اکنون زمان پایان جنگ است

پایان جنگ یمن، کلید حل بحران روابط ایران و عربستان

۲۹ شهریور ۱۳۹۸ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۸۶۳۴۳ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: سید علی موسوی خلخالی
سید علی موسوی خلخالی می نویسد: جنگ یمن، مردم یمن را که متحمل سخت ترین روزهای خود در دست کم سه دهه اخیر شده اند، به ستوه آورده، طرف های عربستانی را زمین گیر کرده و کشورهای متحد عربستان که خود را درگیر این جنگ کردند، پشیمان کرده است. اکنون بهترین زمان برای پایان دادن به این جنگ است. 
پایان جنگ یمن، کلید حل بحران روابط ایران و عربستان

دیپلماسی ایرانی: رویارویی ایران و عربستان به نقطه اوج خود رسیده است. حمله به تاسیسات نفتی آرامکو توسط نیروهای حوثی یمن که در نوع خود بی سابقه و بی نظیر بوده، تنش دو طرف نبرد را به اوج خود رسانده است. 

ایران طرفدار حوثی هاست و به آنها کمک های گوناگونی کرده و عربستان سعودی نیز سردمدار ائتلاف مبارزه با حوثی ها در یمن است که چهار سال متوالی است که جنگی نابرابر را در یمن به راه انداخته و آسیب های جدی اجتماعی و اقتصادی به این کشور زده است. می توان گفت حمله حوثی ها به تاسیسات نفتی آرامکو در قلب عربستان، تا اندازه ای موازنه قدرت نظامی را به سود حوثی ها تعدیل کرده است. 

به تبع آن این رویارویی را می توان به نوعی رویارویی غیرمستقیم ایران و عربستان قلمداد کرد، کما این که در طول این سال ها شاهد بوده ایم که بعد از هر حمله ای از سوی حوثی ها، عربستان ایران را متهم کرده که با حمایت خود از حوثی ها، سلاح در اختیار آنها گذاشته و آنها این سلاح را علیه مواضع عربستان استفاده کرده اند. 

می توان گفت رویارویی ایران و عربستان در حال حاضر به نقطه جوش نزدیک شده است. فارغ از این که سلاح های مورد استفاده علیه پالایشگاه نفت آرامکو توسط چه کسی ساخته شده یا از چه جایی شلیک شده، می توان گفت، اقدام حوثی ها موازنه را علیه عربستان تغییر داده و نبرد را به خاک این کشور کشانده است. 

تا پیش از این عربستان سعودی به حمایت ایالات متحده و ورود این کشور در جنگ امید داشت، اما – به ویژه بعد از سقوط پهپاد امریکایی توسط ایران – به این باور رسیده است که ایالات متحده به هیچ وجه برای ورود به هیچ جنگی در منطقه تمایل ندارد. کما این که قبلا در جنگ یمن بارها از امریکا خواسته بود تا وارد جنگ شود تا بتواند جنگ را به نفع ریاض یکسره کند اما واشنگتن این تقاضا را همیشه رد کرده بود. نزدیک دو ماه پیش نیز کنگره امریکا امکان صدور سلاح به عربستان برای استفاده در جنگ یمن را منع کرد. 

حالا عربستان درک می کند، امریکایی که حاضر به ورود به جنگ یمن که جنگی آغاز شده بود، نشده است، قطعا برای ورود به جنگی مستقیم با ایران برای دفاع از عربستان تمایل نخواهد داشت. شاید به همین دلیل است که بعد از حمله آرامکو مقامات عربستانی با احتیاط موضع گرفتند و حاضر نشدند هیچ طرفی را متهم کنند که در حمله به تاسیسات آرامکو دست داشته است. حتی وقتی که امریکایی ها ادعا کردند که شواهدی در اختیار دارند که نشان می دهد موشک ها و پهپادهایی از سوی ایران به سمت تاسیسات نفتی آرامکو شلیک شده و به پرواز درآمده است، طرف عربستانی نپذیرفت و تاکید کرد که نمی تواند مدارک ارائه شده از سوی امریکا را تایید و ثابت کند. این واکنشی بی سابقه از سوی عربستان به ایالات متحده است. این نشان می دهد که اولا، عربستانی ها دیگر همانند سابق به امریکایی ها اعتماد ندارند، ثانیا، تمایلی به تشدید تنش با ایران و ورود به جنگی مستقیم با این کشور ندارند. 

پس راه حل چیست؟

راه حل پایان جنگ یمن است. مذاکرات ایران و اروپا برای پایان دادن به جنگ از گذشته آغاز شده بود و به مراحل خوبی هم رسیده بود، این مذاکرات اکنون می تواند وارد فاز جدی تری شود و به جنگ خانمانسوز یمن پایان دهد. عربستان سعودی که تا کنون هزینه های سنگینی را بابت این جنگ متحمل شده، می تواند از فرصت به وجود آمده فعلی بهره برداری کند و قاطعیت خود را برای پایان دادن به جنگ نشان دهد. 

جنگ یمن، مردم یمن را که متحمل سخت ترین روزهای خود در دست کم سه دهه اخیر شده اند، به ستوه آورده، طرف های عربستانی را زمین گیر کرده و کشورهای متحد عربستان که خود را درگیر این جنگ کردند، پشیمان کرده است. اکنون بهترین زمان برای پایان دادن به این جنگ است. 

قطعا با اعلام آمادگی طرف ها برای مذاکره با هدف پایان دادن به جنگ یمن تنش ها در منطقه نیز می تواند فروکش کند و از تنش کنونی خود فاصله بگیرد. 

روزنامه نگار، مترجم و سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و عربستان جنگ یمن الحوثی ها ایران و امریکا امریکا و عربستان


( ۸ )

نظر شما :

احسان ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ | ۱۴:۰۸
دراوضاع کنونی عربستان مانند همان کلاغی است که می خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد اما راه رفتن خودش را هم از یاد برد خاندان آل سعود پس از بحران‌هایی که برای مصر توسط آمریکا با دلارهای نفتی حاکمان کوته بین خلیج همیشه فارس بوجود آمد گمان کرد می‌تواند بجای رقیب عربی ام القرای اسلام سنی باشد و چه بسا با شکست ایران این موقعیت را گسترش دهد اما غافل از آنکه برای درختی تناور بودن نیاز به ریشه ای است که بر آن تکیه شود ریشه ای که در یک حکومت به سبک ال سعود که بیشتر یک حکومت خانوادگی مافیایی است تا نماینده یک ملت و کشوری که مرزهای آن را خطوطی صاف تشکیل می دهند که حاصل دستپخت استعمار است وجود ندارد و البته این خیال خام که ضعف هایی این چنین با دلار و زور دیگران التیام می یابد ناشی از شکم سیری و بلاهت مفرط است تا تعقل که الا ماشاالله در مخیله سردمداران سعودی وجود دارد بهرحال انسان که سایه بلندخود را روی دیوار ببیند گمان می کند که بر و بازویی و هیکل و قامت بلندی دارد غافل از آنکه آفتاب که بیفتد خودش می ماند و حقیقت عریان خود،اینکه کشوری تصور کند می‌تواند طی یک حمله چند ساعته وشاید چند روزه یک ملت را اسیر کند ناشی از همین نگاه است که یمن را مانند بحرین دست یافتنی می بیند به راستی که وارد کردن خود در چنین باتلاقی هنری است که تنها از این حکومت بر می آید و مضحک تر آنکه هر چه دست و پا می زنند و به خیال خویش بر و بازو می خرند بیشتر فرو می‌روند و حتی نمی خواهند درک کنند که هیچ کشوری با هیچ پولی حاضر نیست عملآ حمایتشان کند به راستی اگر ایران همچنان هم پیمان آمریکا می ماند آمریکا روی اسبی لنگ مانند عربستان شرط می بست ؟حقیقت این است عربستان برای آمریکا انتخابی از سر اجبار است که ارزش مشخصی دارد مشکل اساسی این دیوانگان این است که گمان میکنند راه روش حکومت قبیله ای را می‌توان در قرن حاضر و در منطقه ای پیچیده چون خاورمیانه اجرایی نمود و اراده خود را بر دیگران تحمیل کرد آنهم با خرید اسلحه خرید ارتش خرید مزدور و خرید همه با حیله و تزویر، حال آنکه هر چه کاشته اند ایران درو کرده است در واقع حاصل پول های هنگفت هزینه شده در سوریه عراق و دیگر نقاط با کمترین هزینه به جیب ایران رفته است و البته کیسه عربستان هم خالی تر شده است در واقع تغییر راهبردهای عربستان از رویکرد میانه روی به رویکرد تقابل در دوره پادشاهی جدید عربستان نه تنها به توسعه نفوذ عربستان کمک نکرده بلکه سقوط این خاندان را تسریع می کند زیرا نقاط ضعف این رژیم را برجسته تر می کند و عملا آن را به یک منبع خطر تبدیل می کند که هر آن ممکن است دیگران را به مسلخی تازه بکشد و درگیر یک غائله بزرگ کند وشرکای پولی شان را به این نتیجه می رساند که سریعتر تا شوری غذا گلو گیر نشده بساط سفره را جمع کنند و میزبان را تغییر دهند و با توجه به اینکه عملا تمامی ارکان نظامی و اقتصادی عربستان در قبضه شان است یک سلسله معقول تر و البته بی دردسر تر بر سر کار بیاورید و این دیوانگان خود بزرگ بین را راهی زباله دانی که پر است از هم پیمانان قبلی نمایند بهرحال انسان عاقل خطر سواری گرفتن از یک اسب دیوانه لنگ را هرگز به جان نمی خرد چون می داند هیچ اسبی ارزش شکستن استخوانها بر اثر سقوط را ندارد هر چقدر هم پر سود باشد