اتحاد امارات و اسرائیل علیه ایران
طی ماه های اخیر، مهمترین عاملی که در تحولات منطقه خاورمیانه نقش آفرین بوده و دسته بندی های گوناگون را در منطقه دستخوش تغییر کرده، بحران سوریه بوده است. در این رابطه، به نظر می رسد منسجم تر شدن محور مقاومت در مقابل سقوط دولت اسد، کشورهای پادشاهی های منطقه را یکی پس از دیگری به دامان رژیم اسرائیل سوق می دهد.
به گزارش «تابناک»، اخبار و گزارش ها حاکی از آن است که پس از دولت قطر که مدت ها به طور رسمی و آشکار در پی شکل دادن به مناسبات و تحکیم روابط با رژیم اسرائیل بوده و در این زمینه حتی دیدارهایی میان امیر قطر با مقامات ارشد اسرائیلی انجام گرفت، اینک امارات متحده عربی نیز در پی برقراری روابط رسمی – هرچند هنوز مخفیانه – با این رژیم است.
در این رابطه، روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» گزارش داده بررسی لایحه بودجه این کشور نشان می دهد دولت بنیامین نتانیاهو یک دفتر نمایندگی سیاسی جدید رژیم اسرائیل را در یکی از امیرنشین های خلیج فارس گشوده است. بررسی هاآرتص از روی مفاد لایحه بودجه نشان می دهد که دولت نتانیاهو برای اداره این هیات نمایندگی از سال ۲۰۱۰ بودجه اختصاص داده و دفتر را در نیمه سال ۲۰۱۲ فعال کرده است.
به نوشته این روزنامه، ، در لایحه دو سالانه بودجه سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ نیز برای ادامه کار این دفتر نمایندگی بودجه درنظرگرفته شده است.
هرچند محل دقیق این دفتر نمایندگی اسرائیلی در لایحه بودجه این کشور ذکرنشده، اما به نوشته هاآرتص، به احتمال زیاد این دفتر از امارات متحده عربی فعالیت می کند. وزارت خارجه رژیم اسرائیل در پاسخ به استعلام هاآرتص گفته «نمی تواند واکنشی نشان دهد». اظهارنظری که در موارد مشابه، به معنای تأیید مسئله مربوطه از سوی مقامات اسرائیلی است.
هاآرتص اشاره می کند مناسبات اسرائیل و امیرنشین های خلیج فارس از بالاترین حساسیت برخوردار است و «یعکوو هاداس» سفیر رژیم اسرائیل در آلمان و مسئول پیشین نمایندگی این رژیم در قطر در مقاله ای برای «پژوهشکده مطالعات ملی اسرائیل» در فوریه ۲۰۱۲ نوشته بود اسرائیل و امیرنشین های خلیج فارس منافع مشترکی، هم در عرصه های اقتصادی و هم در زمینه های سیاسی دارند.
گفتنی است امارات متحده عربی هرگز با اسرائیل رابطه نداشته و چند سال پیش نیز ترور «محمود عبدالرئوف المبحوح»، یکی از سران شاخه نظامی حماس در هتلی در دوبی، به یک جنجال بزرگ مبدل شد و «ضاحی خلفی»، رییس پلیس دوبی، بارها موساد را عامل این قتل و رخنه دادن فریبکارانه دهها مامور مخفی موساد به دوبی معرفی کرد. اما پس از مدتی، آن جنجال خاتمه یافت و امارات دیگر سخنی از پیگیری این قتل سیاسی مطرح نکرد.
رژیم اسرائیل در گذشته تنها یک هیات نمایندگی محدود به عنوان مرحله نخست از گشایش دفتر بازرگانی در قطر داشت. اما در سال ۲۰۰۹ پس از مدتی که این دفتر به حالت رکود درآمده بود، به طور رسمی نیز بسته شد.
سال های زیادی پیش از آن، در سال ۱۹۹۶، اسرائیل برای مدتی بسیار کوتاه دفتری مشابه در مسقط پایتخت سلطان نشین عمان داشت اما آن هم با آغاز انتفاضه فلسطینی ها در دولت آریل شارون تعطیل گردید؛ هرچند که ۱۵ سال قبل از آن، نوعی مروادات محرمانه بین دو کشور برقرار بود.
امیر قطر تنها رهبر درمیان امیرنشین ها بود که آشکارا با مقاماتی از رژیم اسرائیل دیدار کرد. شیمون پرز و تزیپی لیونی دو مقام ارشد اسرائیلی بودند که در دوحه قطر و نیز در نیویورک با امیر و نخست وزیر قطر دیدار کردند.
براساس اسناد ویکی لیکس، دیپلمات های اسرائیلی به مقامات آمریکا گفته بودند که تزیپی لیونی وزیرخارجه وقت رژیم اسرائیل مناسبات نزدیکی با همتای اماراتی خود برقرار کرده و امارات و امیرنشین ها براین باور بودند که «در برابر ایران، می توانند همیشه روی اسرائیل حساب کنند».
طبق نوشته ویکی لیکس، یک دیپلمات اسرائیلی حتی به همتایان آمریکایی خود گفته بود «امیرنشین ها مطمئن هستند که اسرائیل می تواند جادو کند و آنها را در برابر خطرات ناشی از ایران محافظت کند».
براساس اسناد ویکی لیکس، وزیرخارجه بحرین نیز در سال ۲۰۰۵ درملاقاتی با آمریکایی ها گفته بود «همین دیروز با سفیر سیار اسرائیل در منطقه، بروس شاکدون، دیدار کرده ام و می دانید که اکنون مدتی است که ما مناسبات محرمانه ای با یکدیگر داریم».
به هر حال، گزارش جدید هاآرتص نشان می دهد با وجود کتمان مناسبات محرمانه، رژیم اسرائیل از سال ۲۰۱۰ دوباره مجوز رسمی ورود به امیرنشین ها را، دستکم از طریق یکی از شیخ نشین ها که به احتمال زیاد امارات متحده عربی است، بدست آورده است.
در تحلیل این موضوع باید اشاره کرد که آنچه طی یکی دو سال اخیر به طور ویژه ای زمینه نزدیکی هر چه بیشتر شیخ نشین های منطقه به رژیم اسرائیل را فراهم کرده، تحولات منطقه، به ویژه وقوع انقلاب های عربی که پایه حمایتی رهبران این کشورها را ضعیف کرده و همچنین بحران سوریه است که با طولانی شدن و عدم تحقق اهداف این کشورها در قالب آن، زمینه اتخاذ رویکردی جدید را برای آنان فراهم کرده است.
بر این اساس، ناکامی گروه های شورشی سوری در براندازی دولت اسد و حمایت ایران و حزب الله لبنان از دولت سوریه، این کشورها را به سمت و سوی همکاری با رژیم اسرائیل علیه دولت دمشق سوق داده است تا از این طریق، به زعم خود با ایجاد رخنه در محور مقاومت، توازن منطقه ای را نیز به ضرر ایران تغییر دهند.
اما آنچه این کشورها به آن توجه نمی کنند، وجود تضاد بنیادی و ماهوی میان این رژیم با اعراب و این حقیقت است که در صورت تضعیف محور مقاومت در منطقه و فراهم شدن زمینه برای رژیم اسرائیل، این رژیم در مرحله بعدی اقدامات خود را علیه همین شیخ نشین ها معطوف می کند تا به تنها هژمون در منطقه تبدیل شود.
نظر شما :