آخرین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
نگاه پیچیده کاخ سفید به حزب الله
دیپلماسی ایرانی: برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در این جا قسمت هفتاد و سومین آن را می خوانید:
در دیداری که با یکی از اعضای مهم تیم مبارزه با تروریسم در اداره مهم سوم کاخ سفید داشتم، صحبت با نقش کنگره و دولت امریکا در مبارزه با تروریسم آغاز شد، گفت: «اداره طرح های مختلفی را بررسی کرد تا چهار میلیارد و سیصد میلیون دلار برای مبارزه با تروریسم اختصاص دهد که سه میلیارد آن به وزارت دفاع و یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار آن به وزارت امور خارجه می رسد. اما کنگره بخش اعظم این مبلغ را گرفت و به وزارت امور خارجه فقط 178 میلیون دلار داد، البته این مبلغ قرار است بعدا افزایش یابد. ما به مبارزه با تروریسم اصرار داریم. حرفی به بیرون درز کرد مبنی بر این که ما تلاش می کنیم جریمه ای را تحت عنوان "قانون خشکاندن منابع مالی" حزب الله اعمال کنیم که می تواند بخش بانکداری لبنان را از هم بپاشد. اگر بنا باشد دولت لبنان همه این پول جریمه را بپردازد به فروپاشی خواهد رسید در حالی که همین الآن هم در وضعیت اقتصادی سختی به سر می برد و کشور تعطیل است. نمایندگان کنگره مطالبات لبنانی ها را می فهمند و تلاش می کنند که جریمه را متوجه کسانی کنند که به حزب الله پول می رسانند و در داخل و خارج از لبنان با آن معامله می کنند.»
نظر دادم: «در ابتدای دیدار گفتی که رئیس بانک مرکزی لبنان در امریکا از احترام برخوردار است. او نزد لبنانی ها هم خیلی محترم است. باید با او همکاری کرد تا از بخش بانکداری لبنان حمایت شود و حتی اصلاح شود اگر عیبی داشته باشد. به این ترتیب عملا همکاری صورت خواهد گرفت.»
جواب داد: «به هر حال در صحبت های ما با کنگره دعوت کردیم که دستوراتی صادر شود تا بانک های امریکایی به سمتی نروند که با بانک های لبنانی کار نکنند. بعضی از آنها گفتند: ما دیگر با بانک های لبنان کار نمی کنیم. این مساله هم برای ما و هم برای لبنان آزاردهنده است. درباره نظر من درباره تروریسم اظهار نظر کردی. بگذار نظرم را به تو بدهم. حزب الله بخشی از ایران ایدئولوژیک است. بسیاری در دنیا می گویند که در درون حزب الله "شاخه ای برای عملیات" خارجی وجود دارد و اشخاصی هستند که مستقیما با ایران کار می کنند. اینها را امریکا متهم می کند که کارهای تروریستی علیه امریکا و کشورهای دیگر انجام می دهند. حزب الله سرزمین های لبنانی را که اسرائیل در سال 1978 و بعد 1982 اشغال کرد را آزاد کرد. پس چرا نباید منظور مرا بفهمد که می گویم: من با صلح عادلانه و شامل میان فلسطین و اسرائیل و همچنین علیه تروریسم موافقم. لبنانی ها وقتی که سرزمین هایشان را در اشغال دیدند تروریسم علیه اسرائیل را پذیرفتند برای این که می خواستند از طریق این کار که آن را مقاومت می دانستند از اشغالگر اسرائیلی خلاص شوند. اما شما، نظرتان را درباره چیزی که می دانستید گفتید بدون این که در دیدار ما اشاره ای به چیزی که برای ما شک برانگیز است، کنید. شما تروریسم را گروه های اسلامی سنی تندرو که کار را به درجه ای از خشونت و تکفیر می رسانند، می دانید. به اعتقاد ما حزب الله از طرف ایران سازمان تروریستی است. اگر توانستید با ایران به تفاهم برسید می توانید حداقل تا 95 درصد از تروریسم بکاهید. چرا که به این ترتیب می توانید جلوی سوء استفاده گروه های تروریستی تندروی سنی را بگیرید. اما اولین تروریسم تروریسم دولتی نیست، با وجود این که کشورهای متعددی در منطقه و خارج از آن از تروریسم حمایت می کنند و به آن پول می دهند و سلاح می رسانند و نیروهایش را آموزش می دهند. با این وجود اولین خطری که در حال حاضر ما را در امریکا تهدید می کند ایران و حزب الله لبنان است. برای همین نمی توانید جلوی توسعه تروریسم را بگیرید مگر این که با کشورهای سنی منطقه و با ایران شیعی نوعی همکاری برقرار کنید، علاوه بر آن جامعه جهانی نیز باید وارد این همکاری شود. البته می دانیم که این وقت طولانی می گیرد. این را شما هم درک می کنید.»
بعد خود همین عضو افزود: «ما میان تروریسم فرق نمی گذاریم. می دانیم که میلیاردها دلار که "برای دفاع" اختصاص یافته اکثرش برای مبارزه با تروریسم سنی صرف می شود. البته حزب الله در سوریه تلاش می کند که بعضی وقت ها اسرائیل را با گشودن جبهه نظامی علیه آن در جولان تهدید کند. می بینیم که در آن جا تهدید متبادلی میان حزب الله و اسرائیل وجود دارد، ممکن است هر کدام از آنها علیه دیگری جبهه نظامی بگشاید. آیا معتقدی که عمل به این تهدیدها ممکن است؟»
جواب دادم: «می دانم که مواضع حزب الله و ایران نسبت به اسرائیل سلبی است. همه دنیا این را می داند. اما حزب الله نمی تواند خود را درگیر جنگ با اسرائیل یا حتی در داخل لبنان کند برای این که درگیر جنگ داخلی سوریه شده که واقعیتش جنگ منطقه ای و چه بسا بین المللی اما نیابتی است. وقتی که حزب الله می خواهد جلوی جنگ داخلی در لبنان را بگیرد چگونه الآن می تواند به فکر جنگ با اسرائیل در لبنان یا سوریه باشد؟ هشدارهای متبادلی که درباره اش صحبت کردید جلوی این درگیری ها را می گیرد. شاید "نظریه ای"
برای گشودن جبهه جولان وجود داشته باشد، چرا که همان طور که جهان عرب و اسلامی نیز معتقد است هم و غم اول حزب الله همچنان مقاومت در برابر اسرائیل است. البته جنگ سوریه همه را درگیر کرده است. برای همین می گویم که همه اینها را باید با ایران مذاکره کنید، درباره تمامی قضایای منطقه از جمله اسرائیل باید با ایران مذاکره کرد.»
او پاسخی به اظهار نظر من نداد اما در ادامه حرف هایش گفت: «کنگره می خواهد همکاری با ارتش لبنان را تقویت کند برای این که توانایی هایش در مبارزه با تروریسم ثابت شد. برای لبنانی ها و حتی برای ما عجیب بود که عربستان سعودی هدیه مالی خود که به قرارداد تسلیحاتی ارتش لبنان اختصاص داشت را لغو کرد. امریکا تلاش می کند عربستان را راضی کند که در این تصمیم خود تجدید نظر کند اما تا حالا موفق نشده است.»
ادامه دارد...
نظر شما :