یادداشت استفان والت در فارن پالیسی
چرا بر روی میز بودن گزینه نظامی تاکید داریم؟
دیپلماسی ایرانی: یکی از عبارت های آشنا در مباحثه های مربوط به سیاست خارجی معاصر،تهدید به روی میز بودن گزینه نظامی است. مقامات سیاسی و نخبگان نیز مانند سیاستمداران برجسته از هر دو حزب سیاسی آمریکا ، این جمله را همواره به زبان می آورند. این روزها بیشترین کاربرد این عبارت در روابط آمریکا با ایران است.
هرچه بیشتر در این مورد می اندیشم، این عبارت برای من گنگ تر می شود. چرا؟ چون گزینه نظامی همواره برای ایالات متحده روی میز است، به خصوص زمانی که پای معامله با کشوری مانند ایران در میان باشد. از زمان پایان جنگ سرد، آمریکا بارها از گزینه نظامی استفاده کرده است. در عراق، افغانستان، پاکستان، یمین، بوسنی، صربستان و... . ما موشک ها کروز و دیگر عدوات پیشرفته جنگی خود را به سوی طیف گسترده ای از اهداف، نشانه رفته ایم، و می توان عملیات نیروهای ویژه و ویروس های رایانه ای ( مانند استاکسنت) را نیز به این فهرست اضافه کرد.
البته، از نظر افکار عمومی، تاکید بر روی میز بودن گزینه نظامی، خیلی جدی نیست. به عقیده آنها ، این روشی است که سیاستمداران و نخبگان برای به نمایش گذاشتن قاطعیت خود از آن استفاده می کنند و حتما نمی خواهند این تهدید را عملی کنند. به بیان دیگر، این عبارت ، یک جمله بی معنی است، چرا که کشورهایی مانند ایران ( و دیگران) به خوبی از روی میز بودن گزینه نظامی آگاه هستند و می دانند در صورتی که رهبران آمریکا تصمیم بگیرند، از این گزینه استفاده خواهد شد.
در واقع، این تاکید دایمی بر روی میز بودن گزینه نظامی از بی بصیرتی فراگیری ناشی می شود که نگاه ایالات متحده در مورد دیگران به آن دچار است. آنها این جمله را تکرار می کنند چرا که گمان می کنند کشورهای دیگر آمریکا را یک بزدل می دانند که هیچگاه به دیگران آسیب نمی زند. در نتیجه واشینگتن نیاز دارد تا با تاکید بر روی میز بودن گزینه نظامی، توجه آنها را جلب کند. اما این روزها، این تصویری نیست که جهان از عموسام دارد. در واقعیت، همه می دانند که ایالات متحده همچنان قدرتمند است . همچنین دیگر کشورهای به بخوی می دانند که آمریکا در 20 سال گذشته چگونه و تحت چه شرایطی به دیگر کشورها حمله کرده است. سیاستمداران آمریکایی شاید تلاش می کنند که به رای دهندگان آمریکایی یادآوری کنند که به استفاده از زور تمایل دارند، اما برای دیگر کشورهای جهان، این موضوع نیاز به یادآوری ندارد.
در بسیاری از موارد – شامل ایران – استفاده از زور معنی ندارد، زیرا به پیشرفت اهداف آمریکا کمکی نمی کند و می تواند شرایط را وخیم تر کند. و تنها راه برای معتبر تر کردن گزینه نظامی این است که نشان دهیم در آستانه استفاده از آن قرار داریم – چه با تعیین ضرب الاجل و چه با ایجاد آرایش نظامی. اما این تاکتیک ریسک بالایی دارد. در صورتی که هدف مورد نظر تسلیم نشود، آنگاه آمریکا یا باید بر خلاف تمایل اش، گزینه نظامی را عملیاتی کند یا اینکه هزینه های سیاسی تهدید کردن و سپس پا پس کشیدن را پرداخت کند. همچنین یک تهدید نظامی تمام عیار، راه خوبی برای از هم پاشیدن ائتلاف کنونی علیه ایران و مجاب کردن تهران برای ورود به باشگاه هسته ای است.
باتوجه به گزینه های متعددی که قدرت نظامی گسترده آمریکا آنها را پدید آورده، بزرگترین چالش این است که چگونه دیگران را مجاب کنیم که گزینه نظامی روی میز قرار ندارد. برای مثال، اگر می خواهیم ایران از اهداف هسته ای نظامی دست بکشد، باید تهران را مجاب کنیم که به دنبال بمباران یا تغییر رژیم ایران نیستیم. در صورتی که این رویکرد را دنبال کنیم، ایران نیاز کمتری به بازدارندگی فعال یا ورود فوری به باشگاه هسته ای، احساس می کند. بمباران ایران این احساس را به تهران نمی دهد و به منجر به سقوط رژیم نمی شود، اما به طور حتم واشینگتن توانایی انجام آن برخوردار است. پس چگونه می توانیم به تهران اطمینان دهیم که این گزینه را عملیاتی نمی کنیم؟
در تئوری، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، می تواند یک بیانیه صریح در این مورد منتشر کند یا دو کشور یک توافقنامه از نوع بدون تجاوز یا حمله امضاء کنند. اقداماتی از این دست، ضمانت اجرایی صد در صد ندارند و مقامات ایرانی و آمریکایی نیز بارها بر این نکته تاکید کرده اند که یکدیگر را با اعمال و نه با گفتار، قضاوت می کنند. همچنین ایالات متحده می تواند نیروهای خود را از خلیج فارس خارج کند تا حسن نیت خود را نشان دهد، اما در این صورت نگرانی جدی متحدان آمریکا در منطقه، پیش رو خواهد بود. این یک مشکل است ، اما اینکه تمامی وقت خود را برای اندیشیدن در مورد معتبر کردن تهدید ها صرف کنیم، جالب نیست. ما باید به این موضوع فکر کنیم که چگونه می توانیم تضمین های خود را معتبر کنیم.
در پایان، مساله واقعی این است که آیا دشمنان می توانند موضوعات سیاسی را که احتمال درگیری نظامی را افزایش می دهد، حل کنند. گزینه نظامی برای آمریکا روی میز است، اما اغلب کشورها در مورد آن چندان نگران نیستند، چون اختلافات سیاسی بین آنها به اندازه ای نیست که به پاسخ نظامی بیانجامد. به بیان دیگر، اگر سیاستمداران آمریکایی از تاکید مکرر بر روی میز بودن گزینه نظامی دست بردارند – که البته روی میز است- آنگاه امکان حل اختلافات سیاسی پدید می آید. منظور من این است که هیچ کشوری - مانند ایران - نیست که نداند گزینه نظامی روی میز است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: جمعه 10 آبان 1392/ باز انتشار: سه شنبه 14 آبان 1392
نظر شما :