درسهایی از عملیات تِت، پس از نیم قرن
چرا آمریکا پیروز ِ جنگ های خود نیست؟
دیپلماسی ایرانی: پنجاه سال پیش در روز سه شنبه آخر ماه ژانویه، نیروهای کمونیست حملاتی در سراسر ویتنام جنوبی معروف به عملیات تِت راه انداختند. این حملات نقطه عطفی در جنگ ویتنام بود. یک ماه بعد از این عملیات، رئیس جمهور لیندون جانسون درخواستی را که از طرف فرمانده نظامی خود را در ویتنام، ویلیام وستمورلند برای ارسال 206000 نیروی بیشتر- علاوه بر بیش از نیم میلیون سربازی امربکایی که تا به حال به ویتنام رفته بودند- رد کرد. جانسون در پی یافتن یک راه حل برای صلح به دیپلماسی روی آورده و اعلام کرد که نمی خواهد در انتخابات بعدی مجددا کاندید ریاست جمهوری شود. سال بعد او قدرت را به جانشین خود، ریچارد نیکسون، تحویل داد که که بیش از چهار سال به جنگ ادامه داد و پس از آن که به طور تدریجی از تنش ها کاسته شد، توافقنامه صلح در ژانویه 1973 امضا شد.
نسل های متعددی پس از عملیات تت در آمریکا به دنیا آمده اند. آن نسل ها تنها در اندازه ای محدود، در حد آنچه از کتب تاریخی می توان حس کرد می توانند در جریان حال وهوای عمومی و سیاسی فوق العاده ای که درآن روزها در ایالات متحده برقرار بود دریافت کنند. حال هوایی که عمدتا متاثر از شرایط جنگ ویتنام بود. چیزهایی که در آن زمان مسبب آن حال و هوا بودند در زندگی امروز ما به ازایی ندارند. یکی از بزرگترین آنها خدمت وظیفه بود، عاملی که هزینه های جنگ را به طور مستقیم و دردناکی متوجه خانوارهای آمریکایی کرد. خدمت وظیفه اجباری شرایط را خصوصا در محیط های دانشگاهی، که جمعیت واجد شرایط بالایی داشتند با تنش مواجه کرد. یکی دیگر از این عوامل جنگ سرد بود که این چارچوب را ارائه می داد که حمله به ویتنام برای جلوگیری از شکل گیری کمونیسم جهانی ضروری می دانست. علاوه بر این عوامل، یک فعل و انفعال میانِ جنگ و مسائل پیوسته و روز مره داخلی از یک سو یک ضد فرهنگ و حکومت در میان بود، که سال 1968 را از جهات مختلف به سالی آشفته مبدل ساخت.
برخی از مشاهدات در مورد عملیات تت، با این حال، کاربرد به سزایی در مسائل امروز، بخصوص آنهایی که شامل اعزام نظامیان به خارج از کشور می شود، دارند.
طبق بسیاری از معیار های نظامی، این حمله یک شکست برای کمونیست ها و یک پیروزی برای ایالات متحده و متحدانش بود. نیروهای کمونیست قادر نبودند شهرهایی که به طور گسترده مورد حمله قرار گرفته بودند حفظ کنند و این نیروها تلفات عظیمی را متحمل شدند. اما نتیجۀ نظامی چندان با اهمیت نبود. حتی در بررسی های اولیه پس از عملیات نیز نهایتا به چشم نیامد. پیامدهای سیاسی، ادراکی و احساسی بودند که حائز اهمیت شدند، و آنها بودند که باعث شدند تا کتابهای تاریخ از ایالات متحده را به عنوان پیروز این عملیات یاد نکرده بلکه از آن به عنوان نقطه عقب نشینی امریکا نام بردند.
تلاش های عظیم و بسیار پرهزینه که کمونیست های ویتنام انجام دادند نشان داد که آنها در" انگیزه" از برتری تعیین کننده ای برخوردارند. آنها در حال مبارزه روی و برای خاک وطن بودند. آنها دارای پشتوانه قوی ملی گرایی بودند. آمریکایی ها نقطه متقابل آنها بودند و هیچ کدام از این مزایا را نداشتند. انگیزه ای که توسط سازندگان عملیات تِت نمایش داده شد حتی بیشتر از آن چیزی بود که یک پیاده نظام در مسکو یا پکن در یک رقابت ایدئولوژیک از خود به نمایش می گذاشت.
امروزه نیروهای ایالات متحده در بسیاری از کشورها در تلاش هستند که موفقیت ها و شکست ها از لحاظ نظامی از شمار سربازان کشته شده یا میزان قلمرو دستگیر شده اندازه گیری کنند. باز هم، در بیشتر این مکان ها نتایجی که مهم هستند، کمتر به این معیارها و بیشتر به سیاست، ادراک و احساسات بستگی دارد. باز هم، عامل بیرونی بودن آمریکایی ها در جوامعی که بستر این جنگ ها هستند ضعف آنها محسوب شده و در خطر تبدیل شدن به هدف برای کسانی هستند که احساسات ناسیونالیستی یا خشم ناشی از آسیب های جانبی را دارند. و دوباره، چارچوب های نگرشی که ممکن است منسوخ شده یا نامناسب باشند، می تواند نزاع قابل ملاحظه ای را موجب شوند. می خواهد این چارچوب شامل مرز بندی در جنگل های جنوب شرقی آسیا در برابر پیشرفت کمونیسم باشد و یا پیگرد "جنگ علیه تروریسم".
منبع : نشنال اینترست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
انتشار اولیه: شنبه 14 بهمن 1396 / انتشار مجدد: شنبه 30 بهمن 1396
نظر شما :