چرا رهبر انقلاب جوانان غربی را مخاطب قرار دادند؟
پیامی به اهالی شهرِ آشوب
رسالت رهبران الهی دعوت به حقانیت و الهیت بوده است و در مسیر تاریخ انسان و جهان، رسالت پیامبران، امامان و مصلحان بر فریضه مهم دعوت بنَا شده است، خاصه این دعوت در هر زمان و مکانی از مفاهیم مختلف ارزشی و پاسداری از کرامت و اصالت انسان و فضیلت های ناگفته و نانوشته بشر برخوردار بوده است و امروز نیز ما جلوه دیگری از رسالت امت و امامت را در روح پیام فوق العاده مهم رهبر معظم انقلاب مشاهده می کنیم. دقیقا همان انگیزه ای که از مدینه، پیام رحمت و عدالت به انسان در بند به اقصی نقاط جهان صادر کرد، در این پیام تاریخی و ماندگار بیداری و روشنگری، مهمترین مؤلفه این پیام ژرف است. اگر به عمق فجایع امروز جهان بنگریم ریشه همه این بحران های دردناک عالم را در فقدان شناخت و آگاهی می بینیم. وقتی عدالت و حقوق واقعی انسان منکوب قدرت و سیاست می شود، وقتی امنیت خواستگاهی منحصر برای جوامع فقط توسعه یافته تلقی می شود، وقتی حرمت و کرامت انسان کاملا گزینشی می شود، وقتی تروریسم خوب و بد می شود و آن گاه که خون انسان ها با هم متفاوت ارزیابی می شوند، احساس، انحراف و عدم شناخت با هم آمیخته می شوند و فاجعه بزرگی به نام قهر انسان با زمین وزمان صورت می گیرد تا هیچ جای جهان امن نباشد و امنیت مهمترین مؤلفه و دغدغه زندگی بشریت شود.
رهبر معظم انقلاب به درستی و فراست، شناختی دقیق از عمق فجایع بشری را ارائه می دهند. پیام مهم ایشان به جوانان فرانسه از آلام و اندوه انسان گرفتار در فساد و بدبختی می گوید. رهبر انقلاب درراستای مسئولیت الهی، رسالت و مسئولیت امامت خویش در برقراری ارتباط و تعاملی عاطفی و فرهنگی، مخاطب خود را جوانان قرار داده اند. جوانان- آینده سازان جوامع- امروز تشنه شناخت دقیق هستند و به جای تحقیر و سرکوب نیازمند دانستن بیشتر هستند. توجه ایشان به جوانان و تلاش برای ارتباط فکری و فرهنگی با آنها اهمیت ویژه ای دارد. این روز ها رسانه های جهان تصاویر ناصوابی از زندگی مسلمانان به همه جهان مخابره می کنند. غول های خبری در تحریک احساسات مردم فجیع تر از بمب های انتحاری عمل می کنند. عجز دستگاه های خبری و تبلیغی جهان از آسیب شناسی حوادث، بر عمق فاجعه افزوده است. همه مردم جهان امروز نام داعش، القاعده، بوکوحرام و جبهه النصره را به خوبی شناخته اند و واژه رادیکالیزم در همه عالم به گوش می رسد. اگر در 11 سپتامبر نیویورک و 25 ژوئیه لندن و 13 نوامبر پاریس به جای رجزخوانی و طرح پروژه تبلیغاتی «جنگ علیه ترور» گام های منطقی برداشته شده بود، چنان نمی شد که چنین جنایت هایی ادامه یابند. اگر به جای جنگ و خشونت، سرکوب و تنبیه ملت ها، تبادل آگاهی، کلام، سخن و گفت وگو صورت گرفته بود، امروز همه جهان ناامن نبود. اگر به جای اقدامات خودسرانه و غیرقانونی دولت هایی که با جنگ افروزی و یک جانبه گری به چنین خشونت هایی دامن می زنند، بر مفاهیم زندگی و هم زیستی مشترک تأکید شده بود و نفی روش های خشن رژیم های سرکوبگر از سوی غرب حمایت و به آن توجه شده بود، امروز احساسات با انحراف و التقاط پیوند نیافته بود. اگر شناخت معارف دینی همه ادیان الهی به ویژه اسلام مورد تأکید قرار می گرفت و اسلام هراسی و تبلیغات گسترده علیه مسلمانان، وجدان عمومی مردم را نفی نمی کردند و مرزهای ساختگی ایجاد نمی شد و از استبداد حمایت نمی شد و بیداری و مردم سالاری سرکوب نمی شد و نشاط سیاسی از بین نمی رفت، امروز جهان چهره ای دیگری داشت. بی تردید ریشه واقعی چنین رفتارهای تروریستی را باید «واکنش» به جنگ افروزی های دولت های غربی در سطح جهان دانست.
رسانه ها و سیاست مداران غربی غالبا تروریسم را یک «کنش» ایجابی براساس یک فرهنگ، مذهب یا ایدئولوژی خاص معرفی می کنند که به دنبال جهان گشایی و نابودی تمدن غرب است، اگر به زاویه دید تحقیرآمیز اروپایی ها به «دیگران» توجه می شد، ضرورت شناخت صحیح متقابل به وضوح دیده می شد و امروز جهان چهره ای آسوده تر داشت. گویی جهان امروز دو محور بیشتر ندارد، محور حق و محور باطل. محور کشورهای حامی خشونت و وحشت و تروریسم نمی گذارد ازمحور گفت وگو در جهان خبری باشد. کدام محور می تواند در مقابل «محورتروریسم» قرار گیرد؟ رژیم جنگ افروز و جنایت کار اشغالگر صهیونیستی و جریان های وهابی و تکفیری، بخش های مختلف «محور تروریسم» را تشکیل می دهند. متأسفانه به دلیل سیطره رسانه ای «محور تروریسم»، صدای عقل و خردگرایی که همانا محور گفت وگو و چاره اندیشی است، چندان انعکاسی ندارد. پیام حضرت آیت الله خامنه ای به جوانان فرانسه بر درک واقعی از حقیقت اسلام ناب، شناخت معارف دینی، فهم و گفت وگو استوار است. برخی از جنایتکاران شناخته شده غربی که خود را پشت حوادث پنهان کرده اند با سوءاستفاده از وقایع اخیر پاریس، تمام قوای خود را برای بازسازی ذهنیت خود در تصویری خشن و دروغین از اسلام و تشدید کینه ها و تعمیق شکاف ها به کار گرفته اند.
اگر دغدغه، واقعا حل معضلات داخلی امروز جوامع غربی است، باید به زوایای آشکار و شفاف پیام رهبر انقلاب که آسیب شناسانه و دقیق از هویت واقعی مشکلات جهان پرده برداری کرده اند، مورد مداقه جدی قرار گیرد و با مخاطب شناسی دقیق، چاره ای اندیشیده شود. رهبر انقلاب در پیام خود با فهم صحیح و درک بدون پیش داوری، رفتار کلیشه ای سیاست مداران مغرض را هدف قرار داده اند و بر برخی سیاست مداران جهانی خرده گیری می کنند که تناقض در گفتار و رفتارشان جامعه ای آشفته پدید آورده است که نتیجه اش این شهرآشوبی است که عالم و آدم را دربرگرفته است. در شناخت دقیق از محیط و محتوی پیام رهبری می توان به کلید واژه هایی برخورد که نشان دهنده شناخت دقیق نسبت به کنه بحران موجود جهانی است. هژمونی نظام سلطه در تولید و باز تولید مفاهیم جهانی سازی، جهانی شدن، اسلام هراسی و داوری یک سویه نسبت به آلام مردم جهان و تروریسم خوب و بد همه و همه در وجود چنین پدیده هایی، مهمترین نقش را ایفا کرده اند. تحولات جهان امروز بیش از هر زمان دیگری، پیش بینی ناپذیر و آمیخته به ریسک است و نیاز نوع بشر هم زیستی مسالمت آمیز و درک شرافتمندانه از زندگی عادلانه است. امیدواریم دستگاه سیاست خارجی و نهادهای فرهنگی و رسانه ملی که در خارج از کشور مسئولیت تبلیغ و تبشیر هویت انقلاب را دارند در ابلاغ پیام رهبری معظم انقلاب اسلامی بتوانند موفق عمل کنند.
منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه
نظر شما :