دلایل تردید واشنگتن در مواجهه نظامی با تهران
آمریکا به ایران حمله کند، جهان باید منتظر «فاجعه اقتصادی» باشد
دیپلماسی ایرانی: با توقیف کشتی نفتی بریتانیایی توسط نیروهای ایرانی، تنش ها بین ایران و کشورهای غربی در حال تشدید شدن است. تحولات روز جمعه با اختلاف چند هفته از توقیف ابرتانکر نفتکش ایرانی توسط نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در جبل الطارق رخ داده است؛ بریتانیا به این مساله مظنون بوده که کشتی ایرانی می خواسته نفت را در نقض تحریم های بین المللی به دولت بشار اسد برساند.
بحران زمانی تشدید شد که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، گفت که نیروهای آمریکایی یک هواپیمای بدون سرنشین ایرانی را پس از آنکه هشدارها برای عقب نشینی را نادیده گرفته، هدف قرار داده اند. این پس از آن بود که ایران یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی را به دلیل نقض حریم هوایی خود، هدف گرفته بود. در پی آن حادثه ترامپ ابتدا به حمله هوایی به ایران دستور داده، اما حمله را در دقایق آخر رد کرده بود چون نمی خواست به تلفات جانی منجر شود.
سید محمد مرندی، استاد دانشگاه تهران، یک پیش بینی درباره تشدید تنش ها ارائه کرده که به پیش از زمان توقیف کشتی بریتانیایی توسط ایران برمی گردد. در ادامه هم دامینیک واگرون تحلیلگر خبرهای دیپلماتیک تحلیل خود را از این مساله مطرح کرده است.
پیش بینی مرندی درباره یک فاجعه جهانی
در میانه اقدامات جان بولتون، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، و مایک پومپئو، وزیر امور خارجه این کشور، در پیشبرد منطقه به سمت تشدید تنش ها و تهدید دونالد ترامپ به نابود کردن ایران، ارتش آمریکا هم از تصمیم خود به ایجاد و رهبری یک ائتلاف دریایی ضد ایرانی در خلیج فارس خبر داده است.
در همین حال که نیروهای نظامی ایالات متحده حریم هوایی و ایران را نقض و در آب های این کشور رفت و آمد می کنند، ترامپ خود از جنگ اقتصادی که کشورش علیه ایرانی ها آغاز کرده است، سخن می گوید.
وجود چند کشتی از کشورهایی دور دست تاثیری در توازن قدرت در منطقه نخواهد داشت، اما سردرگمی و تشویش را افزایش خواهد داد و احتمال یک درگیری بزرگ در منطقه را افزایش خواهد داد. ایران هم به چنین نهادی به چشم افزایش حضور نیروی دریایی آمریکا در منطقه نگاه خواهد کرد.
ایران از زمان اشغال عراق غیرقانونی و غم انگیز عراق توسط آمریکا، شبکه گسترده ای از امکانات دفاع موشکی زیر زمینی در حاشیه خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان ایجاد کرده است. ایران و متحدان قدرتمند آن، توانایی های نامتقارن گسترده ای در سراسر منطقه ایجاد کرده اند که یعنی ایران اراده و ابزار برای درگیری قاطع با یک قدرت متخاصم را دارد.
حتی در صورت یک حمله نظامی محدود به ایران هم این کشور برای ممانعت از پیشروی دشمن به سمت یک جنگ تمام عیار، به یک ضد حمله بزرگ علیه حمله کننده و حامیان منطقه ای آن مبادرت خواهد ورزید. در چنین شرایطی، رژیم های منطقه ای مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی که به هر نوعی به دنبال تسهیل حمله گسترده به ایران هستند، باید انتظار تخریب سریع دارایی های نفتی و زیرساخت های حیاتی خود را داشته باشند. به علاوه، آغاز یک جنگ تمام عیار به معنای نابودی سریع همه تاسیسات نفتی و گازی و همچنین کشتی های دو طرف تنگه هرمز خواهد بود. اما در چنین شرایطی بسته شدن تنگه هرمز کوچک ترین مشکل بولتون خواهد بود. رژیم های سعودی و اماراتی در آستانه سقوط قرار می گیرند. میلیون ها نفر از کارکنان در ابوظبی و دبی شروع به اعتراض خواهند کرد و نیروهای یمنی و دیگر متحدان منطقه ای ایران، عربستان سعودی را هدف خواهند گرفت و نیروهای اشغال گر غربی احتمالا از منطقه اخراج خواهند شد. میلیون ها نفر به سمت اروپا سرازیر خواهند شد و این در حالی است که اتحادیه اروپا و سایر نقاط جهان با یک فاجعه اقتصادی مواجه شده است.
ایران از مواجهه نظامی استقبال نمی کند و به دنبال جنگ نیست و توانایی های گسترده نظامی خود را نیز به صورت نیرویی بازدارنده و با هدف ممانعت از بروز چنین شرایطی ایجاد کرده است. برای شرکای بالقوه ایالات متحده هم بهتر است به جای کشاندن جهان به سمت یک اتفاق ناگوار، این کشور را به بازگشت به توافق هسته ای و میز مذاکره ترغیب کنند.
نظر دامینیک واگورن درباره اغراق در هشدار مرندی
دامینیک واگورن نویسنده و تحلیلگر اخبار دیپلماتیک واژه های استفاده شده توسط مرندی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است که در ادامه می خوانید:
به گفته یک شخصیت دانشگاهی ایرانی، این کشور حتی یک حمله «محدود» آمریکا را با یک «ضد حمله شدید و غیرمتوازن به مهاجم و حامیان آن» پاسخ خواهد داد. دیدگاه مطرح شده از سوی سید محمد مرندی قابل تامل است. در این مقاله تصویری شگفت انگیز از یک درگیری احتمالی ارائه شده که باید برنامه ریزان نظامی ایالات متحده را در بررسی چشم انداز جنگ، به فکر وا دارد. مرندی یک کارشناس در روابط آمریکا و ایران و یک تحلیلگر محافظه کار است.
بخشی از آنچه او می نویسد اغراق آمیز است و برخی هم ماهیتی هشدار دهنده دارد که با هدف بازداری ایالات متحده از تشدید تنش ها نوشته شده است. اما او یک تحلیلگر با روابط نزدیک با دولت در تهران است و از این رو، باید پیش بینی هایش را جدی گرفت. تحلیلگران غربی در خصوص اینکه هر گونه درگیری احتمالی بین آمریکا و ایران نامتقارن خواهد بود، با مرندی هم عقیده هستند. ایران با آمریکا در شرایطی مشابه نخواهد جنگید و برای قضاوت پیروزی خود نیز استانداردهای متفاوتی دارد.
تجزیه و تحلیل های مرندی درباره توانایی های نظامی ایران در خلیج فارس با ادعاهای دولت این کشور همخوانی دارد. احتمال اینکه ایران «شبکه وسیعی از تاسیسات دفاع موشکی زیرزمینی» داشته باشد، خیلی زیاد است. متحدان ایران در جنوب لبنان، یعنی حزب الله، هم قابلیت های زیرزمینی مشابهی را برای هدف گرفتن اسرائیل ایجاد کرده اند. خنثی سازی چنین تهدیدی در خلیج فارس پیش از آنکه ایران از آن برای فلج کردن کشتیرانی یا تهدید کشورهای آن سوی خلیج فارس استفاده کند، یک چالش بزرگ خواهد بود. تهدید به «ضد حمله بزرگ و نامتوازن» هم کاملا جدی به نظر می رسد. اگر ایران با ایالات متحده درگیر جنگ شود، احتمالا به متحدان این کشور حمله می کند و امید خواهد داشت که آنها به نوبه خود تغییر تصمیم ایالات متحده درباره جنگ را خواستار شوند.
تحلیلگران غربی هم همانند مرندی پیش بینی کرده اند که هرگونه درگیری احتمالا خیلی سریع گسترش خواهد یافت. متحدان ایران یا گروه های تحت حمایت این کشور از حزب الله گرفته تا حوثی ها در یمن احتمالا به متحدان اسرائیلی و سعودی آمریکا حمله خواهند کرد.
اما تحلیلگران غرب همچون مرندی درگیری ها در منطقه را دلیلی برای پیش بینی فروپاشی دولت های امارات و سرازیر شدن سیلی از مهاجران به سمت اروپا نمی دانند. اگرچه پیش بینی بروز یک «فاجعه اقتصادی جهانی» هم اندکی اغراق آمیز است، اما نگرانی های بسیاری درباره آسیب های احتمالی درگیری در یکی از مهم ترین آبراهه های جهان بر اقتصاد جهانی وجود دارد. و مخاطره اصلی درگیری با ایران برای آمریکا نیز در همین مساله است. اگر دو طرف درگیر جنگ شوند، روش ها و اهداف متفاوتی خواهند داشت.
ایران می داند که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در حالی درگیر جنگ می شود که مشغول کمپین انتخاباتی برای ریاست جمهوری خواهد بود. اگر ایران همانطور که مرندی پیش بینی کرده، برای جنگی نامتقارن آماده باشد، آنگاه می تواند بر محبوبیت ترامپ در ایالات متحده تاثیر بگذارد. پرتاب موشک ها از تاسیسات پنهانی، تنگه هرمز را به قبرستانی برای کشتی ها تبدیل می کند و همین مساله برای مردد کردن هر رئیس جمهوری آمریکا در هر شرایطی کافی است؛ چه رسد به رئیس جمهوری که با وعده پایان دادن به ماجراجویی های نظامی ایالات متحده در خاورمیانه به قدرت رسیده باشد.
منبع: اسکای نیوز / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :