اردوغان به بن‌بست رسیده است

انفجارهای آنکارا؛ هزینه‌ سیاست‌های اشتباه ترکیه

۰۱ اسفند ۱۳۹۴ | ۱۷:۳۰ کد : ۱۹۵۶۶۰۷ اخبار اصلی خاورمیانه
صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: تکرار انفجارها و عملیات‌های تروریستی در ترکیه نشانگر قدرت مانور تروریست‌ها از یک سو و ضعف دولت ترکیه از سوی دیگر است.
انفجارهای آنکارا؛ هزینه‌ سیاست‌های اشتباه ترکیه

نویسنده: صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی

دیپلماسی ایرانی: تروریسم دوباره آنکارا را مورد هدف قرار داد. قبل از هر خوانش و تحلیلی، این عملیات غیرانسانی و محکوم است. تکرار انفجارها و عملیات های تروریستی در ترکیه نشانگر قدرت مانور تروریست ها از یک سو و ضعف دولت ترکیه از سوی دیگر است.
بنابر اخبار دریافتی گروه شاهین های آزاد کردستان (رسانه های ترک آن را وابسته به پ ک ک عنوان می کنند)، مسئولیت انفجار 17 فوریه آنکارا را برعهده گرفته است. در این میان با وجود آنکه پ ک ک هر گونه دست داشتن در این انفجار را رد کرده است، جمیل بائیک رئیس شورای رهبری این گروه در موضعی دو پهلو این اقدام را نتیجه طبیعی کشتارهای آنکارا دانسته اما اضافه نموده است که ما قصد انتقال جنگ را به داخل شهرها را نداریم. از سوی دیگر احمد داوداوغلو نخست وزیر ترکیه همکاری مشترک یگان های مدافع خلق (شاخه نظامی حزب اتحاد دمکراتیک سوریه) و پ ک ک را عامل انفجار آنکارا عنوان نموده و اضافه کرده است دولت اسد به علت حمایت از کردها، مسئول این اقدام است. اظهارات تند و تیز مقامات ترک پس از عملیات تروریستی آنکارا، با توجه به عملیات ها و انفجارات قبلی در سروچ، دیاربکر، استانبول و آنکارا، نمی تواند ضعف دولت ترکیه در عدم تکرار این عملیات غیرانسانی را پوشش دهد.
وقوع انفجار در پایتخت ترکیه در نزدیکی مکانی که به فاصله اندکی از آن مجلس، مقر فرماندهی نیروی دریایی، هوایی و ستاد کل مشترک ارتش قرار دارد، خود، با توجه به اینکه این منطقه از بالاترین ضریب امنیتی برخوردار است، جای تعمق عمیق دارد. در بسیاری از اوقات و علیرغم قبول مسئولیت عملیات های تروریستی از سوی گروه ها، رسیدن به نتایج روشن در مورد عاملان و انگیزه های عملیات های تروریستی با توجه به ملاحظات سیاسی و امنیتی مستتر در آن، امری دشوار می گردد. این قبیل اقدامات، می تواند نتیجه مهندسی شده دولت پنهان، سازمان های جاسوسی، گروه های تروریستی و انشعابی که اهداف چند وجهی را تعقیب می نمایند، باشد. در شرایط حاکم بر ترکیه، این سئوال مطرح می شود که دولتی که از چنین ضعف امنیتی برخوردار است، چرا باید خود را وارد ماجراجویی هایی کند که این انفجارات بخشی از هزینه های این ماجراجویی باشد.
در نگاه به حادثه انفجار آنکارا، به نظر می رسد داوداوغلو تلاش دارد با نادیده گرفتن شرایط حاکم بر مناطق کردنشین ترکیه و عدم توجه به عنصر داعش و فقط با قرائت خاص، ضمن ادامه سیاست های سرکوب نسبت به کردهای ترکیه و سوریه، از بستر ایجاد شده در راستای سیاست های کلان آنکارا در قبال سوریه استفاده خاص بنماید. با قبول مسئولیت انفجار توسط گروه شاهین های کردستان، بی شک پ ک ک مظنون اول این عمل تروریستی است اما توجه به نوع و مکان عمل، آدرس داعش و گروه های مارکسیستی را نیز می تواند در لیست متهمان حادثه قرار دهد.
باید توجه داشت در بحران امروز خاورمیانه و شرایط حاکم بر ترکیه نقش اول را دولت حزب عدالت و توسعه بر عهده داشته است. ظهور و تقویت داعش، ظهور کانتون کردی در سوریه، نزدیک شدن اقلیم به استقلال، جنگ داخلی در ترکیه و.... در همه این شرایط بحرانی، اردوغان نقش اول و داود اوغلو نقش مکمل را ایفا کرده است. روی آوردن به سرکوب نظامی و بایگانی شدن حل مسالمت آمیز مسئله کردها در ترکیه و سیاست های آنکارا در قبال سوریه بسترساز شرایط امروز بوده است.
پس از انفجار آنکارا، اشاره داوداوغلو به اسد به عنوان مسئول این اقدام و گلایه اردوغان نسبت به سیاست کشورها در قبال بحران سوریه و.... نوعی فرافکنی بوده و به نظر می رسد ترکیه قبل از هر کس و چیزی باید سیاست هایش را مورد بازبینی قرار دهد. شرایط حاکم بر سوریه و ترکیه نشان می دهد بحران و ابعاد آن رو به گسترش است. نخست وزیر ترکیه با دادن آدرس کردهای سوری، اسد و... می خواهد توجیهی برای تجاوز، بمباران و مداخله در سوریه ایجاد و برای آن بسترسازی نماید. سیاستی که در قالبی دیگر، در مورد عراق هم تعقیب می گردد.
در شرایط جاری به نظر می رسد تغییرات میدانی سوریه به سود جبهه مقاومت، ترک ها را دچار آشفتگی و سردرگمی کرده است. در بن بستی که نتیجه سیاست های اردوغان در داخل و منطقه بوده است، ترک ها نه راه پیش و نه راه پس دارند. محکومیت اقدام ترکیه در بمباران مواضع کردهای سوری توسط شورای امنیت، اصرار آمریکا، آلمان و انگلیس بر یایان دادن به بمباران مواضع کردها، شرایط سختی را برای ترکیه ایجاد کرده است. اردوغان علناً اظهار داشته است واشنگتن باید از میان گزینه کردهای سوری و آنکارا یکی را انتخاب کند. ترکیه تصور می نماید محکومیت این انفجار از سوی آمریکا و دیگر کشورهای غربی فرصتی مغتنم برای اولویت دادن به انتخاب ترکیه از سوی متحدین غربی این کشور فراهم کرده است. غرب در ارتباط با کردهای سوری با آنکارا دارای اختلاف دیدگاه بوده و انتساب انفجار به آنان، عامل تغییر این نگاه نخواهد شد. نکته مهم آنکه قبول مسئولیت انفجار توسط گروه شاهین های کردستان، خود اقدامی زیرکانه برای کاهش از اتهام دست داشتن کردهای سوری در عملیات تروریستی آنکارا می باشد.
به نظر می رسد آنکارا یا بازی بزرگ در منطقه را درک نکرده و یا نمی خواهد درک کند. کشورهای منطقه و بسیاری در داخل ترکیه، نسبت به سیاست های این کشور در قبال مسائل داخلی، سوریه و عراق به دولتمردان این کشور هشدار داده و راه خروج را نشان داده اند، اما این تذکرات تاکنون عامل تغییر رفتار و ذهنیت ترک ها نبوده است. برای نمونه ترکیه کردها را به کردهای خوب و بد تقسیم کرده است. آنکارا در حالی که بخشی از کردهای خود را دشمن تلقی نموده و کردهای سوری را معادل داعش (بخوانید بدتر از داعش) می داند، کردهای عراقی وابسته به بارزانی را به مقام برادر کوچک آنکارا ارتقاء داده است. برخلاف برداشت ترکیه، کردها دیگر تصمیم دارند قربانی نشود. آنان در درون بازی های منطقه ای و بین المللی بازی خود را دارند. اردوغان فقط نباید از کردهای خود و سوری نگران باشد. کردها در درون خود تقسیم نقش کرده اند. ماه عسل آنکارا - اربیل می تواند به نتایج تلخ بیانجامد. اظهارات بارزانی مبنی بر پایان سایکس - پیکو که به تقسیم عثمانی انجامید، این بار می تواند نه به پایان اردوغان، بلکه به پایان ترکیه منجر گردد.
سخن آخر آنکه، آنکارا بداند روس ها با سوریه، به طور جدی به خاورمیانه بازگشته اند. ترکیه نباید دلخوش به پشتیبانی امریکا و ناتو باشد، زیرا ناتو برای ترکیه نیست، بلکه ترکیه برای ناتو است. اردوغان اگرچه تاریخ خوانده، اما به نظر می رسد درسی از آن نگرفته است. درست یک قرن پیش، ترک های جوان به امید گسترش مرزها عثمانی رو به شرق آوردند و رویای آنان در جنگ با روس ها نه تنها تحقق نیافت، بلکه عامل مؤثر در فروپاشی عثمانی گردید. عقبه ذهنی ترک ها هنوز جریحه دار جنگ قامیشلو است. شکستی که دیروز روس ها با تلفاتی میلیونی به ترک ها تحمیل نمودند، امروز می تواند به بهانه انتقام سقوط سوخو و ورود به سوریه تکرار و فروپاشی دیگری را سبب گردد. انفجار آنکارا و تفسیر خاص آن، می تواند مقدمه و بسترساز ورود به دام خطرناکی باشد که آتش آن محدود به ترکیه نمانده و وسعتی به اندازه خاورمیانه را در بربگیرد.

کلید واژه ها: اردوغان انفجار آنکارا صادق ملکی ترکیه پ ک ک


نظر شما :