دیداری تاریخی روحانی بعد از 36 سال
زیباکلام نوشت: هر طور که به دیدار روحانی با نخست وزیر انگلستان بنگریم، از این واقعیت نمی توان گریخت که این دیدار، بی تردید، ملاقاتی تاریخی خواهد بود.
در ادامه یادداشت صادق زیباکلام در شرق می خوانید: برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رییس جمهور ایران با نخست وزیر انگلستان دیدار می کنند. شواهد و قراین موجود، حکایت از آن دارند که دیدار دارای اهمیت بالایی است.
هر دو طرف بر ضرورت حل مساله هسته ای ایران تاکید دارند. هر دو طرف روی اهمیت مبارزه با جریانات خشونت گرای مذهبی در منطقه از جمله داعش و نقش مستقیم و غیرمستقیم ایران در این مبارزه متفق القول هستند و به احتمال خیلی زیاد، هر دو طرف برای بازگشایی کامل سفارت طرفین در خاک یکدیگر نقطه نظرات مثبتی ارایه خواهند داد.
جزییات مذاکرات و تماس های میان دو کشور البته که دارای اهمیت است اما مهم تر از مفاد مذاکرات میان روحانی و «کامرون»، تبعات سیاسی این دیدار تاریخی است. واقعیت این است که میان «واشنگتن» و «لندن»، انسجام سیاسی عمیقی وجود دارد. این انسجام به لحاظ تاریخی همواره میان آن دو کشور بوده و از فردای جنگ جهانی دوم، جدای از ابعاد تاریخی، یک بعد سیاسی بین المللی مستحکم پیدا کرده است.
در واقع، کمتر موردی را می توان ظرف 70سال اخیر به یاد آورد که «واشنگتن» و «لندن»، پیرامون موضوعی بین المللی با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند. مهم هم نبوده که در انگلستان محافظه کاران بر سر قدرت بودند یا حزب کارگر یا در «کاخ سفید»، جمهوری خواهان ساکن بوده اند یا دموکرات ها. هر دو کشور نیز به یک اندازه با کشور ثالث در دشمنی بوده اند و هر دو به یک اندازه با کشور سوم، دوستی و مراوده داشته اند. مخالفت با صدام و حمله به عراق، مخالفت با دخالت نظامی در سوریه علیه «بشار اسد»، همراهی نکردن با «تل آویو» در عملیات نظامی علیه فلسطینی ها در «غزه»، ایستادگی علیه روسیه در اوکراین و موضع گیری اخیر علیه «داعش» و موارد مهم بین المللی دیگر، نمونه هایی از آن است. این قاعده کلی درخصوص ایران هم ساری و جاری است. بگذارید صورت مساله را به شکل دیگری تعریف کنیم. اگر زمینه های توافق تهران و واشنگتن فراهم نشده بود، در عمل، غیرممکن می شد که بلندپایه ترین مقام کشور انگلستان با رییس جمهور ایران دیدار و گفت وگو می کرد. البته، ممکن است برخی از مخالفان تنش زدایی ایران و ایالات متحده، ما را متهم کنند که به ملاقات نخست وزیر انگلستان و رییس جمهور ایران، بیش از حد، خوش بین شده ایم. آنان تلاش خواهند کرد تا هرطور شده بر موانع ملاقات احتمالی «اوباما» و روحانی بیفزایند. اما مساله، نه ذوق زدگی است نه باور به این مساله که تنش زدایی با آمریکا همه مشکلات ما را یک شبه حل خواهد کرد.
از قضا هستند، بسیاری کشورهای دیگر که روابط حتی صمیمانه ای هم با ایالات متحده دارند، ولی مشکلات و مسایلشان حل نشده است. نه؛ برای حل مشکلات و مسایلمان نیازمند به کارگیری دانش، تجربه، خرد جمعی و بالاتر از همه تعقل هستیم. سخن این نیست که تنش زدایی با آمریکا کدام مشکل ما را برطرف می کند، بلکه سوال اساسی آن است که اصرار بر تداوم تنش با «کاخ سفید»، چه کمکی به حل وفصل مسایل ایران می کند؟
به هرحال، ملاقات «دیوید کامرون» و حسن روحانی به معنای سبزشدن چراغ مناسبات تهران و واشنگتن نیز خواهد بود. از شکفتن یک گل، البته که بهار نمی شود اما شکفتن یک گل، دست کم طلیعه پایان زمستان روابط می تواند باشد. اگر تا این حد هم خوش بینانه نخواسته باشیم به موضوع نگاه کنیم، پیام ملاقات این دو مسوول ارشد دو کشور، تقویت احتمال دیدار اوباما و روحانی است. هرچند، برای وقوع چنین دیداری، نباید از تاثیرگذاری متغیرهای دیگر هم غافل ماند.
نظر شما :