از بی تحرکی در رابطه با کابل تا تنش در رابطه با تهران
آیا پاکستان به روابط فرامنطقه ای – عربی می اندیشد؟
دیپلماسی ایرانی: پیش از بررسی تاثیر پاکستان و سیاست خارجی آن بر همسایگان این کشور، باید نگاهی گذرا به تحولات داخلی پاکستان بیاندازیم. در سالی که گذشت پاکستان با حکومتی مواجهه بود که با رای منتخب مردم در سطح فدرال و ایالت ها بر سر کار آمد: حزب مردم که یک دوره کامل را برای اولین بار پشت سر گذاشت. این بار انتقال قدرت از طریق صندوق های رای صورت گرفت و حزب کنونی با اکثریت قابل ملاحظه ای در قدرت ماند و برنده انتخابات شد و توانست دولت تشکیل داده و همچنین در سطح فدرال و ایالت ها و همچنین پارلمان قدرت را در اختیار داشته باشد. به عبارت دیگر حزب حاکم توانست دولت و مجلس را در همه سطوح در کنترل بگیرد.
همزمان اتفاق مهم دیگری نیز در پاکستان روی داد. عناصر قدرت در حوزه ارتش و قضا به دلیل پایان عمر خدمتی خود بازنشسته شدند و جای خود را به افراد جدیدی داند که می توان گفت به نوعی از طرف حکومت جدید بودند. یعنی در راس نهاد ارتش که همواره به عنوان یک نهاد بزرگ در پاکستان عمل می کرده و همچنین نهاد قضا افراد جدیدی قرار گرفتند که هماهنگی بیشتری با دولت جدید دارند. بنابراین چرخ قدرت در پاکستان از طریق صندوق های رای یک اتفاق بود.
اتفاق دیگر که کم سابقه بود افزایش ناامنی ها در جای جای پاکستان است. به نحوی که از پایتخت گرفته تا شهرهای بزرگ از جمله کراچی، شاهد عملیات های افراطی و تروریستی بودیم که هزینه های زیادی را بر پاکستان تحمیل کرد. خروجی این وضعیت نیز تحت فشار قرار گرفتن زیرساخت های این کشور بیش از هر زمان دیگر بود. برای مثال در حوزه انرژی در برخ از شهرهای بزرگ بیش از 12 ساعت در روز با خاموشی مواجه بودند. در کل موضوعات اقتصادی زیر سوال قرار گرفت.
وقتی تحولات داخلی پاکستان دست به دست هم می هد، وضعیت جدیدی را در حوزه کارکرد سیاست خارجی پاکستان به وجود می آورد. اما در حوزه روابط با همسایگان بزرگ از جمله هند، تحول عمده ای را شاهد نیستیم. همچنین در حوزه روابط با افغانستان با توجه به تحولات جدیدی که این کشور در پیش رو دارد، از جمله انتخابات ریاست جمهوری و خروج نیروهای نظامی می توان گفت تحول عمده مثبتی در راستای روابط کابل- اسلام آباد شاهد نیستیم. از طرفی همسایه مهم دیگر پاکستان یعنی جمهوری اسلامی ایران است که با توجه به انتخابات صورت گرفته و روی کار آمدن دولت جدید، انتظار می رفت که رفت و آمدهایی صورت بگیرد اما به دلیل وضعیتی که گفته شد، اتفاق مهمی در تحولات سیاسی به وجود نیامد. اتفاق اخیر یعنی گروگان گرفته شدن 5 سرباز مرزبان نیز سایه خود را تا حدودی بر روابط فی مابین تهران و اسلام آباد انداخت. در حوزه انرژی نیز با جود اینکه طرف ایرانی بخش عمده ای از تکالیف خود را انجام داد اما به نظر می رسد به لحاظ همان اتفاقات داخلی، به سرانجام نرسید.
تنها تحولی که می توان در حوزه پاکستان مشاهده کرد، رفت و آمدهای زیاد حوزه کشورهای عربی با این کشور بود که باید دید چنین رفت و آمدهایی به لحاظ عملیاتی چه تاثیری بر اقتصاد و سیاست داخلی پاکستان و حوزه پیرامونی خواهد داشت؟
در گذشته هر گاه اسلام آباد تداوم همه جانبه ای با حوزه پیرامونی خود نداشته، لزوما وارد وضعیت مطلوب نشده است. در حال حاضر نیز باید دید حزب حاکم یعنی مسلم بیگ که حکومت را در دست دارد، با تحولات چه خواهد کرد. آیا حزب حاکم در پاکستان در رفتار تقریبا بدیع ش روابط خود را در حوزه فرامنطقه ای با برخی کشورهای عربی تعریف می کند یا خواهان آن است در یک رفتار متوازن رابطه قابل قبولی با حوزه پیرامونی خود داشته باشد. به نظر می رسد تا به الان اتفاق مشخصی روی نداده است. با وجود سیاست های روی داده در تهران و نگاه به حوزه پیرامونی به خصوص همسایگان خود و زمینه های فراهم شده، با گذشت نیمه دوم سال گذشته هیچ اتفاقی از طرف پاکستان به وجود نیامد. از این رو باید دید اسلام آباد در حوزه سیاست خارجی پیرامونی خود تغییراتی را خواهد داد یا نه؟ به خصوص با ایران با توجه به اینکه بزرگترین کشور از نظر منابع انرژی پاک در منطقه و جهان و نیار مبرم پاکستان به این انرژی. اما تا کنون اقدام اساسی از سوی پاکستان با وجود آمادگی تهران، صورت نگرفته است. اتفاقات صورت گرفته در مرز ایران و پاکستان و حضور جریان های افراطی وضعیتی را به خصوص در افکار عمومی به وجود آورده که اثرات منفی خودش را بر جای گذاشته است. به همین دلیل باید مقداری صبر کرد و امید وار بود که در سال جدید روابط پاکستان در حوزه پیرامونی به خصوص نسبت به ایران در وضعیت بهتری نسبت به گذشته قرار گیرد.
انتشار اولیه: سه شنبه 5 فروردین 1392/ بازانتشار: پنجشنبه 7 فروردین 1392
نظر شما :