چهل و یکمین بخش از کتاب "صدام از این جا عبور کرد"

توطئه ای ساختگی که ایران هم متهم شد

۲۳ آبان ۱۳۹۳ | ۱۵:۳۰ کد : ۱۹۴۰۷۹۲ اخبار اصلی خاورمیانه
الراوی به من گفت که با بعضی افراد دیگر، اسم های آن افراد را آورد، به منزل شاه ایران می رفتیم و او از آنها می خواست که با رهبران عشایر و رهبران کرد برای آماده سازی فضای عملیات تماس بگیرند.
توطئه ای ساختگی که ایران هم متهم شد

دیپلماسی ایرانی: خاورمیانه یکی از پیچیده ترین و بغرنج ترین مناطق جهان از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. در این میان عراق، کشوری که در سال 1921 تاسیس شد، یکی از پیچیده ترین و در عین حال حساس ترین کشورهای این منطقه بوده است. کشوری که گذرش از پادشاهی به جمهوریت توام با سیری از تحولات بوده و تا رسیدنش به ثبات نسبی در دوران حکومت رژیم بعث نیز سرشار از اتفاقات بی نظیر بوده است. دوران حزب بعث را می توان از تلخ ترین و خون بارترین وقایع دوران تاریخ عراق توصیف کرد. دوره ای که سراسر در جنگ گذشت و خشونت بی اندازه هیئت حاکمه تاریخی بی نظیر را برای خاورمیانه رقم زد. اما این دوره به اندازه ای در خود رمز و راز دارد که با وجود کتاب های بسیار هنوز کنه بسیاری از مسائل غامض باقی مانده و بسیاری از حقایق بیان نشده است. برای همین انتظار می رود باز هم کتاب ها درباره عراق نوشته شوند و قصه های عجیب و غریب بی شماری از آن شنیده شود.

کتاب "عراق از جنگ تا جنگ/صدام از این جا عبور کرد" از جمله کتاب هایی است که تلاش دارد از چهار زاویه بر بخش هایی از دوران تاریک رژیم بعث و پس از آن نوری بتاباند و حقایقی را بر ملا کند. این کتاب که توسط غسان الشربل، روزنامه نگار مشهور لبنانی و سردبیر روزنامه الحیات نوشته شده در حقیقت مصاحبه با چهار مقام سابق عالی رتبه عراقی است که هر کدام از دیدگاه خود به توصیف تاریخ عراق در دوران مسئولیتشان پرداخته اند. دیپلماسی ایرانی در چارچوب سلسله مصاحبه ها و مطالبی که هر هفته منتشر می کند، این بار به سراغ این کتاب رفته است که در این جا چهل  و یکمین بخش آن را می خوانید:

از صلاح عمر علی پرسیدم:

آیا بعد از این که قدرت را به دست گرفتید صحبت از وجود توطئه هایی برای تصفیه مخالفان حکومت زدید؟

بله توطئه هایی کشف و اعلام شدند. در حالی که بسیاری وجود آنها را نفی کردند و می گفتند که ساخته و پرداخته بکر یا صدام یا رهبران حزب بوده و غرض از آنها تصفیه عناصری بوده که می ترسیده اند در آینده علیه حکومت فعالیت کنند. در این جا یکی از این توطئه های بزرگ را می گویم، توطئه ای که به نام سرلشگر عبدالغنی الراوی نامیده می شد و بعد از اعلام آن اعدام هایی انجام شد. الراوی سرتیپی در ارتش عراق بود که فردی واقعا شجاع و مشهور بود. او همچنان زنده است و در عربستان زندگی می کند. گفته شد که آن توطئه دروغ و ساختگی بود. قصه این توطئه در سال 1964 اتفاق افتاد. شاید برخی وقایع و نوشته ها باعث ایجاد تردید شوند. اما من فقط برای بیان حقیقت آنها را می گویم. در 1992 برای انجام مناسک حج عمره به عربستان رفتم. تصادفی عبدالغنی الراوی را که وقتی قدرت را به دست گرفتیم از ارتش خارج شده بود، دیدم. با هم نشستیم و قصه را به طور کامل از باب این که امانت داری برای تاریخ کرده باشد، بیان کرد. برایم از جزئیات توطئه با ساعت ها و نام افراد صحبت کرد. توطئه ای بود که علیه حزب از سوی مجموعه ای از افسرها و افراد غیر نظامی با حمایت سازمان امنیت امریکا هدایت می شد. الراوی گفت ایران نیز طرفی از این توطئه بود که هدف از آن سرنگونی حکومت بود. وقتی که توطئه اعلام شد الراوی در خارج از عراق به سر می برد. البته می دانید که الراوی معاون نخست وزیر در دوران عبدالسلام عارف و وزیر کشاورزی بود که بعدا بازنشسته شد.

چه طرحی ریخته بودید؟

طراحی و انجام یک عملیات نظامی علیه حکومت. برنامه کشف شد و تعدادی اعدام شدند و بعضی دیگر نیز به زندان افتادند. درباره این عملیات خیلی چیزها نوشته شد برای این که می گفتند تلاشی است از سوی بعثی ها برای تصفیه بعضی از مردم. من شخصا این حرف را باور کرده بودم و می گویم که شاید ما در آن روز غفلت کردیم و داستان را باور کردیم. تصادفی شد که با الراوی نشستم. به من گفت که با بعضی افراد دیگر، اسم های آن افراد را آورد، به منزل شاه ایران می رفتیم و او از آنها می خواست که با رهبران عشایر و رهبران کرد برای آماده سازی فضای عملیات تماس بگیرند.

قصه کشف این توطئه هم عجیب و غریب بود. عبدالغنی الراوی با دو نفر از افسرها تماس می گیرد و آنها را مامور می کند در چارچوب این توطئه ماموریت هایی انجام دهند. او به ذهنش نرسیده بوده که این دو نفر وابسته به حزب هستند و حزب را در جریان آن قرار می دهند. البته دیگر مجالی برای تردید باقی نمانده بود. هر مصلحتی که برای راوی باشد که این مساله را بخواهد به خودش نسبت دهد، صحیح نیست. این فرد می گفت که این موضوع را برای من باز می کند برای این که در تاریخ بماند. این که به طور مطلق هم بگوییم توطئه ای نبوده و وجود هر گونه جاسوسی را نفی کنیم هم صحیح نیست. اما این که به چه کسی ظلم شد من نمی توانم چیزی را تایید یا نفی کنم. داستانی را بیان می کنم که همچنان قهرمان آن زنده است.

بعد از 30 جولای حزب کنترل خود را بر مراکز تصمیم گیری بسط داد؟

بله بعد از این که خود را از نخست وزیری عبدالرزاق نایف و مجموعه او خلاص کرد ترکیب شورای انقلاب تغییر کرد. نایف قبول منصب سفارت را رد کرد و به بریتانیا رفت. اما عبدالرحمان داوود، وزیر دفاع برای مدتی به عنوان سفیر در اسپانیا تعیین شد بعد به عربستان رفت که تا الآن هم در آن جا زندگی می کند. بعد از مدتی عبدالرزاق نایف در لندن کشته شد. از آن چه من شنیدم و فهمیدم سازمان امنیت عراق او را کشت. مقام های بریتانیایی چند نفری را دستگیر کردند و شماری از افرادی که در سفارت عراق در لندن کار می کردند نیز از این مکان دور شدند. افرادی مدت طولانی ای را در زندان های بریتانیا سپری کردند ولی نمی دانم آزاد شدند یا خیر.

 

ادامه دارد...    

کلید واژه ها: صدام از این جا عبور کرد


( ۱۰ )

نظر شما :