شانزدهمین بخش از سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم:

امریکا و اسرائیل از ایران به شدت می ترسند

۱۸ خرداد ۱۳۹۴ | ۱۲:۳۰ کد : ۱۹۴۸۵۱۲ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: سرکیس نعوم
بسیاری از امریکایی ها و اسرائیلی‌ها از این می ترسند که ایران از طریق توافق هسته ای به هدف یا اهدافش برسد. اگر تحریم ها لغو شوند، ایران به سیلی از پول دست می یابد که می‌تواند کل منطقه و حتی جهان را به دست گیرد.
امریکا و اسرائیل از ایران به شدت می ترسند

دیپلماسی ایرانی: برای پنجمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت های را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شوند که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در ادامه بخش شانزدهم این یادداشت ها می آید:

در ابتدای دیدارم با یکی از پژوهشگران جدی که برای مدت معینی در یکی از مراکز مهم و عریض و طویل در واشنگتن کار می کرد، از او پرسیدم: «آیا فرایند صلح میان اسرائیل و فلسطینی ها مُرد؟»

جواب داد: «در نظر من نه نمرد و نباید هم بمیرد. الآن وضعیت به دلایل مختلف مناسب این نوع مذاکرات نیست. از جمله دلایل آن این است که منطقه ملتهب است و در بحران ها و جنگ ها و مشکلات متعدد به سر می برد. بحث ایران هم هست که در منطقه نفوذ خود را گسترش داده و در نظر اسرائیل خطری بزرگ محسوب می شود. خلاصه، هر کدام از دو طرف فلسطینی و اسرائیلی به طور کامل به مسئولیت های خود عمل نمی کنند. مهمترین چیز الآن این است که نباید کار به جایی برسد که فلسطینی ها به انتفاضه مسلحانه جدیدی روی بیاورند. اسرائیلی ها علی رغم پیروزی راست گرایان در انتخابات سراسری، همچنان به دو گروه تقریبا برابر تقسیم شده اند. یک گروه شامل تندروها و راست گرایان میانه رو می شود. و گروه دیگر چپی ها و چپی های میانه رو هستند که از لحاظ حجمی کوچکند. این واقعیت سبب می شود که امور در اسرائیل تا اندازه ای تعدیل شود. اسرائیلی ها نمی خواهند دوران خودروهای بمب گذاری شده و انفجارهای انتحاری و غیرانتحاری بازگردد. در عین حال سربازانی وارد کارزار می شوند که جوان هستند و هیچ چیز از گذشته نمی دانند. مهمترین چیز این است که حکومت خودگردان فلسطینی تهدید خود برای توقف همکاری های امنیتی با اسرائیل را عملی نکند. این مساله اسرائیل را آزار می دهد علی رغم این که می تواند از خودش به تنهایی دفاع کند. اما فلسطینی ها را بیشتر آزار می دهد برای این که حکومت خودگردان در دفاع از خودش ناتوان است. رئیس حکومت خودگردان فلسطینی از فرماندهان پلیس خواست که وارد همکاری های امنیتی در درگیری های سیاسی موجود با اسرائیل نشوند. بیشتر فلسطینی ها به دنبال درگیری مسلحانه نیستند، همچنین عرب ها، البته جهادی ها اسثنا هستند. اگر به سراغ عملیات مسلحانه بروند ناامنی باز می گردد، حتی شاید ابعاد گسترده تری هم به خود بگیرد، حتی ممکن است دامنه آن به کرانه باختری هم بکشد. در گذشته رام الله شهری بود که دزدها در آن زندگی می کردند، الآن ببین چه شده. خیلی تغییر کرده و پیشرفت کرده است. به هر حال راه حل های مختصری هست که شاید به کمک آنها زندگی آسان تر شود. مثل تبادل 5 درصد از اراضی، بازگشت 83 درصد از یهودی های شهرک نشین به داخل اسرائیل که باعث خواهد شد اراضی حکومت خودگردان فلسطینی با یکدیگر مرتبط شوند، البته 17 درصد باقی مانده از شهروندان نیز از ساکنان کرانه باختری محسوب خواهند شد.»

در ادامه از او درباره ایران و اسرائیل پرسیدم، گفت: «نتانیاهو از ایران می ترسد ترسش هم مصنوعی نیست. خطر ایران را بیشتر از داعش علیه کشورش می داند. این مساله ای است که یهودی های اسرائیل نیز با او شریکند. اما اگر درگیری میان او با اوباما ادامه یابد، آن گاه اوباما تا قبل از پایان دوران ریاست جمهوری اش به شورای امنیت خواهد رفت و طرح دو کشور اسرائیل و فلسطین را مطرح خواهد کرد. این چیزی است که بعضی از افراد مرتبط با واشنگتن به من گفتند. دلیل آن هم به نظر من این است که حزب دموکرات که اوباما هم عضوی از آن است به هیچ وجه با نتانیاهو موافق نیستند. حزب دموکرات حزبی امریکایی است که بخش عمده ای از یهودی ها از آن حمایت می کنند. یهودی های امریکا اسرائیلی نیستند از جمله خود من.»

گفتم: «قبلا به من گفته بودی که به زودی به غزه می روی. آیا در آن جا با رهبران حاکم بر غزه هم ملاقات می کنی؟ آیا در گذشته با کسی از آنها ملاقات کردی؟»

جواب داد: «با هیچ کدام از رهبران حاکم بر غزه در این سفر دیدار نخواهم کرد. بارها از غزه وقتی که در مدت معینی با دولت امریکا کار می کردم دیدن کردم، تنها نبودم به همراه هیئتی به آن جا رفته بودم. اما در گذشته با رهبران حماس در زندان ملاقات کردم. آن تجربه را تکرار نمی کنم برای این که به دلایل بسیار دردآور بود. مشکل غزه الآن این است که کار بازسازی را شروع کرده ولی به پایان نرسانده و نمی خواهد هم به پایان برساند. چرا؟ برای این که حماس پول هایی که برای بازسازی خانه های ویران شده دریافت کرده را صرف این کار نکرده است. پول ها کجا می روند؟ صرف کندن تونل می شود، هر تونل بین یک تا سه میلیون دلار هزینه دارد. در گذشته سقف و دیواره های تونل ها از چوب بودند، برای همین فرو می ریختند و از بین می رفتند. الآن سیمان جای چوب را گرفته است، و این چیزی نیست که اسرائیل اجازه به انجام آن بدهد. تونل هایی که کشف شدند روشن کردند که موادی که در ساخت آنها به کار می رفته از اسرائیل می آمدند. روی آنها ساخت اسرائیل نوشته شده بودند. در طول بازسازی آنها را ساختند و در حمله اخیر اسرائیل به غزه از بینشان بردند. برای همین دیگر پولی برای بازسازی آن چه در پی حملات اخیر از بین رفته است، وجود ندارد.»

سپس درباره اوضاع لبنان پرسید. برایش تشریح کردم که اوضاع بد است اما اگر بخواهی آن را با محیط پیرامونش مقایسه کنی وضع معقولی دارد. برای همین همیشه از لبنانی ها می خواهند که همین وضعیت را حفظ کنند مبادا بدتر شود. نظر داد: «در لبنان حزب الله و ارتش با یکدیگر در مبارزه با تکفیری ها همکاری می کنند. این همکاری علی رغم آثار سلبی آن بر ترکیب آینده لبنان متوقف نشده است. اما راه گریزی نیست. ارتش سوریه در حال جنگ با داعش و دیگر گروه های تکفیری شبیه آن است و آنها را از کوه ها و الجرود لبنان و سوریه دفع کرده و حتی می توان گفت لهشان کرده است. آیا در آخر موفق می شود؟ نمی دانیم، باید منتظر شویم.»

پرسیدم: «آیا فکر می کنی چیزی لبنان را از جبهه شبعا در جنوب به خصوص از طریق نیروهای مسلح جبهه النصره و دیگر گروه های مثل آن یا از جانب جولان تهدید می کند؟»

جواب داد: «این خطر وجود دارد اما جدی نیست، شاید اصلا این تهدید عملی هم نشود. برای این که اسرائیل مانع از عبور مبارزان النصره و دیگر گروه های مشابه آن از این مناطق به شبعا و جنوب لبنان خواهد شد. النصره اساسا در وضعیت سختی به سر می برد. روز به روز تعداد نیروهایش کم می شوند. آنها در حال حاضر سعی می کنند از حملات ائتلاف علیه داعش استفاده کنند. به مصلحت اسرائیل نیست که جهادی ها در لبنان باشند. برای همین حزب الله تلاش می کند با ایران جبهه غیررسمی، اما دائمی، از جولان در اسرائیل با آن بگشاید. یک بار اسرائیلی ها به آنها حمله کردند حزب الله هم جوابشان را داد اما هر دو نمی خواهند با هم بجنگند.»

پرسیدم: «خطر کدام یک بر اسرائیل بیشتر است، داعش و جبهه النصره و گروه های مثل آنها یا حزب الله؟» جواب داد: «همه آنها می خواهند به اسرائیل ضربه بزنند. اما تکفیری ها دیوانه اند. اما حزب الله اگر چه تهدید می کند و وعده و وعید انجام عملیات نظامی می دهد اما نمی خواهد کاری کند اسرائیل علیهش وارد عمل شود. به بحث ایران باز گردم، من می ترسم، بسیاری از امریکایی ها و اسرائیلی ها هم مثل من هستند، از این می ترسند که از طریف توافق هسته ای به هدف یا اهدافش برسد. اگر تحریم ها لغو شوند، به سیلی از پول دست می یابد که می تواند کل منطقه و حتی جهان را به دست گیرد. از این می ترسند که سخاوتمندانه بتواند به هم پیمانان و متحدانش کمک کند. ایران در حال حاضر به حزب الله نه تنها در مسائل نظامی بلکه پولی و قضایای اجتماعی نیز کمک می کند. روحانی، رئیس جمهوری ایران می خواهد که اگر توافق با مجموعه 1+5 حاصل شود راه امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را کامل کند که مهمترین هدف آن صدور انقلاب اسلامی است.»

 

ادامه دارد...

ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

سرکیس نعوم

نویسنده خبر

سركيس نعوم، نويسنده و روزنامه نگار مشهور لبناني ويكي از ستون نويسان روزنامه النهار است. وی در سال 2011 جایزه جهانی جبران خلیل جبران را در استرالیا دریافت کرد. ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم


نظر شما :