ترامپیسم با ایالات متحده چه میکند؟
کابوس رویای آمریکایی
نویسنده: امیر دبیری مهر، پژوهشگر و استادیار علوم سیاسی دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: در ورای تحولات روزمره بین المللی که اذهان علاقمندان را به خود مشغول می کند اغلب دو حوزه مطالعاتی مهم و تاثیرگذار مورد غفلت قرار می گیرد؛ اول تغییراتی است که این تحولات در تقویت یا تضعیف نظریه های بین المللی ایجاد می کند و دوم آرمانها و آرزوهایی که تحت تاثیر این تحولات روزمره بر بر باد می روند یا جان تازه ای می گیرند. برای مثال ظهور داعش در ورای اخباری که پیرامون آن منتشر می شود و اکثریت افکار عمومی را به خود مشغول می کند برای نخبگان و متفکران و تصمیم سازان و تصمیم گیران عرصه بین الملل از آن جهت مهم بود که نظریه رئالیسم و مولفه محوری آن یعنی ترکتازی بلامنازع دولت ها بعنوان مهمترین بازیگران عرصه بین الملل را به چالش جدی گرفت و نشان داد بازیگران فروملی دیگری نیز می توانند نقش کلیدی در صحنه بین الملل ایفا کنند یا آرمان" جهان به سوی صلح و مدارا" را کمرنگ ساخته و نشان داد در هر آنی جهان مستعد بازگشت به دوران توحش و سبوعیت است.
به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا و مواضع نامتعارف و جنجالی او و از آن مهم تر تصمیمات او مانند خروج از پیمان آب و هوایی پاریس و تردیدهای جدی او در برجام و ایجاد محدودیت های سفر برای مسلمانان به آمریکا و... چند ماهی است در سرتیتر رسانه های جهان و حتی رسانه های آمریکایی قرار دارد و مباحثات و مجادلات فراوانی را پیرامون آنها ایجاد کرده است اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد و کمتر مورد توجه و تجزیه و تحلیل واقع شده کمرنگ شدن رویای آمریکایی و به عبارتی تبدیل شدن این رویا به کابوسی دهشتناک است.
به نظر می رسد نوع نگاه افراطی و دگرستیز و ستیزه جو و تحقیر آمیز ترامپ به جهان و دیگر ملل و نحل و ادیان و اقوام، تمام رشته هایی را که بنیانگذاران ایالات متحده آمریکا در اواخر قرن هجدهم وروشنفکران و سیاستمداران آرمانگرا در یک قرن اخیر بافته بودند پنبه خواهد کرد و این کشور را بعنوان یک کشور مطلوب و ایده آل برای زندگی و پیشرفت و سرمایه گذاری و تحصیل از ذهن مردم خارج خواهد کرد. رویای آمریکایی که در 200 سال اخیر با تلاش متخصصان و دانشمندان و سرمایه داران ملت های مختلف ساخته شد آمریکا را سرزمین فرصت ها کرده است اما نوع نگاه ترامپ به جهان و حتی آمریکا کاملا در تضاد با این روایت واقعی است. او بواسطه جهل تاریخی تصور می کند آمریکای امروز را سفیدپوستان مسیحی بریتانیایی تبار ساخته اند و از این واقعیت تاریخی غافل است (یا تجاهل و تغافل می کند) که آمریکا در واقع امر بیشتر از آنکه یک دولت باشد (تصور غالب و کلیشه ای که در ایران از آمریکا وجود دارد) و یک "قوم ملت شده باشد " سرزمینی است متشکل شده از ملت ها و اقوام و ادیان مختلف که در فضای پلورالیستی حول اهداف مشخص توانسته بیشترین جاذبه را برای انسان های جویای علم و ثروت و قدرت فراهم کند.
آمریکا تنها واژه ای است که هر گاه بکار می رود باید پرسید منظور دولت آمریکاست یا ملت آمریکا زیرا شکاف معنایی بین دولت و ملت آمریکا کاملا جدی و قابل تامل است و دموکراسی آمریکایی را متمایز از دیگر نقاط جهان ساخته است. روایت کژ و معوج ترامپ گونه دیگری است و با تحریف تاریخ و واقعیت های موجود در حال کاشتن تخم بدبینی و تقویت نفرت و عناد به دولت آمریکا به عنوان بخشی از کشور آمریکاست و آتش این نگاه ویرانگر دامان مردم آمریکا را هم خواهد گرفت چنانچه در جنگ ویتنام و جنگ عراق و افغانستان و حادثه 11 سپتامبر چنین شد. گفتنی است البته دولت آمریکا هیچگاه دولت خوشنامی نبوده و نیست و در رنکینگ دولت های بدنام در جهان همواره رتبه بالایی داشته و دارد اما انچه که مهم و روی سخن نگارنده است ضربه و خدشه ای است که دولت ترامپ به ملت و سرزمین آمریکا و رویایی دیرین آمریکایی وارد می کند. تصور خوش بینانه این است که جامعه آمریکایی که در تصویری هرمی قاعده هرم و در نموداری ریاضی بالغ بر 80 درصد قدرت آمریکا را در اختیار دارند در برابر این مواضع افراطی ترامپ سکوت نخواهد کرد و کشورشان را از نقشه ویرانگر ترامپ و دار و دسته او نجات خواهند داد اما آنچه که ضروری است طرح این رویکرد و ترویج آن و تهییج روشنفکران و سیاستمداران و نویسندگان و هنرمندان آمریکایی برای تقابل جدی با گفتمان ترامپ و تضعیف آن در آمریکاست. امروز مخالفت با مواضع و تصمیمات نابخردانه ترامپ یک وظیفه ناسیونالیستی در درون آمریکاست، شاید رویای آمریکایی هنوز تعبیرشدنی باشد با ادامه روند ترامپیسم، سرزمین آمریکا به کابوسی وحشتناک تبدیل خواهد شد چنانچه دولت آمریکا بواسطه تصمیمات و سیاست های خود برای مردم جهان کابوسی صد ساله است...
انتشار اولیه: شنبه 6 آبان 1396 / انتشار مجدد: چهارشنبه 17 آبان 1396
نظر شما :