امضای پروتکل الحاقی در توافق نهایی
کمی بیشتر از یک ماه به پایان فرجه شش ماهه برنامه اقدام مشترک ژنو برای دستیابی ایران و گروه 1+5، به توافق هسته ای نهایی باقی مانده است. هرچند مذاکرات هسته ای جامع قرار است در چارچوب گروه 1+5 متشکل از آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان به نتیجه نهایی منجر شود اما به طور حتم روند مذاکرات دوجانبه ای که بین سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام می شود نیز بر این روند تاثیر گذار است. ایران و آژانس به موازات این مذاکرات هسته ای در حال همکاری های فنی هستند که با توجه به مسوولیت آژانس برای نظارت بر روند اجرای برنامه اقدام مشترک ژنو، حائز اهمیت است.
گفت وگوی فرهیختگان با بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی را می خوانید:
علی اکبر صالحی پیش از این اعلام کرده بود که ایران به سانتریفوژهای بیشتری برای تولید سوخت رآکتورها نیاز دارد. گفته می شود در چهارمین دور از مذاکرات هسته ای وین نیز تهران به این موضوع اشاره کرده است و فرانسه مدعی است که این مساله عامل عدم پیشرفت مذاکرات بوده است. اصولا ایران برای تولید سوخت رآکتور بوشهر به چه تعداد سانتریفوژ نیاز دارد؟
طرفین مذاکرات هسته ای قرار گذاشته اند، محتوای مذاکرات محرمانه است. اما موضوعاتی که فرانسه مطرح می کند، باید گفت پاریس در برنامه اقدام مشترک نیز اگر نگوییم نقش کندکننده اما نقش سخت کننده مذاکرات را ایفا کرده است. بنابراین اگر فرانسه اظهاراتی را مطرح می کند، نمی توان با سابقه ای که در گذشته داشته به آن خوشبینانه نگاه کرد. ایران در برنامه های هسته ای یک افق پیش رو دارد و می خواهد به حدی از ظرفیت های هسته ای برسد. ایران براساس مدل های متعارفی که در غرب هم مورد پسند است برنامه های خود را دنبال می کند. پیش از این موسسه آمریکایی استنفورد پیش بینی کرده بود که ایران تا سال 1372 به ظرفیت تولید 20 هزار مگاوات برق اتمی دست پیدا کند. اما ما خیلی جاه طلبانه به این موضوع نگاه نمی کنیم و نگاه ما واقع بینانه است. براساس این نگاه ما نیاز داریم به درصدی از انرژی دست پیدا کنیم که بتواند امنیت انرژی را تامین کند. تحقیقات نشان می دهد که ما بین پنج هزار تا 15 هزار مگاوات برق اتمی نیاز داریم. حتی اگر بخواهیم در بازه زمانی 16 یا 17 ساله به حداقل این تولید دست پیدا کنیم باید زیرساخت آن را از امروز فراهم کنیم. تولید برق هسته ای این گونه نیست که امروز تصمیم بگیریم و سه یا پنج سال دیگر آن را تولید کنیم. ما براساس نیاز برای تولید این میزان برق اتمی، برنامه های خود را به طرف مذاکرات هسته ای ارائه کرده ایم و این برنامه ها منطقی و قابل دفاع بوده است. اما این موضوعی که فرانسوی ها در مورد تعداد سانتریفوژها مطرح می کنند در چارچوب فنی نیست و بیشتر مساله سیاسی در آن مطرح است و به روند مذاکرات کمکی نمی کند.
از نظر شما ایران باید چه تعداد سانتریفوژ داشته باشد تا بتواند سوخت رآکتور بوشهر را تامین کند؟
در مذاکرات هم بحث تعداد مطرح است و هم بحث میزان غنی سازی. ممکن است بتوان حجم مورد نظر از مواد را با تعداد کمتری سانتریفوژهای پیشرفته تر تولید کرد و این موضوعات به هم ارتباط دارد.
ایران در حال حاضر 19 هزار سانتریفوژ دارد که از این تعداد حدود 10 هزار دستگاه فعال هستند. غرب می خواهد تعداد سانتریفوژهای فعال را کاهش دهد، اما ظاهرا دیپلمات های ایرانی در وین گفته اند که ایران به بیش از 19 هزار سانتریفوژ کنونی نیاز دارد؟
بحث تعداد سانتریفوژ را ایران به این شکل که گفته می شود مطرح نمی کند. ایران بحث میزانی را مطرح می کند که این ماشین ها غنی می کنند. الان اگر هر تعدادی گفته شود ممکن است گمراهی ایجاد کند و سیگنال غلطی ارسال کند، اما مهم این است که غنی سازی طبق نیاز عملی ایران انجام شود.
ایران برای پنج هزار مگاوات برقی که گفتید قصد دارد تولید کند به چند دستگاه سانتریفوژ نیاز دارد؟
بستگی دارد که بخواهد چه میزان از سوخت را در داخل کشور تامین کند و چه میزان را در خارج.
اما طرح ایران برای تولید سوخت رآکتور بوشهر از تلاش برای بومی کردن تولید سوخت حکایت دارد؟
بله، حتما همین طور است. ما کشوری هستیم که ظرفیت تولید بومی سوخت را داریم و می توانیم روند رشد را ادامه دهیم.
پس تکلیف قرارداد 10 ساله با روسیه برای تامین سوخت رآکتور بوشهر چه می شود؟ هفت سال دیگر از این قرارداد باقی مانده است؟
ما اتفاقا همان هفت سال دیگر را نشانه گرفته ایم. ما می گوییم این طرح را برای هفت سال دیگر داریم که قرارداد با روسیه به پایان می رسد. اما برای اینکه این طرح ها در آن زمان به نتیجه برسد باید از امروز مقدمات آن را فراهم کرد. ما نمی خواهیم برنامه ای را به طور غافلگیرکننده اعلام کنیم. ما برنامه های عادی خود را در این زمینه داریم و زمانی که طرف مقابل در مورد آن سوال می کند، طرح هایمان را ارائه می کنیم.
50 هزار سانتریفوژی که آقای صالحی به آن اشاره کرده بودند، بر مبنای کدام یک از این طرح هاست؟
48 هزار و اندی یا نزدیک به 50 هزار سانتریفوژ ظرفیت اولیه پیش بینی شده برای تاسیسات نطنز بود و مفهوم آن این بوده که بتواند سوخت یک نیروگاه را تامین کند. براساس ماشین های نسل اول و دوم ما باید تمام ظرفیت نطنز را به کار بگیریم تا بتوانیم سوخت رآکتور بوشهر را تامین کنیم. اما در صورتی که تعداد نیروگاه ها بیشتر شود، آنگاه باید چه کرد؟ در این صورت باید نطنزهای بیشتری داشته باشیم. این در حالی است که فعلا در جریان مذاکرات، ما در حال قبول کردن برخی محدودیت ها هستیم. بحثی هم در مورد محدودیت نوع سانتریفوژها مطرح است. به همین دلیل ما برنامه های خود را اعلام می کنیم و باید اعتماد وجود داشته باشد. اگر نگاه بدبینانه وجود داشته باشد می توان با یک دهم سوخت نیروگاه نیز به بمب هسته ای دست یافت. همان گونه که رئیس جمهور اشاره کردند، آپارتاید هسته ای قابل پذیرش نیست و طرف مقابل باید این موضوع را درک کند. ما شفافیت را روی میز می گذاریم نه حقوق خود را. اگر طرف مقابل خواستار شفافیت بیشتر باشد ما شفافیت بیشتری نشان خواهیم داد. اگر بحث امضای پروتکل الحاقی مطرح باشد...
آیا امکان امضای پروتکل الحاقی وجود دارد؟
بله. در برنامه اقدام مشترک ژنو یک برنامه شش ماهه تعریف شده است و یک برنامه بلندمدت. در آن برنامه بلندمدت توافق شده است که ایران پروتکل الحاقی را تصویب کند. اگر ما پروتکل الحاقی را تصویب کنیم و شفافیت بیشتری داشته باشیم دیگر نباید برنامه های هسته ای ایران نگرانی ایجاد کند.
اخیرا اولی هاینونن (مقام سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی) بار دیگر پیشنهاد نظارت آن لاین ( از راه دور) بر تاسیسات هسته ای ایران از جمله نطنز و فردو را مطرح کرده است، آیا اگر بنا باشد ایران شفافیت بیشتری نشان دهد، با نظارت آن لاین موافقت می کند؟
در حال حاضر بحث هایی در آژانس مطرح است. برای مثال موضوعاتی فراتر از پروتکل الحاقی مطرح است و بحث های آن لاین. ما در حال حاضر آف لاین تحت نظارت هستیم. به این معنی که دوربین ها فیلم می گیرند و سپس بازرسان فیلم ها را مشاهده می کنند. پس اگر این نظارت آن لاین هم بشود تفاوت چندانی نخواهد داشت. بحثی که ما مطرح می کنیم این است که حاضر نیستیم روی یک رژیم حقوقی خاص ایران صحبت کنیم. یک ابزارهای بین المللی برای همه کشورها وجود دارد که ایران نیز آنها را می پذیرد. برای مثال آنها بحث بازرسی روزانه را مطرح کردند و ما آن را پذیرفتیم.
اما با درخواست آژانس برای بهره مندی از یک دفتر ثابت در ایران موافقت نکردید با وجود اینکه کشورهایی مانند ژاپن این اقدام را انجام داده اند.
زمانی که آژانس موضوع افتتاح دفتر در ایران را مطرح کرد با آن مخالفت کردیم. آنها گفتند در ژاپن این دفتر وجود دارد. اما ما گفتیم شما به ژاپن clearance (تایید صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای) داده اید، به ما هم clearance بدهید و تایید کنید همه فعالیت های هسته ای ایران صلح آمیز است تا ما به شما مجوز دفتر بدهیم. ما گفتیم اگر می خواهید نظارت داشته باشید، نظارت کنید اما اینجا خیمه نزنید و پایگاه نداشته باشید. این حرف ما یک حرف حقوقی است. یک موضوع دیگر را هم که مطرح می کنند در مورد نگرانی از تولید پلوتونیوم از رآکتور اراک است. اما باید گفت این پلوتونیوم باید در روند بازفرآوری قرار بگیرد تا کارایی تسلیحاتی داشته باشد و این روند بسیار دشوار است.
آیا ایران تاسیساتی برای بازفرآوری پلوتونیوم در اختیار دارد؟
خیر. اگر هم بخواهد چنین چیزی تولید کند سال ها طول می کشد. اطلاعات غلطی به مردم دنیا داده اند. این طور نیست که اگر رآکتور اراک فردا هم وارد مرحله تولید شود، پلوتونیوم با قابلیت تولید سلاح هسته ای تولید کند.
در خوشبینانه ترین حالت رآکتور اراک چه زمانی به بهره برداری می رسد؟
اگر طبق برنامه خودش پیش برود حدود یک سال و نیم. البته فعلا مقداری برنامه را کند کرده ایم.
این زمان براساس طرح کنونی است، اما اگر قرار باشد رآکتور اراک بازطراحی شود چه؟
در صورت بازطراحی این زمان طولانی تر خواهد شد. البته بستگی به نوع تغییرات دارد. نوع تغییرات موضوع مذاکره است.
آیا این باز طراحی هزینه مضاعفی هم دارد؟
بله.
می توان در مورد این هزینه با آژانس وارد مذاکره شد؟
هزینه مساله ثانویه است. مساله اصلی این است که طرحی برای تعدیل نگرانی ها مورد توافق قرار گیرد. پس از این زمان و هزینه مهم است و موضوعات مذاکره. همین موضوعات است که مذاکرات را پیچیده کرده است.
قبل از مذاکرات وین خوشبینی فزاینده ای در مورد حل و فصل موضوع رآکتور اراک وجود داشت. اما برخلاف پیش بینی ها ایران و گروه 1+5 توافقی را در این زمینه اعلام نکردند، آیا همچنان مشکلی در مورد رآکتور آب سنگین اراک وجود دارد؟
من به صورت سربسته می توانم بگویم که موضوع رآکتور اراک به لحاظ فنی حل شده است و آنچه که موجب شده این بحث حالت ایستایی پیدا کند سیاسی است، نه فنی. اینکه می گوییم خوب است طرفین اراده داشته باشند به همین دلیل است. اراده و نیت تعیین کننده است. ما اکنون راه حل فنی داریم اما زمانی که به سیاسیون ارائه می شود، آنها هم باید با اراده خود این موضوع را حل کنند و به مرحله تصمیم گیری برسانند.
پس نقش سیاست در کندی روند مذاکرات موثر بوده است؟
شاید بخشی از پیچیدگی مذاکرات به این دلیل است که موضوع سیاست بر بحث فنی غلبه دارد و به همین دلیل زمانی که فرانسه موضع گیری می کند، در واقع خواسته های سیاسی خود را مطرح می کند. اما اگر فرانسه به این قضیه سیاسی فکر نکند و نگاه فنی و حتی حقوقی داشته باشد، می توان مسائل را حل کرد. در کشور ما در سطوح بالا تصمیم درستی اتخاذ شده است.
چه تصمیمی؟
تصمیم این است که ما نگرانی ها را به حداقل برسانیم اما حقوق ما حداقلی نباشد. شاید طرف مقابل بخواهد حقوق ما حداقلی باشد و اطمینان آنها حداکثری اما این نمی شود. این بازی باید برد- برد باشد. برد ما حقوق مان است و برد آنها تعدیل نگرانی های شان.
آژانس بین المللی انرژی اتمی در تازه ترین گزارشش پایبندی ایران به تعهداتش را تایید کرده، اما در عین حال می گوید هنوز نمی تواند ماهیت صلح آمیز برنامه های هسته ای ایران را تایید کند. چه اقدامی از سوی ایران موجب می شود آژانس بتواند به تصمیم گیری قطعی در این مورد برسد؟
در این مورد سه عامل تاثیرگذارند؛ یکی منابع اطلاعاتی آژانس که برخی از آنها کشورهای طرف مذاکره ایران هستند و همچنین رژیم صهیونیستی که اطلاعات غلطی ارائه می کند. عامل دیگر ایران است که چگونه با آژانس رفتار می کند و عامل سوم تعامل ما با آژانس و آن کشورهاست.
تهران همواره بر دسترسی به منابع اطلاعاتی آژانس تاکید داشته، آیا در این زمینه پیشرفتی حاصل شده است؟
این سازوکاری در آژانس است که ایراد دارد و باید برطرف شود. اغلب روسای آژانس از علم حقوق سررشته دارند و می دانند که نمی توان هر اتهامی را وارد کرد، بدون اینکه مستندات آن ارائه شود. آنها ایران را متهم می کنند و می گویند از خودت دفاع کن اما اسناد آن را در اختیار ما قرار نمی دهند. ما بر این باوریم که اطلاعات منابع آژانس باید بررسی شود. پس از اعمال فشار بر آژانس توانستیم نسخه های پاورپوینت منابع مورد ادعا را مشاهده کنیم اما همان نسخه های پاورپوینت هم که در گذشته 117 صفحه پاسخ برای آن نوشتم دچار مشکل بود. مشخص بود برخی اسناد جعلی است. آژانس براساس اصالت داده ها از منابع آنها را مورد توجه قرار می دهد اما ما می گوییم که نخست باید اصالت این منابع تایید شود.
یکی دیگر از موضوعاتی که آژانس تا چند ماه پیش به شدت بر آن اصرار داشت، بازرسی از پارچین بود، اما اخیرا این موضوع کمتر مطرح می شود. آیا آژانس همچنان خواستار دسترسی به پارچین است؟
بخشی از تبلیغاتی که علیه برنامه های هسته ای ایران مطرح می شود، پارچین است. آژانس در گذشته دو بار از پارچین بازدید کرده است. اما حرف ما این است که آژانس می خواهد چه چیزی را مشاهده کند؟ پارچین یک محوطه نظامی است که در آن اسرار نظامی داریم که نمی توانیم اجازه دهیم آژانس هرلحظه وارد آن شود. هیچ کشوری در دنیا اسرار نظامی خود را فاش نمی کند. حتی اگر پروتکل الحاقی را پذیرفته بودیم نیز دسترسی آژانس به تاسیسات اینچنینی تابع مقررات و ضوابطی بود. تاکنون دوبار بازرسی از آژانس انجام شده اما هر بار بهانه ای جدید از سوی آژانس مطرح شده است. ما تاکنون تقریبا در مورد 18 موضوع در زمان های سه ماهه به آژانس اطلاعات داده ایم.
آژانس می گوید در مورد چاشنی های انفجاری اطلاعات بیشتری می خواهد، این اطلاعات ارائه شده است؟
بله. در همان روزهای آخر اطلاعات به آژانس داده شد.
در حال حاضر برآورد شما از روند همکاری ها با آژانس چیست؟
آقای آمانو هم در گزارش کتبی خود و هم در سخنرانی و هم در جمع بندی اش از همکاری ایران استقبال کرد و روند همکاری ها را رو به جلو خواند. ما اکنون پادمان را داریم و بعدها ممکن است پروتکل الحاقی را داشته باشیم البته فصلی هم در آژانس تحت عنوان همکاری های داوطلبانه مطرح است. که این همکاری های داوطلبانه چارچوبی دارد.
اگر به جای آمانو اکنون محمد البرادعی مدیرکل آژانس بود هم به همین اندازه پیشرفت می کردید؟
افراد هر کدام ویژگی های خود را دارند. سازمان ها هم تحت تاثیر مسوولان می توانند عملکرد های متفاوتی داشته باشند اما بحث این است که درنهایت حقوق و حدود هر کدام مشخص باشد.
یکی از موضوعاتی که اخیر مطرح می شود ایجاد کنسرسیوم مشترک غنی سازی و جایگزینی سانتریفوژهای نسل اول با تعداد کمتری سانتریفوژ نسل دوم است که آقای حسین موسویان، سخنگوی سابق تیم هسته ای به آن اشاره کرده اند. آیا این راه حل ها می تواند در توافق هسته ای نهایی مطرح باشد؟
تا آنجایی که اطلاع دارم مذاکره کنندگان ما در مورد کنسرسیوم صحبت نکرده اند زیرا این موضوع در گذشته مطرح بوده است. اما می تواند در بعضی امور به صورت مکمل مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال ایران برنامه های غنی سازی خود را دارد اما در کنار آن با برخی کشورها نیز به طور مشترک کار می کند. این به این معنی نیست که ایران از غنی سازی صرف نظر می کند و به سوی کنسرسیوم می رود.
با توجه به فضای کنونی مذاکرات امکان توافق نهایی تا 29 تیر را چقدر ارزیابی می کنید؟
من چون زمانی معاون آمریکای وزارت خارجه بودم این نکته را خاطرنشان می کنم که این تصور که ایران تحت فشار مذاکره می کند، غلط است. ممکن است فشارهایی به دلیل شرایط اقتصادی و تحریم ها وجود داشته است اما به دلیل فشارها نیست که ایران مذاکره می کند. ایران می خواهد مشکلاتش را با دنیا حل کند و شفاف باشد. هیات حاکمه آمریکا به نظر می رسد به این دلیل که با سختی کار و فشار به ایران در واقع آشناست، در رابطه با رسیدن به یک توافق با ایران می تواند جدی باشد. این در مورد کنگره فرق می کند. کنگره دستش توی کار نیست. بیرون گود نشسته می گوید لنگش کن. تنها می گوید فشار بیاورید. اما قانون فشار این است که وقتی به چیزی فشار می آورید به خود شما هم فشار وارد می شود و این هزینه دارد. به همین دلیل هیات حاکمه آمریکا به نتیجه رسیده است که فکر می کند راه حلی باید پیدا کند و ایران نیز واقعا جدی است که اگر حقوق اش حفظ شود، راهی پیدا شود. من خوش بینی محتاطانه دارم.
نظر شما :