محفل آکادمیک و دیپلماتیک غیرانتفاعی فعال از سال 2010 است، مقاله ای به قلم الکساندر یِرماکُف، تحلیلگر و کارشناس نظامی، درباره چالش های منطقه یوراشیا در یک دهه پیش رو منتشر کرده است.

تقابل بین روسیه و ایالات متحده/ناتو

روند به وخامت گراییدن روابط روسیه و غرب از 6 سال پیش با بحران اوکراین آغاز شد و هیچ دلیلی برای امید بستن به بهبود آن در آینده نزدیک وجود ندارد. بخش اعظم دلیل درگیری کنونی این است که از زمان پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016، روسیه در دستورکار سیاست داخلی ایالات متحده به موجودی ترسناک تبدیل شده و اعتقاد مخالفان ترامپ بر این است که روسیه در پیروزی او در انتخابات دست داشته. صرف نظر از اینکه چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالات متحده پیروز می شود، رئیس جمهورس جدید همچنان فشار احساسات ضد روسی از سوی نهاد و رسانه های داخلی را احساس خواهد کرد. تنها مساله امیدوارکننده این است که احتمال تشدید بیشتر تنش ها و البته بهبود ناگهانی و واقعی در روابط تا اواسط دهه پیش رو انتظار نمی رود.

این موضع گیری ایالات متحده بر موقعیت کشورهای اروپایی نیز تاثیر می گذارد؛ آنها به رغم ابتکارات فردی برای بهبود روابط با روسیه از جمله تلاش های امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، هنوز هم دنباله رو سیاست های آمریکا هستند. این گرایش در حوزه امنیت به صورت نظامی سازی مجدد در اروپا برای نخستین بار از زمان پایان جنگ سرد نمود یافت. مساله ناخوشایند در این روند برای روسیه، بازگشت سربازان آمریکایی به اروپاست که اواسط دهه 2010 از قاره خارج شده بودند. این مرتبه نیروهای آمریکایی نه در اروپای غربی که در مرز با روسیه، در بالتیک و لهستان که اعضای جدید ناتو هستند، مستقر می شوند. این تحولات به طور طبیعی در میان سیاستمداران منطقه که در چند دهه گذشته مشغول لفاظی علیه روسیه بوده اند، به شدت حمایت خواهد شد.

می توان گفت بدترین ترس مسکو درباره پیامدهای گسترش حوزه فعالیت ناتو به سمت شرق اروپا تحقق یافته و توافق های قبلی از جمله وعده مندرج در قانون بنیانگذاری ناتو و روسیه مبنی بر خودداری ائتلاف از مستقر کردن نیرو در قلمرو اعضای جدید در حال نابودی است. حتی اگر ایالات متحده در عمل به این توافق ها نیروهای خود را به صورت دوره ای در منطقه مستقر کند، این امر به آن در بررسی میدان جنگ فرضی و رزمایش های مشترک با متحدان کمک خواهد کرد. انبارهای تسلیحاتی از مدت ها پیش ساخته شده اند و تجهیز نظامی صرفا به حضور نیرو بستگی دارد.

با این حال، به رغم همه لفاظی های خصمانه نمی توان تصویب آگاهانه مواجهه نظامی توسط رهبران دو کشور را متصور شد چرا که هزینه درگیری بسیار زیاد خواهد بود. اما در یک بحران تمام عیار، سطح بالای فعالیت نظامی در منطقه تماس بین دو بلوک شرق و غرب و شمار بالای بازیگرانی که نمایندگی دیگر کشورها را بر عهده دارند، می تواند به درگیری های تصادفی با عواقب گسترده بینجامد.

جلسات منظم بین والری گراسیمُف، فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح روسیه با فرمانده عالی ائتلاف ناتو در اروپا که فرمانده فرماندهی ایالات متحده در اروپا نیز هست، تاثیرات بسیار مثبتی در شرایط دارد. این رویدادها به ندرت توسط رسانه های عمومی پوشش داده می شوند، اما هر دو طرف مرتبا بر اهمیت این گفت و گو تاکید می کنند. شاید بتوان این دو افسر را ارشدترین مقامات نظامی - سیاسی روسیه و آمریکا دانست که به طور منظم دیدار دارند. حفظ این کانال ارتباطی بسیار مهم است و احتمال گفت و گو در دیگر سطوح از جمله ایجاد یک خط ارتباطی دائمی برای حل شرایط درگیری بالقوه در منطقه بالتیک را نیز افزایش می دهد. یک معاهده برای حریم هوایی آزاد و دیگر تدابیر شفاف سازی همچون ماموریت های نظارتی نیز می تواند به حل و فصل بحران کمک کند.

بلاروس: یک جزیره ثبات

بلاروس از دیرباز جزیره ای از ثبات و امنیت در قلمرو پسا شوروی بوده است. این کشور توانسته از درگیری های بیشمار ملی گرایی و جدایی طلبی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در منقه متداول بود، حذر کند. در حقیقت، بلاروس در تلاش است تا به عنوان یک کارگزار صادق در مناقشات منطقه ای مطرح شود: قالب مینسک و توافق های مینسک به یک برند در سطح جهانی تبدیل شده اند. ادامه این روند در دهه پیش رو بسیار مطلوب خواهد بود. با این حال، نمی توان اطمینان داشت که این اتفاق رخ می دهد. رویارویی روسیه و آمریکا علاقه واشنگتن به اوضاع در بلاروس را افزایش داده و تحمل سیاست خارجی چند وجهی مینسک را برای مسکو دشوار ساخته است. تغییر و تحولات برنامه ریزی شده در بلاروس نیز می تواند شرایط را غیرقابل پیش بینی کند: در حال حاضر مساله مورد بحث در بلاروس یک سری اصلاحات سیاسی با هدف افزایش ایفای نقش بیشتر پارلمان و احزاب سیاسی است.

با توجه به همه این مسائل، جای تعجب ندارد که کنگره ایالات متحده کنفرانس هایی را درباره نحوه آموزش بهینه جوانان بلاروس که قرار است در آینده از ارزش های غربی دفاع کنند، و گفت و گو با آنها درباره تهدید روسیه برای حاکمیت کشورشان، برگزار می کند. تنها امیدی که می توان به تبدیل نشدن بلاروس به میدان جنگ بعدی بازیگران داخلی و خارجی داشت، برگرفته از این واقعیت است که این کشور در طی چند دهه گذشته مشکلات و تحولات بسیاری را با موفقیت پشت سر گذاشته است. با این حال، بدیهی است که تهدید احتمالی بلاروس برای روسیه بسیار دردناک است و برخی نیروهای احتمالا در صدد استفاده از این امر برخواهند آمد.

مولداوی و ترانس نیستریا: ادامه یک بن بست

ترانس نیستریا را می توان یک کتاب راهنما از نمونه های بن بست ها و درگیری های پس از فروپاشی شوروی سابق قلمداد کرد. این قلمرو که هنوز به رسمیت شناخته نشده، وارد دهه جدیدی می شود که توسعه اقتصادی و اجتماعی را پیچیده می کند؛ این قلمرو با مولداوی بر سر حضور اندک نیروهای صلحبان روسی در خاک خود و روابطش با اوکراین که به دلیل اختلافات آن با روسیه به وخامت گراییده، در مناقشه است.

با این حال، برخلاف دیگر درگیری های دیرینه احتمال پیشروی بحران ب سمت یک رویارویی آشکار بسیار ناچیز است. حتی ایگور دودون، رئیس جمهوری مولداوی از حزب سوسیالیست، قصد دارد با یکپارچه سازی ترانس نیستریا به عنوان یک منطقه خودمختار در داخل دولت فدرال، مشکل این قلمرو را حل کند.

این سناریو از حمایت روسیه برخوردار است و احتمالا از سوی اتحادیه اروپا نیز که مولداوی از نظر اقتصادی به آن وابسته است، مورد توجه قرار می گیرد. مخالفان این سناریو از جمله اتحادگرایان از پیوستن آن به رومانی حمایت می کنند. با توجه به اینکه رومانی فعالانه توان نظامی خود را گسترش می دهد و به تدریج به عضوی مهم در ناتو در «جبهه شرقی» تبدیل می شود، چشم انداز ادغام مولداوی در آن روسیه را نگران کرده است. بخت اتحادگرایان برای تبدیل مولداوی به بخشی از رومانی چندان واقع گرایانه به نظر نمی رسد؛ با این حال، چنین اتفاقی می تواند خیلی سریع شرایط را وخیم کند. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: شورای روسیه / مترجم: طلا تسلیمی
 

کلید واژه ها: یوراشیا ناتو اختلافات روسیه و آمریکا بلاروس


( ۱ )

نظر شما :