چشمهای بسته در برابر جنایات گسترده
جایزه نوبل آنگ سان سوچی را پس بگیرید
نویسنده: جورج مونبیوت
دیپلماسی ایرانی: تعداد کمی از ما از رهبران سیاسی این انتظار را داریم که کاری متفاوت با آنچه انجام می دهند را اجرا کنند. اما از آنگ سان سو چی انتظار دیگری می رفت. ذکر نام او همراه با رنج، شجاعت، عزم و اراده در مبارزه بی وقفه برای آزادی بود. او الهام بخش همه ما بود. دوستان من زندگی خود را وقف مبارزه برای آزادی و رهایی از دیکتاتوری نظامی در میانمار و بازسازی دموکراسی کردند. ما جشن گرفتیم وقتی که جایزه صلح نوبل به او رسید. ما جشن گرفتیم وقتی که در نهایت او در سال 2010 از حصر خانگی آزاد شد. ما جشن گرفتنیم زمانی که او در انتخابات عمومی سال 2015 به برتری رسید.
هیچ کدام از اینها فراموش نشده است. او از بی رحمی های بسیار رنج برد، انزوا، حملات فیزیکی و محدود شدن زندگی او و خانواده اش. اما بسیار سخت است که به خیانتی فکر کنید که یکی از محبوب ترین رهبران سیاسی دوره معاصر با نمایشی فریبکارانه به اجرا درآورده است. بر اساس هر معیاری نحوه برخورد با مردم روهینگیا، اقلیت مسلمان در میانمار، تنفربرانگیز است. با استانداردهای آنگ سان سو چی و نمادی که از او سراغ داریم این رفتار غریب است. اقلیت روهینگیا از سوی سازمان ملل «تحت تعقیب ترین اقلیت جهان» توصیف شده اند. وضعیتی که از زمان تصدی سان سوچی هیچ تغییری نکرده است. در کنوانسیون جهانی منع نسل کشی پنج بخش برای تعریف چنین جنایاتی وجود دارد. در مورد اخیر 4 مورد به طور مشخص در قبال مسلمانان روهینگیا اعمال شده است آن هم توسط نیروهای مسلحی که از زمان سان سوچی در میانمار فعالیت می کنند.
من متوجه هستم که نیروهای مسلح قدرت بالای خود را در میانمار حفظ کرده اند و آنگ سان سوچی نمی تواند کنترل کامل و موثری بر آنها داشته باشد. من می دانم که توانایی و دامنه اقدامات او محدود است اما با توجه به اقدامات عملی و قانونی که او می تواند به طور مستقیم برای محدود کردن چنین جنایاتی اعمال کند، او از قدرت فراوانی برخوردار است: او می تواند از قدرت کلام خود استفاده کند. در عوض واکنش او مخلوطی از سکوت، انکار مدارک مستند و مسدود کردن راه کمک های بشردوستانه است.
شک دارم که او گزارش سازمان ملل درباره رفتار با مسلمانان روهینگیا را که در ماه فوریه منتشر شد خوانده باشد. مدارک از جنایاتی وحشتناک پرده برمی دارند. مدارک از تجاوز دسته جمعی به زنان و دختران صحبت می کند. برخی از آنها به دلیل آسیب های جنسی مرده اند و یا هنوز از آثار آن رنج می برند. مدارک نشان می هد که چه تعداد از کودکان و بزرگ ترها در برابر خانواده هایشان گلویشان بریده شده است.
این گزارش ها از اعدام معلمان، بزرگان و رهبران جامعه مسلمانان میانمار سخن می گوید. تفنگداران سوار بر هیلکوپتر به سمت روستاها شلیک می کردند و مناطق زیادی را آتش زدند. درهای خانه ها به روی مردم بسته می شد تا زنده زنده در آتش بسوزند. جزئیات زیادی از آتش زدن روستاها و محصولات زراعی وجود دارد. مردمی که از خانه های خود رانده شده و سعی داشتند با قایق های خود فرار کنند.
این تنها یک گزارش بود. سازمان عفو بین الملل پرونده مشابهی را در سال گذشته منتشر کرد. کوهی از شواهد که نشان می داد هیچ تلاشی برای مبارزه با اقدامات ضدقومیتی در میانمار صورت نگرفته است. پناهندگان روهینگیا خود را به بنگلادش رسانده اند تا بتوانند سختی هایی که به جان خریده اند را به زبان بیاورند. سوتغذیه 80هزار کودک این قوم را تحت تاثیر قرار داده است. در پاسخ، آنگ سان سوچی، ستیزه های میان این قوم و ارتش را نکوهش کرده و آنها را به شورش متهم می کند. او ابراز تردید کرده که اقدامات ارتش خشونت آمیز بوده است. درست است که برخی از مردم روهینگیا مسلح شده و درحالی که تفنگ به دست داشتند دستگیر شده اند. این عده خود را «ارتش رستگاری آرکنان» نامیده اند که 12 عضو نیروهای امنیتی میانمار را کشته اند. اما پاسخ سخت و وحشتناک نظامی در قبال این ارتش شورشی کوچک و تلفات غیرنظامیان آن قدر بالا بوده که نمی توان آن را یک پاسخ نظامی ساده در نظر گرفت. در عرض دو هفته بر اثر حمله نظامیان، 120هزار نفر مجبور به فرار از خانه های خود شده اند.
آنگ سان سوچی در سخنرانی دریافت جایزه نوبل خود گفت: «هرجایی که رنج نادیه گرفته می شود، دانه های درگیری کاشته خواهد شد. زجر کشیدن با خود انزجار را به همراه می آورد» خشم باعث شده که افرادی در روهینگیا اسلحه به دست بگیرند و این خشم بهانه ای شده که برنامه پاکسازی قومی تسریع شود. زمانی که زنان روهینگیایی از تجاوز دسته جمعی و مصیبت های خود سخن گفتند، صفحه رسمی آنگ سان سوچی در فیسبوک از «جعل تجاوز» صحبت کرد. این اقدامات شهرت او را خدشه دار می کنند و بعید است که بدون تایید او انجام شده باشند. او نه تنها در کار مسئولان سازمان ملل که خواستار تحقیق درباره رفتار با مردمان روهینگیا بودند، ممانعت ایجاد می کرد بلکه این تحقیقات را متوقف کرد و از توزیع مواد غذایی، آب و دارو برای این افراد جلوگیری کرد. دفتر او این افراد بی گناه را به کمک به تروریست ها متهم کرده و از حمله به آنها استقبال کرد. او مانع تلاش برای جمع آوری کمک در جهت یاری رساندن به این افراد گرسنه شد. تا کنون آنگ سان سوچی هیچ اقدامی برای عذرخواهی انجام نداده است. هنوز عده ای باور دارند که او می تواند به طور ریشه ای درباره چنین کارهایی تجدید نظر کند. اما فهرستی از تقصیرات وجود دارد که نشان می دهد او نمی خواهد به چشم انداز سیاسی اش در انتخابات پیش رو خدشه وارد شود. او می خواهد چین را خوشحال کند و در این راه تسخیر قدرت از سوی نیروهای مسلح را بهانه ای برای کارهای خود قرار داده است.
او مبارزی بزرگ برای دموکراسی بود که زمانی می گفت: «این قدرت نیست که فساد ایجاد می کند بلکه ترس است. ترس از دست دادن قدرت کسانی را که به آن عادت کرده اند به فساد می کشاند» آیا این جمله درباره خود سان سوچی صدق نمی کند؟ اما حالا چه از سر بی توجهی و چه از سر ترس او به چنین کاری تن داده باشد او آزادی های دیگری را که خودش ادعا می کند وجود دارد، انکار کرده است. فعالینی که برای آزادی خود او تلاش کرده اند را زیرپا له کرده است. این هفته من به شخصه دادخواستی را امضا کردم که بر اساس آن خواسته شده تا جایزه صلح نوبل آنگ سان سوچی پس گرفته شود. من معتقدم که کمیته نوبل که مسئولیت این جایزه را برعهده دارد باید برای استرداد آن هم برنامه ای داشته باشد. چرا که در حال حاضر اصولی که این کمیته بر اساس آن جایزه اش را اهدا کرده زیرپا گذاشته شده است. دو مورد وجود دارد که صلح نوبل باید درباره آن تجدیدنظر کند. جایزه صلح نوبل برای باراک اوباما. این جایزه پیش از آن که او دستور به اجرای طرح حمله موشکی هواپیماهای بدون سرنشین را صادر کند، به او اهدا شد. این حملات تعداد زیادی از غیرنظامیان را از بین برد. مورد دیگر نیز آنگ سان سوچی است.
منبع: گاردین/ مترجم: روزبه آرش
انتشار اولیه: پنج شنبه 16 شهریور 1396 / انتشار مجدد: شنبه 1 مهر 1396
نظر شما :