لزوم ایستادگی کنگره و مردم
آیا دولت ترامپ به ایران حمله خواهد کرد؟
ویلیام هارتونگ
دیپلماسی ایرانی: یک بنگاه خبر پراکنی استرالیایی، هفته ی گذشته اعلام کرد که یک مقام ارشد دولت استرالیا که نامش فاش نشد، بیان داشته که دولت ترامپ در حال طرح ریزی برای بمباران تاسیسات هسته ای ایران در اوایل ماه آگوست بوده است. مقامات استرالیایی، از جمله مالکوم ترنبول، نخست وزیر، اطلاع داشتن از این نقشه را منکر شدند و وزیر دفاع آمریکا، جیمز ماتیس، این خبر را "خیال پردازی" خواند و گفت: "من مطمئن هستم که این خبر چیزی نیست که اکنون دغدغه ی ما باشد."
با توجه به شواهد اندکی که موجود است، عدم پذیرش نقشه ی حمله به ایران طی هفته های آتی، به نظر درست می آید. با این وجود، پس از پیام پرزیدنت ترامپ در توییتر مبنی بر اینکه اگر رهبران ایران آمریکا را تهدید کنند، "متحمل عواقبی خواهند شد که بر سر کمتر کسانی در طول تاریخ آمده است"، آمریکا چه سیاستی را در قبال ایران اتخاد خواهد کرد؟ آیا این پیام یک غلیان دیگر از گزاف گویی ها ترامپ است یا مقدمه ای برای اقدامات احتمالی نظامی است؟
اما بالاخره، یک طرف ماجرا دونالد ترامپ است و این هفته اعلام کرده که مایل است بدون هیچ پیش شرطی، با مقامات ایرانی مذاکره کند. اما این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه دولت ترامپ، خروج آمریکا از توافق هسته ای را لغو کند، توافقی که دولت اوباما و متحدان آمریکا به دقت بر سر آن مذاکره کرده بودند، و دست از لفاظی های تهدید آمیز بردارد که به نظر می رسد ترامپ نمی تواند جلوی خودش را بگیرد.
دیگر بر کسی پوشیده نیست که ترامپ و هم مسلکانش، هیچ علاقه ای به حکومت ایران ندارند. مشاور امنیت ملی فعلی ترامپ، جان بولتون، قبل از اینکه به دولت بپیوندد، در نیویورک تایمز نوشته بود که باید به ایران حمله شود و در اواخر سال 2017، بولتون در مجمع سالانه ی سازمان مجاهدین خلق (فرقه منافقین)، اعلام کرد: "سیاست آمریکا باید سرنگونی حکومت روحانیون در تهران باشد." – سازمان مجاهدین خلق سال ها نامش در لیست گروه های تروریستی وزارت امور خارجه بوده است و تقریبا هیچ حامی در ایران ندارد. بولتون در ادامه گفت که این سرنگونی باید قبل از چهلمین سالگرد انقلاب اتفاق بیافتد.
22 ژوئیه، وزیر امور خارجه، مایک پومپئو، یکی دیگر از جنگ طلبان با ایران، در جمعی از ایرانیان آمریکایی که انتخاب شده بودند، در کتابخانه ی ریگان، سعی کرد از کمپین دولت علیه ایران حمایت کند. پومپئو، در آخر صحبت هایش از جمله ی ریگان یاد کرد که "به دیگران کمک کنید تا آزادی شان را به دست آورند." – ریگان با همین شعار برای شورشیان علیه دولت در بسیاری از کشورها کمک نظامی فرستاده بود.
در این هفته پرزیدنت ترامپ حمایتش از تشکیل "ناتوی عربی" متشکل از عربستان سعودی، امارات، اردن و مصر را اعلام کرد. چنین اتحادی، آرزوی دیرینه ی رژیم آل سعود بوده است و همچنین خطر تشدید اختلافات در منطقه را به همراه دارد.
در حال حاضر، به نظر می رسد که استراتژی دولت ترامپ – اگر بشود چنین عبارتی را برای دولتی که رئیسش ترامپ است به کار برد – افزایش فشارهای اقتصادی و تبلیغ علیه ایران است، در حالی که تلاش خواهد کرد از مخالفان به طور مخفیانه حمایت کند. حتی اگر اقدام نظامی مستقیم را در نظر نگیریم، باز هم این رویکرد نامتجانس و خطرناک است. اعمال فشار به اقتصاد ایران، احتمالا باعث افزایش قیمت گاز در آمریکا خواهد شد و جنگ تجاری که ترامپ دقیقا با کشورهایی راه انداخته است که به کمکشان در تحریم اقتصادی ایران نیاز دارد، باعث خواهد شد که در این هدفش چندان موفق نباشد. اما وقتی که فشارهای اقتصادی و اقدامات غیر مستقیم نتیجه ی مطلوب را ندارند، اقدام بعدی چه خواهد بود؟
جنگ با ایران ممکن است قریب الوقوع نباشد اما جنگ با عراق در اواخر 2001 نیز به همین اندازه قریب الوقوع نبود. اما کمتر از یک سال و نیم بعد، به خاطر فشارهای جنگ طلبان ضد عراقی در داخل و خارج دولت، از جمله جان بولتون، دولت بوش تهاجم محکوم به شکستش را آغاز کرد که هنوز شاهد عواقب منفی اش هستیم. کنگره و مردم باید با جدیت با هر گونه تصمیم به اقدام نظامی علیه ایران مخالفت کنند و به جای مانورهای لفاظانه خواهان دیپلماسی واقعی باشند. زمان درست مخالفت با جنگ، قبل از شروع آن است نه بعد از آن.
منبع : لوبلاگ / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :