بهترین دستاورد دیپلماسی رسیدن به اجماع ملی است
کارزار انتخاباتی و الزامات سیاست خارجی ایران
نویسنده: سید احمد حسینی، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی
دیپلماسی ایرانی: یکی از آثار و برکات انقلاب اسلامی، دادن حق انتخاب به ملت بزرگ ایران است که آنها را دارای این توان و قدرت ساخته است تا کارنامه دولتمردان و مسئولین خود را زیر نظر گرفته و بر اساس شیوه عمل و تلاشی که برای پیشبرد امور و خدمت به جامعه و پیشرفت کشور انجام داده اند مورد ارزیابی و آزمون قرار دهند. این ویژگی ممتاز نظامی است که از حدود چهار دهه قبل در سپهر سیاسی منطقه و جهان به ایفای نقش می پردازد. در همین جا باید به روح بلند امام راحل درود فرستاد که در زمانه خود در مقابل تنگ نظریها و زیاده خواهی ها ایستاد و جمهوری اسلامی را به عنوان چارچوب نظام سیاسی کشور انتخاب نمود.
ناگفته پیداست این ویژگی و قدرت انتخابی که برای ملت بوجود آمده یک مسیر سهل و آسان و بی دغدغه نیست و مسئولیت های بسیاری نیز بر عهده آحاد جامعه بخصوص طبقه تاثیرگذاران و شکل دهندگان افکار عمومی بر جای می گذارد و اگر غفلتی در این زمینه صورت می گیرد این فرصت و نقطه قوت می تواند به نقطه آسیب و تهدید برای جامعه تبدیل شود. طبعا ضمانت اینکه این امکان در جهت مثبت و پیشگامانه اثر گذارد آن است که جامعه، انتخاب درستی انجام دهد و این میسر نمی گردد مگر اینکه واقعیت های جامعه و جایگاه کشور را به درستی شناخته و مسیری را انتخاب نمائیم که تهدیدها را از خود دور ساخته و فرصت ها را به سکوئی برای پرش و پیشرفت جامعه و ملت تبدیل کنیم.
طبعا هر جامعه ای با فهرست بلندی از موضوعات و چالش ها مواجه است که باید برای هر یک، چاره ای بیاندیشد که از میان آنها، عرصه سیاست خارجی و نحوه تنظیم سیاست با همسایگان، شرکای منطقه ای و بازیگران جهانی دارای شان و اهمیت بسیار می باشد.
نظر به اهمیت موضوع و سیر شتابان تحولاتی که کشوری مانند ایران با آن مواجه است و با توجه به نزدیک شدن زمان انتخاب ریاست جمهوری، در این نوشته تلاش می گردد شرایط و مختصاتی که سیاست خارجی کشور ما با آن مواجه است ترسیم و ضرورت ها و شاخصه های اثرگذار در مقطع حساس کنونی مورد بررسی قرار گیرد:
جایگاه و نقش ایران:
ایران، غیر از الزامات ژئوپلتیک، کثرت همسایگان و چسبندگی حوزه های فرهنگی و تمدنی با محیط پیرامونی، با وقوع انقلاب اسلامی، مسئولیت و نقش بزرگی بر دوش کشیده و با پشت سر گذاشتن فراز و نشیب های بسیار، در مرحله حساس و تعیین کننده ای از گذر تاریخی خود قرار گرفته است.
رویکردهای اصولی ایران در موضوعات سیاسی و اقتصادی و جهت گیری منطقی در روندهای جاری در منطقه جنوب غرب آسیا، فرصتهای بسیاری برای ایران بوجود آورده است. تجربه برجام و نهائی شدن توافق ایران با قدرت های جهانی در موضوع فعالیت های هسته ای چهره جدیدی از ایران به نمایش گذاشت و آن اینکه این کشور از طرفی هم بر اصول و آرمان های خود تاکید دارد و هم اینکه رویکرد مذاکراتی و مشکل گشائی دارد.
اکنون در مرحله مهم تثبیت نقش منطقه ای خود در محیط پیرامونی هستیم که این نقش به هیچ وجه به معنای گسترش حوزه سرزمینی و جغرافیائی نیست بلکه مطابق با واقعیات و روندهای طبیعی منطقه ای است و موضوعی است که باید جهت روشن شدن افکار عمومی و قدرت تشخیص جامعه، ابعاد و ضرورت های آن مورد توجه قرار گیرد. در این راستا، نکات زیر قابل ذکر است:
الف – رفتار و کنش های پسابرجامی:
یکی از نقاط آسیب و ضعف، توقف بر موضوعات و مسیرهای طی شده و افتادن در تله اما و اگرهاست. این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد که موضوع برجام مساله ای تمام شده و پایان یافته است. اکنون مساله ما نه گفتارهای فلسفی در مورد چرائی و چگونگی برجام بلکه اقدامات اطمینان بخش در مورد حراست از آن و استیفای درست حقوقی است که قدرتها و طرفهای ما باید به آن عمل نموده و متعهد باشند. از جمله بازیگران این عرصه، ایالات متحده با رئیس جمهور غیرقابل پیش بینی به نام ترامپ است. خوشبختانه الگوی رفتاری بسیار خوبی در ماه های گذشته در قبال این پدیده از سوی ارکان کشور به اجرا درآمده و بهانه ای به دشمن برای سوءاستفاده داده نشده است. در این زمینه اصولا هدف این است که مسیر باید به گونه ای طی شود که تحریک و عصبانی نشویم و در مسیری قرار نگیریم که قصور ناکامی و شکست فرضی برجام به پای ایران گذاشته شود. اما این همه ماجرا نیست و هنر ایرانی باید این باشد که از ابزارها و فرصتهای نهفته در برجام برای اجماع سازی و پرهزینه ساختن اقدامات یکجانبه آمریکا استفاده شده و ظرفیت دیپلماسی و توان سیاسی، حقوقی، مذاکراتی و دیپلماسی عمومی کشور و طرفهای گفتگوی ایران در اروپا، روسیه، چین و سایر حوزه های سیاسی به کار گرفته شود.
ب – مقابله با سناریوهای جدید اجماع سازی:
یکی از کارکردهای برجام، بر هم زدن اجماع ناجوانمردانه علیه ایران در منطقه و جهان بود که در پوشش آن اقدامات مغرضانه کشورهائی مانند آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و عوامل منطقه ای آنان همچون رژیم سعودی توجیه، تفسیر و نهادینه می گردید. این نظم شیطانی آنچنان دارای اهمیت و اثرگذاری بود که هزینه های سنگینی برای آن صورت گرفته و حاضر به قبول هر ریسکی برای به خطر انداختن ایران بودند.
با توافق ایران با قدرتهای جهانی، زنجیره این دورهمی پاره شده و گسستی در آن پدیدار گردید اما این تلاش مذبوحانه وجود دارد که مجددا کشورها و قدرتها به بهانه دیگری علیه ایران جمع شوند. در این راستا، مدتی است موضوع نقش ایران در تحولات کشورهای منطقه با عناوین و عباراتی همچون نفوذ و نقش مخرب و بر هم زنندگی ایران از سوی مقامات آمریکائی، انگلیسی و دنباله های آنان در منطقه تکرار و تلاش دارند با جا انداختن این کلیدواژه ها، اقدامات آتی خود را سامان و برنامه ریزی نمایند.
خوشبختانه در سایه آمادگی و گام های مدبرانه ایران، این اقدامات نتوانسته قرین موفقیت های مورد انتظار باشد اما در هر صورت یکی از ضرورت ها و الزامات دیپلماسی کشور در مقطع کنونی هماهنگی و انسجام بخشی اقدامات در عرصه سیاست خارجی برای مواجهه با این نقشه ها می باشد که در این میان، مناسبات با همسایگان، جایگاه ویژه ای دارد.
ج-گسترش تعاملات با همسایگان:
ایران، کشوری پر همسایه و از این نظر، جایگاه دوم بعد از روسیه را دارد. این ویژگی در کنار علائق و پیوندهای مذهبی، فرهنگی و تمدنی، اهمیت توجه به مناسبات دوستانه با همسایگان را نمایان ساخته و بر تمرکز دولت و نهادهای مختلف بر این امر توجه دارد. برجام برغم نقش و جایگاهش در برهم زدن ترتیبات ضد ایرانی در منطقه و جهان می تواند یک احساس ناخواسته به همسایگان ایران منتقل نماید که تهران در سایه امکانی که برای تعامل با قدرتها یافته، سطح خود را فراتر از منطقه می بیند و بدنبال بازکردن روزنه های تعامل و گفتگو با آنان است تا از این طریق، از موضع بالا، همسایگان را در مدار همکاری با خود قرار دهد.
چنین ذهنیتی یا تحریک و شیطنت برخی عوامل و کشورها که بدنبال همراه ساختن کشورها با خود هستند می تواند دیپلماسی ایران در قبال همسایگان و شرکای منطقه ای را با تنگناهائی مواجه سازد، لذا یکی از وظائف مهم دستگاه دیپلماسی در مقطع کنونی، تمرکز بر مراودات با کشورهای همسایه و فعال ساختن طیف بسیار متنوعی از موضوعات است که به دلیل برخی ضرورت ها آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
گسترش تعاملات با کشورهای جنوبی خلیج فارس با استقبال از ابتکاراتی همچون نامه امیر کویت به ایران و افزایش رفت و آمدها و گشودن باب گفتگو با این مجموعه، پیگیری چالش های زیست محیطی، موضوع ریزگردها و دیپلماسی آب با بسیاری از همسایگان و تاکید بر اجرای توافقات با آنان و نیز چاره اندیشی و تشریک مساعی حول موضوع تروریسم که هر از چند گاهی در روابط دوجانبه ایجاد اخلال می کند و همکاری در حوزه دریای خزر با کشورهای پیرامون آن، کریدورهای ارتباطی و انتقال انرژی از جمله این ظرفیتها برای گرم کردن روابط با همسایگان هستند.
د- اجماع ملی در خدمت دیپلماسی:
انتخابات هر چند عرصه رقابت و زورآزمائی است و حریفان بدنبال شکار لحظه ها برای پیروزی هستند اما بعد دیگرش، خلق فرصتی برای تعامل، صحبت صریح و بی واسطه، بیان استدلالها و راه حل ها، فهم دقیق مسائل و مشکلات و آنگاه انتخاب مسیرهای حرکت می باشد. اما سیاست خارجی عرصه بهره گیری و ادامه سیاست داخلی و ترجمان آن به زبان گفتگو و مذاکره است.
بهترین دستاورد دیپلماسی از موضوع انتخابات و مواجهه افکار و دیدگاهها، رسیدن به اجماع ملی و نقشه راهی است که برای حداکثری نمودن منافع ملی کشور باید در پیش گیرد. مصداق این هدف گذاری را باید در پیگیری سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی ایران شاهد باشیم و بهترین وضع آن است که ظرفیتها و توان کشور در موضوعاتی مانند عراق، سوریه، یمن و حوزه هائی از این قبیل تجمیع و به عناصر و مولفه های مذاکراتی تبدیل گردد.
طبعا برای نیل به هدف، سیاست انعطاف و همراهی از سوی همه سلائق ضروری است و نهادهای مختلف در این عرصه باید قابلیت ها، ابتکارات و نقش خود را بالاتر ببرند تا در عمل، امکان همراهی و هم افزائی فراهم گردد. این کار هر چند در عمل دشوار است اما نتیجه و میوه های آن بسیار شیرین است بخصوص که در رویکردهای منطقه ای در حوزه های یاد شده، رشادتها، شهادت ها و ایثار بهترین فرزندان این ملت ها و سختی ها و مشقات خانواده های آنان در میان است.
ه-دیپلماسی در خدمت مقاوم سازی و بازسازی اقتصادی:
یکی از اجماع های کنونی در جامعه، چالش ها و تنگناهای اقتصادی و مشکلات مربوط به معیشت، تولید و اشتغال در کشور است. طبعا برای هیچ فردی ناگوارتر از آن نیست که هموطن و شهروند کشور خود را در زندگی، در تنگنا و خجالت زده ببیند و در تامین حداقل های زندگی خود ناتوان باشد.
به همین خاطر اکنون یکی از اصلی ترین عرصه های جنگ و چالش ما، سر و سامان دادن به اوضاع اقتصاد کشور و فضای کسب و کار است. در این راستا، فرمول ها و نظرات بسیار مطرح است و الگوی اقتصاد مقاومتی مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. واقعیت این است که بسیاری از کشورها که توجه به مولفه های قدرت دارند در این خصوص گام برداشته و تلاش می کنند. نگاهی در سپهر جهانی، غیر از کشورهای پیشرفته و کشورهای نوظهوری همچون کره جنوبی، مالزی، سنگاپور، شاهد موفقت های کشورهائی همچون ترکیه، تایلند، ویتنام و حتی کشورهائی در همسایگی خود همانند قزاقستان و جمهوری آذربایجان می باشیم.
در این زمینه سخن بسیار است اما دنیا همچون ظروف مرتبطه بهم متصل شده است و باید که دستگاه دیپلماسی، رسالت و نقش مهم خود را از انتقال و انعکاس تجربه موفق کشورها در عبور از تنگناها و مشکلات اقتصادی انجام دهد. باید که با تعریف و تبیین ساختارهای نوین و ساماندهی نیروها و سفارتخانه و ترغیب کشورها و شرکت ها و برقرار ساختن ارتباط شرکت ها و فعالین بخش خصوصی با خارج، فضای ایران را به دنیا شناساند و دنیا را از ظرفیت های نهفته در ایران آگاه نمود.
ایران قدرت بالائی در دیپلماسی عمومی دارد و هر تازه واردی که به آن قدم می گذارد با واقعیتهای خیره کننده ای روبرو می شود و به سفیری برای تبلیغ کشور ما مبدل می شود. باید که گشایش های بسیار در بخش فرهنگی و گردشگری صورت گیرد و دیپلماسی عمومی در خدمت ایجاد پیوندهای صنعتی، اقتصادی، صادرات و واردات و صادرات خدمات فنی و مهندسی قرار گیرد.
در این میان، امید و دیدن چشم انداز امیدوارانه و اطمینان بخش، مهمترین سرمایه ایران است. باید که جوانان را در این مسیر تشویق و به حرکت درآورد و مهمترین عاملی که می تواند این فضا را فراهم کند نقش خلاقانه و پیشتاز دولت و دخالت دادن جامعه در فعالیتهای اقتصادی و سهامدار نمودن جامعه در عرصه های گوناگون و بالا بردن انگیزه هاست.
جمع بندی:
ایران کشوری بزرگ با پشتوانه عظیم فرهنگی و تمدنی و آرمانهای بلند برخاسته از انقلاب اسلامی است. این کشور در دهه های اخیر با چالش ها و موضوعات بسیار بزرگی مواجه و تجربه بسیار گرانسنگی از برخورد با مسائل بزرگ و مشکلات پیچیده دارد. این کشور در سایه نگرش و سیاستهای اصولی خود به جایگاه بسیار مهمی در جایگاه منطقه ای خود دست یافته اما تا رسیدن به نقاط اطمینان بخش و تثبیت این نقش راه بس مهم و پر پیچ و خمی را پیش روی دارد.
همه این شرایط به همراه دهها عامل و عنصر اثرگذار دیگر، ضرورت در پیش گرفتن دیپلماسی عقلانی، مدبرانه و برخوردار از اصول اساسی عزت، حکمت و مصلحت را اجتناب ناپذیر می سازد اما مشخص است که ترجمان این عبارات محافظه کاری و فرو رفتن در لاک محافظه کاری و از دست دادن روحیه و جسارت اقدامات خلاقانه و پیشدستانه نیست. هدف این است که مسیری که طی می شود خرمندانه و با حداقل هزینه ها باشد و آحاد مردم در داخل کشور نیز برخوردار از زندگی و رفاه قابل قبول باشند و مسائل و مشکلات داخلی به مانعی برای دستیابی به جایگاه و حقوق کشور در عرصه منطقه ای و بین المللی تبدیل نشود.
آنچه ضروری است ایجاد فضای اعتماد و دوری گزینی از تنش های غیرضرور در منطقه و همسایگان است. باید به گونه ای رفتار کنیم که اطمینان همسایگانمان جلب شود که قدرت و منزلت ایرانی در خدمت صلح و ثبات پایدار در منطقه ای است که در آن زندگی می کنیم و از این نظر آسیبی به آنها نمی رسد. از سوی دیگر، آنچنان با تدبیر و هوشیاری منافع ملی خود را پیگیر باشیم که قدرتهای خارجی که چشم به نعمت ها و ظرفیت های خدادادی این منطقه دوخته و برای رسیدن به اهداف مادی آن که سناریوهای گوناگون تنظیم کرده اند حداقل قدرت مانور و ایجاد شکاف بین ایران و سایر کشورها را پیدا کنند.
انتشار اولیه: یکشنبه 17 اردیبهت 1396 / انتشار مجدد: شنبه 30 اردیبهشت 1396
نظر شما :