چهل و یکمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
آقای رئیس جمهور از اصلاحات خجالت می کشد
دیپلماسی ایرانی: امسال سومین سالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، نویسنده و روزنامه نگار مشهور لبنانی را که ماحصل سفر هر ساله وی به امریکا است، با هماهنگی او ترجمه و منتشر می کند. یادداشت هایی که در پی دیدارهای او با مقام های امریکایی در واشنگتن و نمایندگی های جامعه جهانی در نیویورک نوشته شده اند و به دلیل به روز بودن آنها اهمیت خاصی دارند. همانند همیشه نعوم نامی از مصاحبه کننده نمی آورد اگر چه سمت او را ذکر می کند، و به رویه همیشگی اش مصاحبه اش بیش از آن که مصاحبه باشد، گفت وگو و بحثی خواندنی است.
نعوم در مقدمه امسال یادداشت های خود آورده است: در طول 15 سال شاید هم بیشتری که هر سال در ماه مارس به واشنگتن سفر می کنم و نزدیک به پنج هفته ای را که هر سال در آن جا می گذرانم، به اداره های مختلف امریکایی و مراکز پژوهشی متنوع و صاحب نامی که ارتباطات بسیاری با سیاست خارجی و داخلی امریکا دارند، سر زده ام. امسال نیز به عادت هر ساله نزد همه آنها رفتم و به نیویورک که بعضی ها به آن لقب جهان داده اند، نیز سر زدم. با مقام های عالی رتبه نهادهای بین المللی چه اعضای سازمان ملل، چه دیپلمات های کشورهای مختلف و چه پژوهشگران مشهور مراکز پژوهشی فعال در ایالات متحده نیز دیدار کردم و همانند همیشه با برخی از چهره های ذی نفوذ در نهادهای امریکایی و حتی صهیونیستی هم دیدار کردم و به گفت وگو نشستم. در سلسله جدید از یادداشت هایم درباره شرق و غرب جهان عرب و همچنین تحولات خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین ایران اسلامی و ترکیه به طور مفصل خواهید خواند. البته افغانستان و پاکستان و کشوری که به تازگی تهدیدی برای امنیت ملی امریکا شده، یعنی کره شمالی نیز از قلم نینداخته ام. درگیری های فلسطینی – اسرائیلی را نیز فراموش نکرده ام.
در زیر چهل و یکمین بخش از سلسله نوشته های جدید سرکیس نعوم را می خوانید:
درباره دلایل اختلافات الجزایر با مغرب مسئول امور اعراب شمال افریقا در کاخ سفید که سمتی واقعا مهم هم دارد، گفت: «دلیل اصلی اختلافات خیلی ساده صحرای غربی است. هر دو کشور غنی و همسایه یکدیگر هستند، مشکلات مشترک و مصالح مشترک دارند که باید به آنها توجه کنند. مصالحشان توسعه و اصلاح و ایجاد فرصت کار و مبارزه با تروریسم و مشکلشان تلاش هایی است که می خواهند از طریق فساد دولت را متزلزل کنند. به نظر من مغرب بیش از الجزایر مسئول عدم حل مشکلات صحرای غربی است. اخیرا کریستوفر روس، نماینده سازمان ملل برای حل این مشکل خواسته است که جلسه مشترکی میان دو کشور برگزار شود، مغربی ها دعوت را قبول کردند اما الجزایری ها رد کردند برای این که گفتند هیچ توصیفی برای حضور آنها تعریف نشده است، در حالی که این موضوع اصلا جزئی از مشکل نبوده است. اما مغرب می خواهد به همه بقبولاند که مشکل صحرای غربی از آن جایی آغاز می شود که اهالی این منطقه به دنبال خودمختاری هستند نه تلاش برای رسیدن به حق تعیین سرنوشت. مغرب باید از برخی شرایطش کوتاه بیاید.»
پرسیدم نظرت درباره لیبی و تونس چیست؟ جواب داد: «هنوز ارتشی در لیبی شکل نگرفته است برای همین مرزهای زمینی آن با کشورهای همسایه اش از دست رفته است. دلیل آن هم به انقلابی باز می گردد که باعث سرنگونی دولت خودکامه قذافی شد. اما در تونس باید بگویم که دولت ضعیف است. و ارتش هم از زمان استقلالش تا کنون هیچ گاه عهده دار نقش مدنی یا سیاسی نبوده است. البته اساسا هم قوی نیست. مرزهایش با کشورهای همسایه نیز الآن باز شده یا به نوعی از دست رفته است. طوری شده که الجزایر و مغرب باید با هم همکاری کنند، اگر بتوانند، یا این که هر کدام به تنهایی دست به کار شوند تا بتوانند این موضوع را درمان کنند.»
پرسیدم: «آیا واقعا عبدالعزیز بوتفلیقه نمی خواهد باور کند که اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشیده و از بین رفته است؟» خندید و جواب داد: «ما هم دقیقا همین موضوع را به صورت لطیفه در صحبت های داخلی مان مطرح می کنیم. الجزایر شبیه کشورهای کمونیستی است. اما شبیه کره شمالی نیست. نظام در آن در حالی شروع شد که عبدالعزیز بوتفلیقه در راس آن بود و با مشکلات متعددی در کشور حتی قبل از این که بهار عربی آغاز شود دست به گریبان بود. آزادی رسانه ها را گسترش داد و ظرف چند سال کم گذشته بارها حقوق ها را افزایش داد. تلاش کرد به پروژه های مردمی بپردازد. اما قطعا فساد بزرگی در الجزایر است و بیکاری گسترده است و آشوب وجود دارد. بوتفلیقه تلاش کرد اصلاحات سیاسی انجام دهد اما با خجالت. اما الآن هیچ کدام از کارهایش کافی نبوده اند. و او اکنون از ثروت کشور برای جلوگیری از انقلاب و آشوب و در آخر فروپاشی استفاده می کند. با علم بر این که در الجزایر مراکز قدرت متعدد مدنی و اقتصادی و سیاسی وجود دارند که بوتفلیقه، رئیس جمهور ضعیف ترین فرد میان آنها محسوب می شود. قبل از هر چیز بگویم که نگرانی چندانی از مشکلات و نگرانی ها در الجزایر وجود ندارد.»
گفتم: «درباره تونس و انقلاب آن و مواضع مردمی تونس با همه اقشار انقلابی ای اش، جایی که بهار عربی از آن جا آغاز شد، برایم بیشتر بگو.» گفت: «چه بگویم؟ آیا می خواهی بدانی که تا حالا انقلاب متضادی در آن بوده است؟ تونس تجربه جدیدی است. و در عین حال در آن تفاوت مدنی بسیاری میان دموکراسی و اعتقاد به حقوق زنان و مردان وجود دارد. دموکراسی در نظامی که بعد از انقلاب تاسیس شد مشارکت داشت. در میان آنها همچنین سلفی ها یا اسلام گرایان واقعا تندرو هم وجود دارند. و هنگامی که مشکلات جدی مثل ترور فعال چپ گرا، شکری بلعید به وجود آمد، واقعا ترسیده بودیم که این ترور واکنش بزرگی در پی داشته باشد. اما حامد الجبالی، رئیس دولت و مسئول بارز در جنبش النهضه اخوانی، با استعفا از سمتش جلوی تندروی ها را گرفت و با دعوت از تشکیل دولتی با کفایت که نماینده بخش گسترده ای از مردم باشد و همچنین وعده به محاکمه قاتلانی که بعدا دستگیر خواهند شد، توانست جلوی مشکلات را تا اندازه بسیاری بگیرد. مشکل اخوان تونس در حال حاضر آزادی ای است که به جریان های سلفی داده اند و آنها هم فرصت یافته اند که فعالیت های بدی مثل کشتار و ترور انجام دهند و بخواهند شریعت اسلامی را در مناطقی مشخص اعمال کنند و بخواهند که به مخالفان چپ و مدنی سخت بگیرند. به نظر می رسد که اخوانی ها همچنان به کشور مدنی اعتقاد دارند. اما باید این پوشش را از بالای سر سلفی ها بردارند و آنها را وادار کنند که به قوانین احترام بگذارند و تحت لوای عدل و مساوات آنها را زیر پا نگذارند. اگر این کار را نکنند به همراه سلفی ها باید به خانه هایشان بروند، ممکن است تونسی ها به دنبال انقلاب جدید و حتی آشوب بروند.»
و این مقام واقعا مهم در کاخ سفید و مسئول اعراب شمال آفریقا در ریاست جمهوری امریکا در آخر گفت: «قذافی "رهبر" لیبی کشته شد و رفت، مبارک، رئیس جمهوری مخلوع مصر فاسد بود و بن علی، رئیس جمهوری مخلوع تونس نیز فاسد بود، همه آنها فاسد بودند.»
نظر شما :