ناکامی در انتظار طرح های ترامپ
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله ای، آورده است: 1- جنگنده بمب افکن های ائتلاف آمریکا با بمباران مقر نظامیان سوری در منطقه «الهری» در حاشیه شهر البوکمال شمار زیادی از نیروهای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت را هدف قرار دادند و تلفات سنگینی را بر آنها وارد ساختند. علاوه بر این، بمب افکن های آمریکایی با حمله به محل تجمع نیروهای حشدالشعبی عراق حداقل 20 تن را شهید و ده ها تن را مجروح ساختند.
این عملیات با هدف تقویت مواضع تروریست ها و تضعیف نیروهای ضد تروریستی صورت گرفته و مشخصاً برای جلوگیری از اعزام نیروهای کمکی به سمت جنوب سوریه در نزدیکی مرز با رژیم صهیونیستی انجام شده تا زمینه های تضعیف محور عملیاتی جنوب سوریه فراهم شود. منابع ائتلاف آمریکا همچنین ارتش سوریه را از هرگونه عملیات نظامی علیه تروریست ها در حاشیه جولان و مرزهای رژیم صهیونیستی برحذر داشته اند و در این باره به دمشق هشدار داده اند.
2- عملیات مشترک نظامی نیروهای متجاوز چند ملیتی مردم مظلوم یمن در منطقه ساحلی در حاشیه بندر الحدیده با ورود نیروهای ویژه انگلیسی، آمریکائی، فرانسوی، اسرائیلی و مزدوران منصور هادی در پنجمین روز خود، اگرچه با شدت و دامنه بیشتری نسبت به روزهای گذشته ادامه یافت ولی این کشورها هرگونه حضور در حملات نظامی را رد کرده اند. فرانسه در یک موضع فریبکارانه مدعی شد نظامیانش صرفاً با هدف مین روبی از سواحل بندر الحدیده در منطقه حضور دارد لکن منابع ارتش و نیروهای مقاومت یمن را حملات بازدارنده و شلیک موشک به سمت کشتی های جنگی نیروهای متجاوز چند ملیتی خبر می دهند که به هلاکت گروه زیادی از نظامیان متجاوز منجر شده است. حوثی ها همچنین از اسارت برخی نظامیان فرانسوی خبر داده اند که در جریان عملیات نظامی در اطراف فرودگاه الحدیده بازداشت شده اند.
اهداف اصلی عملیات نظامی در الحدیده، به اعمال فشار بیشتر علیه ارتش، نیروهای مقاومت و مردم یمن و همچنین قطع کمک های غذائی و داروئی ارسالی به یمن مربوط می شود که با انگیزه تقویت محاصره یمن و به امید شورش مردم یمن علیه ارتش و نیروهای مقاومت صورت گرفته است.
3- به موازات عملیات وحشیانه در ابعاد نظامی در سوریه، عراق و یمن، تلاش های سیاسی محور شرارت غربی، عبری، عربی شدت گرفته است. از یکطرف رژیم های ارتجاعی عرب سعی دارند اوضاع منطقه را متشنج سازند تا بلکه باعث شورش و اعتراض مردم علیه نیروهای مقاومت شود و از سوی دیگر ارتباطات فشرده ای در پایتخت های عربی در جریان است که مانع ثبات و آرامش منطقه و همچنین شکل گیری و قوام مجلس و دولت در عراق و لبنان شوند.
4- تلاش برای رسمیت دادن به طرح خیانتکارانه دونالد ترامپ در منطقه، سرفصل اصلی تحرکات سیاسی – نظامی را تشکیل می دهد. مثلث شوم آمریکا اسرائیل و عربستان قصد دارد با امنیتی کردن اوضاع منطقه و ایجاد تشنج و نابسامانی بیشتر، نظرها را به سمت و سوی مسائل روزمره منحرف کند تا در پشت پرده زمینه های به رسمیت شناختن کامل اسرائیل و تحمیل طرح خیانتکارانه ترامپ به اعراب و به ویژه فلسطینی ها، مسئله فلسطین را برای همیشه به نفع اشغالگران صهیونیست، به فراموشی بسپارد.
ترامپ ادعا کرده طرح صلح وی از آن به عنوان «توافق قرن» یاد می کند، مسئله فلسطین را برای همیشه به بایگانی تاریخ می سپارد و از این پس اعراب و اسرائیل را در یک جبهه خواهید دید. این، همان طرحی است که ترامپ در نخستین سفر خارجی خود به ریاض از آن به عنوان اجماع 54 کشور عربی و اسلامی علیه ایران و محور مقاومت سخن به میان آورد. البته آن طرح در نطفه عقیم ماند و شکست خورد ولی مثلث شوم آمریکا اسرائیل و عربستان با پیگیری آن تدریجاً سعی کرد برخی رژیم های فاسد عربی را با خود همراه سازد.
مقامات ارشد رژیم اشغالگر صهیونیستی در این زمینه به شدت امیدوارند که با تلاش مشترک عربستان و امارات بتوانند نظر مساعد مصر، اردن، مراکش و برخی رژیم های کم اهمیت تر عربی را جلب کنند و حتی حمایت اتحادیه عرب را نیز با ریخت و پاش های عربستان و امارات کسب نمایند.
رسانه های صهیونیستی گستاخ تر از مقامات اسرائیل به وضوح خاطرنشان می سازند که اصرار و تعجیل رژیم های ارتجاعی عرب در جهت تسریع در انجام «توافق قرن» بیش از آمریکا و صهیونیست ها است و آنها نگرانند مبادا تاخیر در این زمینه مانع تحقق آن شود. با این حال، کانال 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی با خرسندی گزارش داد تماس های فشرده کاخ سفید با رژیم تل آویو و دربار سعودی برای تکمیل طرح توافق بزرگ قرن، مراحل نهائی خود را طی می کند. ولی کشورهای اروپائی نگرانند مبادا در این زمینه هم آمریکا آنها را به عنوان سیاهی لشگر به دنبال خود بکشاند و نهایتاً مقابل عمل انجام شده قرار بگیرند درحالی که نمی دانند واقعیت امر چیست. در عین حال گزارش ها نشان می دهند که اساس طرح توافق بزرگ قرن از ذهن علیل بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس تراوش و آنرا ماه گذشته به طرف های آمریکائی و اسرائیلی منعکس کرده است.
رئوس اصلی این طرح، همان نکاتی است که بن سلمان ولیعهد عربستان با احضار محمود عباس به ریاض تلاش کرد آنرا به وی دیکته کند ولی وقتی پاسخ منفی محمود عباس را شنید، با رفتاری تحکم آمیز به وی گفت یا با این طرح موافقت کند و یا استعفا دهد. محمود عباس نه تنها استعفا نداد بلکه محور سیاسی – تبلیغاتی جدیدی با نزدیک شدن مواضع فتح، حماس و جهاد اسلامی شکل گرفت که فصل مشترک آن مقابله و مخالفت با سیاست های ترامپ در حمایت یکجانبه و گستاخانه از رژیم صهیونیستی است.
ترامپ، ضمن به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر صهیونیستی عملاً به دنیا دهن کجی کرد و اکنون امیدوار است با همدستی سلمان و فرزندش بتواند منافع حداکثری رژیم صهیونیستی در منطقه و حتی فرامنطقه را تثبیت نماید. شگرد اصلی ترامپ و دستیارانش این است که علیرغم شکست در تمامی طرح های منطقه ای و فرامنطقه ای با عنوان کردن طرح های جدید وانمود کنند که گویا ابتکار عمل را در مقیاس جهانی در اختیار دارند ولی کارنامه سیاه محور شرارت غربی، عبری، عربی به ویژه در قلمرو حمایت از تروریسم و شکست سنگین تروریست ها در سوریه، عراق و لبنان و همچنین شکست آمریکا و عربستان در تاثیرگذاری در انتخابات عراق و لبنان و ناکامی ائتلاف سعودی در یمن، چشم انداز روشنی را در پیش روی آمریکا و متحدانش در طرح جدید به تصویر نمی کشد. این بدان معنی است که ترامپ و متحدانش در این صحنه نیز همانند موارد گذشته، دستاوردی به جز شکست و ناکامی و بی اعتباری نخواهند داشت و نمی توانند بر شکست های گذشته نیز سرپوش بگذارند و ناکامی های خود را جبران کنند.
نظر شما :