پیامی که اوباما باید به میزبانان خود در ریاض برساند
صدور تروریسم وهابی را متوقف کنید
نویسنده: رابرت ای. هانتر
دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، با سفر به ریاض و حضور در نشست شورای همکاری خلیج فارس وارد لانه شیران می شود. گرچه میزبانان وی بی شک رفتاری متمدنانه و مودبانه خواهند داشت اما همگی دل خوشی از اوباما ندارند؛ به جز سلطان عمان که تنها دوست واقعی آمریکا در منطقه است.
در نگاه رهبران اعراب، گناه اوباما بسیار بزرگ است. چرا که او اخیرا در مصاحبه ای با مجله آتلانتیک به خود اجازه داده و گفته است: «برخی از متحدان عرب (و متحدان دیگر) به دنبال سواری رایگان بودند.» گناه بعدی اوباما به سرانجام رساندن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است و بد تر از همه این که رئیس جمهوری آمریکا به آتلانتیک گفته است: «دوستان ما و همچنین ایرانیان باید به دنبال راه موثری برای تقسیم امور همسایگی و برقراری یک نوع صلح سرد باشند.»
چیزی که باید درباره اوباما گفت، این است که درباره توافق با ایران بر سر برنامه هسته ای، او با وجود تمام فشار ها عقب نشینی نکرد. (می توان گفت) هیچ رئیس جمهوری در آمریکا از زمان لابی با چین در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، با اتهاماتی که اوباما در سیاست خارجی با آن روبه روست، روبه رو نشده است، اتهاماتی چون نادیده گرفتن منافع ملی آمریکا.
انتظارات از اوباما
اوباما در شرایطی به ریاض می رود که احتمالا باید در برابر درخواست میزبانانش برای عذرخواهی به دلیل متهم کردنشان به فرصت طلبی (سواری رایگان) یا پذیرفتن این که «ایران منشا تمام مشکلات است» ایستادگی کند. اوباما همچنین برای پذیرش مطالبات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (حداقل بیشتر آن ها) نیز شدیدا تحت فشار خواهد بود. در راس فهرست این مطالبات، تسلیحات نظامی است. مهم نیست که ایران مشکلات خود را دارد در هر حال، رهبران کشورهای عربی هنوز هم در یک قرن گذشته گیر کرده اند و هر تغییری در منطقه آن ها را به وحشت می اندازد.
متاسفانه، واشنگتن (همواره) تمایل داشته که با نق زدن های اعراب همدردی کند. جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در تازه ترین سفر خود به منطقه که با هدف فراهم کردن مقدمات سفر اوباما انجام شده بود، مخالفان بحرینی را به دلیل تحریم انتخابات ملامت کرد. این در حالی است که بحرین جمعیتی با اکثریت شیعه دارد که توسط یک دولت اقلیت سنی سرکوب می شوند. دولتی که در برابر برگزاری یک انتخابات آزاد و برابر مقاومت می کند و برای سرکوب مردم خود از عربستان کمک می گیرد. آمریکا همچنین از جاه طلبی های نظامی سعودی ها در یمن فعالانه حمایت کرده است. ریاض جلوگیری از دستیابی ایران به هژمونی منطقه ای را دلیل این جاه طلبی ها می خواند.
البته هژمونی عبارت قدرتمندی است و احتمال این که ایران بتواند در منطقه ای با اکثریت سنی به آن دست پیدا کند، کم است. همچنین این احتمال نیز وجود ندارد که مجموع کشورهای عربی بتوانند به این هژمونی دست پیدا کنند. این تنها ایالات متحده است که می تواند این هژمونی را داشته باشد، که آن هم منوط به پیگیری منافع آمریکا در این سفر است.
اگر اوباما در این سفر سخاوتمندانه از رهبران عرب ستایش کند و با درخواست آنان برای دریافت تسلیحات نظامی، از جمله موشک های بالستیک دفاعی، و امنیت سایبری موافقت کند به آنان ثابت کرده کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هنوز برای واشنگتن مهم هستند. بعید است که این اقدام تعادل نظامی منطقه را برهم بزند. اما اگر رئیس جمهور به رغم توصیه ای که در مصاحبه با آتلانتیک مبنی بر «تقسیم امور همسایگی» داشته، روایت سنی از سوءرفتار شیعه را کاملا بپذیرد یا رویارویی در منطقه را تائید کند شرایط را برای منطقه و ایالات متحده بسیار دشوار خواهد کرد. چرا که (در این حالت) قطعا برای آمریکا برداشتن گامی به عقب از خاورمیانه و تمرکز بر شرق آسیا و غرب اقیانوس آرام بسیار دشوار خواهد شد: مناطقی که به گفته اوباما در چند دهه آینده از پرچالش ترین مناطق جهان برای ایالات متحده خواهند بود.
در این حالت کسب حمایت ایرانیان برای برقراری ثبات در عراق و یافتن راهی برای پایان دادن به بحران در سوریه نیز دشوار تر خواهد شد. در واقع، عجیب بود که جان کری در بحرین از ایرانیان برای حل درگیری ها در یمن و سوریه کمک خواست، آن هم در شرایطی که همان زمان تهران را به اقدمات بی ثبات کننده در منطقه متهم کرد. البته پیش تر نیز چنین سخنان متناقضی شنیده شده بود. (به عنوان مثال)، پنج سال پیش ایالات متحده به اشتباه و بدون اشاره به آینده سوریه و حتی برنامه ای برای دوران پس از بشار اسد گفته بود که اسد باید از قدرت کناره گیری کند. رهبران کشورهای عربی هنوز هم انتظار دارند که اوباما در ریاض (در دفاع از سنی ها و منزوی کردن ایران) بر موضع لزوم کناره گیری بشار اسد از قدرت تاکید کند.
اولویت اوباما در ریاض
باراک اوباما باید دو کار انجام دهد. نخست اینکه مشخص کند کدام بخش از دولت او مسئول سیاست های خاورمیانه است. اوباما می گوید که می خواهد ایران و همسایگانش عربش برای تقسیم امور همسایگی آماه شوند، اما مشخص نمی کند که منظورش از این حرف دقیقا چیست یا با توجه به منافع متضاد موجود یا اختلافات شدیدی که میان طرفین وجود دارد این کار چگونه باید انجام شود. در همین حال، پنتاگون می خواهد که روابط دفاعی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تقویت کرده و تسلیحات بیشتری به منطقه ارسال کند، حتی اگر این اقدام باعث بد تر شدن روابط ایران و همسایگانش شود. وزارت خزانه داری آمریکا هم تمام توان خود را به کار می گیرد تا در مسیر کاهش تحریم های ایران کارشکنی کند، اقدامی که باعث تقویت تندرو ها در ایران شده و همکاری (با ایران) درباره هر مسئله دیگری را اگر نه غیرممکن که بسیار دشوار می کند.
وزیر خارجه آمریکا می خواهد که ایران از برخی اقدامات (به ادعای وی) منفی دست برداشته و کارهای مثبتی را آغاز کند. با این حال او به جزئیات این ادعا ها هیچ اشاره ای نمی کند. کری موفق شده که یک آتش بس (گرچه شکننده) در سوریه برقرار کرده و یک فرایند گفت وگوهای دیپلماتیک را در ژنو آغاز کند اما تقریبا هیچ نقشه راهی برای تامین امنیت ارائه نمی کند. کری همچنین یک دیپلماسی استادانه ای را با هدف ایجاد یک فضای مثبت با روسیه (از جمله برای تعامل بیشتر در سوریه) آغاز کرد، اما در مقابل، مقام های ارشد نظامی آمریکا، از جمله رئیس ستاد مشترک ارتش این کشور، آشکارا روسیه را تهدیدی جدی برای ایالات متحده می خوانند.
دومین کاری که اوباما باید انجام دهد رسیدگی به امور مربوط به اولویت شماره یک دولتش است: شکست داعش. اوباما برای کاهش تهدید تروریستی علیه ایالات متحده اقدامات بسیاری داشته است. دولت او تعداد بی شماری تروریست را از میان برده است. اما اگر شکست داعش یا کاهش حملات تروریستی از اولویت های او بوده (که هست) نمی تواند تنها به اقدامات نظامی علیه پدیده تروریسم بسنده کند. اوباما باید به علل و ریشه های این پدیده بپردازد. پرداختن به علل تروریسم از طریق مدرنیزه کردن جوامع اگر نه چندین دهه، اما سال ها طول می کشد. با این حال کای که اوباما باید سال ها پیش انجام می داد و جورج بوش هم این کار را انجام نداد، این است که به کشورهای سنی عربی، به ویژه عربستان سعودی، بگوید که «باید صدور تروریسم وهابی را همین حالا متوقف کنند.» اگر سفر ریاض برای باراک اوباما هیچ دستاوری هم نداشته باشد، باید این پیام را به میزبانان عرب خود برساند.
منبع: لوب لاگ/ ترجمه: بهاره محبی
نظر شما :