نگاهی به نشست های تاریخی روسای جمهور آمریکا
مذاکرات ترامپ و کیم از سخت ترین مذاکرات است
رابین رایت
دیپلماسی ایرانی :هیچ کدام از بیست و شش رئیس جمهور اول آمریکا- که دوره ریاستشان صد و بیست سال بود – نشستی برگزار نکردند. هیچ کدامشان در زمان ریاست به اروپا سفر نکردند. وودرو ویلسون، زمانی که به خاطر مذاکرات صلح برای پایان دادن به جنگ جهانی اول به پاریس رفت، اولین کسی بود که به آن سوی اقیانوس اطلس سفر کرد. ویلسون شش ماه در فرانسه ماند و با سه همتای اصلی خود از انگلیس، فرانسه و ایتالیا، صد و چهل و پنج مرتبه دیدار کرد تا توافق ورسای در سال 1919 امضاء شد. در آن زمان گسترده ترین پیمان صلح، مورد مذاکره قرار گرفت. این پیمان نظم بین المللی را دوباره تنظیم کرد و میثاق جامعه ملل – اولین نهاد جهانی که بذر ایجاد سایر نهاد ها را کاشت- را به وجود آورد تا از جنگ های آینده جلوگیری کند.
با این حال، این نشست برای ویلسون، که به خاطرش جایزه صلح نوبل سال 1919 را گرفت، یک شکست داخلی و بین المللی بود. کنگره در اعتراض به جامعه ملل، از تایید توافق ورسای، سر باز زد. این شکست منجر به انزواطلبی آمریکا در طول ریاست سه رئیس جمهور بعدی شد. این اجلاس در سطح جهانی نیز با شکست مواجه شد.
نشست سران، به خصوص در مورد مسائل مربوط به جنگ و صلح، می تواند پیچیده ترین وظیفه دیپلماتیک باشد – همانظور که پرزیدنت ترامپ با کره شمالی دارد به این مسئله پی می برد. جلسات سران دولت ها معمولا پس از سال ها اقدامات نادرست، برگزار می شود. ترامپ بارها پرزیدنت بیل کلینتون، جورج بوش و باراک اوباما را به خاطر خلع سلاح نکردن کره شمالی، مقصر دانسته است، با این حال، او بر اساس اصول خلع سلاح هسته ای که سه رئیس جمهور پیشین ایجاد کرده اند، در حال مذاکره با کره شمالی است.
در یک تراز قرار دادن منافع متضاد، مثل حل کردن مکعب روبیکایی است که کشور ها، اجزاء آن مکعب هستند. این مسئله در نشست هایی که در طول جنگ جهانی دوم در تهران، یالتا و پوتسدام و با حضور رهبران آمریکا، انگلیس و اتحادیه جماهیر شوروی، برگزار شد، کاملا مشهود بود.
جان لوئیس گادیس تاریخدان معتقد است پس از نشست های جنگ جهانی دوم، نقشه ی اروپا دوباره کشیده شد." تنش های بعدی در اروپا به جنگ سرد منجر شد. این درگیری جهان را تقسیم کرد و در طول چهل و شش سال بعد، موجب شد تا قدرت های بزرگ آتش جنگ های متعددی را در چهار قاره بیافروزند."
ترامپ در دیپلماسی اولیه با پیونگ یانگ، متوجه شد که نشست ها به طور ناگزیری پر مخاطره هستند. بعضی از آنها در تاریخ ماندگار شدند اما اثرات درازمدت پیش بینی نشده و حتی نامطلوب داشته اند. نشست یک هفته ای ریچارد نیکسون با مائو زدونگ در سال 1972، از دید تاریخدانان و سیاستمداران، یکی از مهم ترین نشست های تاریخی آمریکا است. این نشست موجب عادی سازی روابط بین آمریکا و چین شد و پرده ی بین کشورهای آسیایی حامی واشینگتن و حامیان پکن را فرو انداخت. اما این مذاکرات آغازگر ظهور چین به عنوان یک قدرت جهانی نیز بود. در حال حاضر، چین یک رقیب پر مدعا برای آمریکا محسوب می شود و اخیرا از آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان پیشی گرفته است.
نشست سران همچنین منجر به ایجاد استانداردها و نهاد های جهانی شده است هر چند بعضی از آنها پس از ایجاد، دست کم گرفته شدند. ریاست جمهوری کوتاه مدت جرارد فورد شامل دو نشست در سال 1975 بود. بیشتر توافقات نشست هلسینکی، خیلی زود از یاد ها رفت اما یکی از قوانین این نشست تحقق یافت: پذیرش حقوق بشر به عنوان شاخصی از مشروعیت یک حکومت. هلسینکی، تبدیل به استانداردی طلایی برای نشست سران در محافل دیپلماتیک در سراسر جهان شده است.
نشست ترامپ با کیم، با در نظر گرفتن مذاکرات شکست خورده ی قبلی، ممکن است از سخت ترین مذاکرات در تاریخ آمریکا باشد. برنامه ریز های محدودی که برای جلو بردن نشست، که قرار است در سنگاپور برگزار شود، انجام شده است، چشم انداز رسیدن به یک توافق حتمی را پیچیده کرده است. از طرفی آمریکا و کره شمالی به تعریف مشترکی از خلع سلاح اتمی نرسیده اند چه برسد به اینکه بر سر مکانیزم های ممکن اجابت آن، به توافق برسند.
با این حال، پیکرینگ، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و روسیه، گفت:"آغاز روند یک نشست یک فاجعه نیست. قانون این است که شما به طور رسمی آماده هستید و 99 درصد کار انجام شده است. اما این قانون، واقعیت نشست را نشان نمی دهد. بعضی وقت ها نشست ها با آشفتگی و هرج و مرج مواجه می شوند." وی افزود، یک از نتایج متداول این است که رهبران معمولا باید بیش از آنچه که فکرش را می کردند امتیاز بدهند.
منبع : نیویورکر / ترجمه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :