آیا رابطه دیپلماتیک میان تهران - لندن ازسر گرفته خواهد شد؟

تعلل انگلیسی ها تا انتخابات ایران

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۱۵:۴۸ کد : ۱۹۱۵۸۵۸ اروپا گفتگو خاورمیانه
دکتر مجید تفرشی، تاریخ‌نگار و پژوهشگر و تحلیل‌گر مسائل بریتانیا در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که دولتمردان انگلیسی ترجیح می دهند پیگیری پرونده هسته ای ایران را به روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران موکول کنند
تعلل انگلیسی ها تا انتخابات ایران

دیپلماسی ایرانی: رابطه ایران با کشورهای اروپایی روزهای نه چندان پررونق خود را می گذراند.موجی از تحریم های یکجانبه و البته همراهی قاره سبزنشین ها با امریکا در بسیاری از تحریم های فراگیر علیه ایران ، این رابطه را به اغمایی طولانی فرو برده است. بی ثباتی در نتایج مذاکرات هسته ای ایران با گروه 1+5  و اختلاف هایی چون پرونده ناآرامی های سوریه را می توان در زمره اصلی و کلیدی ترین موارد اختلاف میان دو طرف خواند. از نوامبر 2011 تاکنون رابطه میان تهران و لندن پرتنش ترین روزهای خود را طی کرده است. حمله به سفارتخانه انگلیس در ایران آنچنان واکنش منفی را در بریتانیا به دنبال داشت که امروز بازگشایی این سفارتخانه و آغاز روال عادی کار در آن به رویایی دور از دسترش  بیشتر می ماند. با اینهمه انگلیس حتی بیش از گذشته در قبال ایران مشق امریکایی ها را تکرار می کند. ویلیام هیگ وزیر امور خارجه این کشور همزمان با همتای امریکایی خود جان کری از هموطنان تندروی خود خواست که تشدید تحریم های ایران را به روزهای دیگری موکول کنند. روزهایی که سکاندار دفتر ریاست جمهوری در ایران تغییر کرده و شاید با اندک خوش بینی بتوان امیدوار بود که این تغییر سکاندار به تغییر سیاست هم منتهی شود. سطح رابطه میان تهران - لندن ، مشکلات بوجود آمده ناشی از عدم بازفعالیت سفارتخانه های دو کشور در خاک هم ، مطالبه های خرد و کلان انگلیس از دولتمردان ایرانی ، تاثیر احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ایران بر رابطه یخ زده با انگلیس و  دلایل موضع گیری اخیر وزیر امور خارجه جدید انگلیس را با  دکتر مجید تفرشی، تاریخ نگار و پژوهشگر و تحلیل گر مسائل بریتانیا در میان گذاشتیم:

آب و هوای حاکم بر روابط ایران و انگلیس در حال حاضر چگونه است؟پیش از این قرار بود دو طرف رابطه دیپلماتیک خود را در سطحی پایین تر از بازاحیای فعالیت سفارتخانه ها آغاز کنند. این طرح در حال حاضر در چه مرحله ای است؟ مشکلات بوجود آمده از قطع نسبی رابطه میان تهران و لندن را در چه حوزه هایی می دانید؟

پس از اقدام نابخردانه حمله به سفارت بریتانیا در تهران که در حدود یک سال و نیم پیش در نوامبر ۲۰۱۱ انجام شد و مقامات ایرانی نیز آن را محکوم کردند، طرف بریتانیایی رابطه خود را با ایران به شکل یک جانبه قطع کرد، کادر دیپلماتیک خود را به طور کامل از ایران خارج کرد و از سوی دیگر تقریبا تمامی مقامات دیپلماتیک ایران را از لندن نیز اخراج کرد. زمانی که گفته می شود تقریبا به این دلیل  است یکی از دیپلمات های ایرانی در لندن باقی مانده و آن هم نه به دلیل شغل دیپلماتیک خود بلکه به دلیل نمایندگی ایران در سازمان آی.ام.او/ سازمان بین المللی دریانوردی است. بنابراین سفارت و کنسولگری ایران در بریتانیا کاملا تعطیل شده است. به تدریج به دلایل مختلفی از جمله نیازهای کنسولی اتباع دو کشور در کشور مقابل تلاشهایی برای رفع این نیازها صورت گرفته است.

وزارت خارجه بریتانیا، همانند دفعات گذشته  که در سال های پس از انقلاب با ایران مشکل هایی پیدا کرد  حفاظت از منافع خود در ایران را به سفارت سوئد واگذار کرد اما این دفتر در مسئولیت ها و کارهای اجرایی محدودیت دارد و تنها به اتباع بریتانیایی خدمات ارائه می دهد. برخلاف اتباع ایرانی در بریتانیاT اتباع بریتانیایی در ایران بسیار اندک هستند که بخش عمده این عده نیز ایرانیانی های دارای تابعیت مضاعف هستند. در مقابل بر اساس آمارهای غیررسمی، بین 200 تا 300 هزار نفر ایرانی یا ایرانی تبار در بریتانیا زندگی می کنند که کارهای مختلف کنسولی و یا  فعالیت های اقتصادی داشتند که دچار معضلات بسیاری شده و می باشند. حتی تا به امروز برخی از آنها برای شناسنامه نوزادان خود، تمدید گذرنامه، امور دانشجویی، مسائل مربوط به مشمولیت و سربازی و حتی مسایل ساده تری برای ایرانیان، از قبیل گواهی امضا در بریتانیا انجام نمی شده  و یا گاهی به شکل محدودی این گونه موارد به کارمندان محلی سفارت ایران واگذار می شده و آنها نیز از طریق کشورهای دیگر همانند سفارت ایران در ایرلند جنوبی، این موارد را پیگری می کردند.

اکنون در برخی امور غیرکنسولی سفارت عمان در لندن به عنوان دفتر حافظ منافع ایران در لندن فعالیت دارد و در آینده بسیار نزدیکی هم قرار است فعالیت کنسولی سفارت ایران در لندن مجددا آغاز شود. البته ظاهرا فعلا خبری از بازگشایی دیگر بخشهای سفارت ایران در لندن نیست.ولی قرار است کنسولگری ایران در آینده نزدیک به شکل رسمی و مستقیم در لندن بازشود و خدمات کنسولی را به اتباع ایرانی ارائه کند. در مقابل کنسولگری بریتانیا در ایران فعلا باز نخواهد شد و همانطور که در طول این مدت  از طریق سفارت سوئد به اتباع بریتانیایی خدمات داده می شده، ادامه پیدا خواهد کرد. اما اتباع ایرانی که مساله ویزا دارند و یا برای موارد کنسولی دیگر از طریق کشور ثالثی همانند ترکیه، امارات و آذربایجان و یا هر کشور اروپایی می توانند اقدام می کنند .

مشکل بزرگ ایرانیان در آنچه که در اثر قطع روابط دیپلماتیک دو کشور پیش آمده این است که برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی و امریکا و کانادا زمانی که ایرانی ها تقاضای ویزا از سفارت انگلیس می کنند سفارت بریتانیا پاسپورت ها را برای دادن ویزا نگه می دارد و این مساله در خوشبینانه ترین حالت که اگر ویزا صادر شود، فرد در خواست کننده باید ۱۰ روز کاری را به طور اجباری در کشور ثالث اقامت کرده تا در نهایت پاسپورت خود را دریافت کند. این روند مشکلات جدیدی را در مبادلات تجاری و رفت و آمدهای آکادمیک و همکاری های علمی و فرهنگی هم ایجاد کرده است.

بر اساس تجربیات پیشین انتخابات ریاست جمهوری، ظاهرا سیاست لندن این است  که باید در آستانه انتخابات ایران تا اندازه ای خویشتن داری کرد و تحریم های جدیدی اعمال نشود به دلیل آنکه هر نوع ابتکار جدیدی در اعمال تحریم های جدید می تواند تاثیر منفی بر نتیجه انتخابات ایران بگذارد

قریب به ده روز پیش موضع گیری از جانب ویلیام هیگ وزیر خارجه بریتانیا در خصوص تشدید تحریم ها علیه ایران مطرح شد که در آن بر لزوم طرح توقف اعمال تحریم ها تا اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران تاکید شده بود.  آیا در سیاست بریتانیا در قبال ایران پس از انتخابات شاهد تغییر خاصی خواهیم بود و به طور کلی تا چه میزان می توان به تاثیر انتخابات امیدوار بود؟

دولت بریتانیا ک در طول حداقل چهار سال اخیر پیشگام تحریم های چند جانبه و یکجانبه و حتی اعمال تحریم های احتیاطی فراتر از مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران بوده است. ویلیام هیگ وزیر امورخارجه بریتانیا اخیرا از اتحادیه اروپا و جامعه بین المللی خواست که تحریم های جدیدی علیه ایران تصویب نکنند. به نظر می رسد چند دلیل مشخص برای این تصمیم وجود دارد:

  1. همه طرف های درگیر بر این باورند که تحریم های بین المللی علیه ایران اگرچه تاثیرات جدی داشته، اما به آن نتیجه و کارآمدی که کشورهای غربی به خصوص اتحادیه اروپا و امریکا خواستار آن بودند، نرسیده است. به گفته هیگ، باید به جای اعمال تحریم های جدید بر همان تحریم های گذشته تاکید شود و تکیه بیشتر بر انجام شدن کامل و صدرصدی تحریم های تا به حال تصویب شده باشد.
  2. تجربه ۸ سال و ۴ سال پیش ایران در انتخابات به کشورهای غربی و به ویژه بریتانیا نشان داده است که اعمال فشار بر ایران با تحت فشار گذاشتن افکارعمومی و با ابزار تحریم سبب شده تا نه تنها تغییر قابل ملاحظه ای در مواضع سرسختانه ایران رخ ندهد، بلکه جناح های راست گرا  و یا تندرو ایران را در حوزه افکارعمومی تقویت کرده و در نتیجه به پیروزی آن ها در انتخابات نیز کمک کرده است. در نتیجه بر اساس تجربیات پیشین انتخابات ریاست جمهوری، ظاهرا سیاست لندن این است  که باید در آستانه انتخابات ایران تا اندازه ای خویشتن داری کرد و تحریم های جدیدی اعمال نشود به دلیل آنکه هر نوع ابتکار جدیدی در اعمال تحریم های جدید می تواند تاثیر منفی بر نتیجه انتخابات ایران بگذارد و منجر به انتخاب فرد و جناحی شود که روحیه ستیزه جویی داشته و به دور از روحیه مصالحه آمیز در برخورد با معضلات و چالش های بین الملی ایران با غرب عمل می کند.

به باور من ایران و اتحادیه اروپا در مذاکرات خود با ۱+۵ به یک چارچوب کلی اولیه و توافق برای برون رفت از بحران هسته ای ایران رسیده اند. البته نمی توان گفت به توافقی صدرصدی رسیده اند اما به نظر می رسد که به توافق نسبی دست پیدا کرده اند. در نشست  اخیر در آلماتی تا حد زیادی این راهکارها جریان جدیدی را ایجاد کرده است، اما طرف ایران و غربی آگاهانه بر این عقیده اند که نتیجه مثبت این مذاکرات را به پس از انتخابات ایران موکول شود تا تاثیری بر نتیجه انتخابات نگذارد و کاندیداهای شرکت کننده با آن مانور ندهند . شاید هم توافق نانوشته  و ناگفته ای میان دو طرف وجود دارد که اعتبار توفیق در مذاکرات هسته ای به پای دولت فعلی نوشته نشود.

بریتانیا چه انتظاراتی از دولت جدید ایران خواهد داشت؟

سوال سختی است به دلیل آنکه مولفه های متفاوتی را می توان در این موضوع بررسی کرد. بریتانیا، اتحادیه اروپا و آمریکا در پی محدود کردن و مهار حکومت تهران از طریق اعمال نظارت همه جانبه بر برنامه هسته ای ایران هستند. آنان ادعا دارند که مقصودشان از این اعمال فشار صرفا کسب اطمینان از بی خطر و صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران است. در مقابل، ایران این اعمال فشار را بهانه جویی می داند و جناح هایی در ایران باور دارند که اعمال فشار غرب به تهران به برنامه هسته ای محدود نخواهد ماند و حتی در صورت تمکین ایران به خواسته های آمریکا و متحدانش، بهانه جویی های غرب با هدف تغییر ناگهانی قدرت سیاسی در ایران ادامه خواهد یافت. اما به نظر می رسد که در حال حاضر به دلایل مختلفی سیاست خارجی باراک اوباما در دور دوم ریاست جمهوری او همچنین سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دولت ائتلافی بریتانیا و حتی سیاست خارجی دولت ائتلافی جدید رژیم اسرائیل همانند گذشته به گزینه جنگ علیه ایران به طور جدی و فعال فکر نمی کنند. این امر بدان معنا نیست این گزینه را نباید جدی گرفت و یا آن را نادیده انگاشت. ظاهر آنان متقاعد شده اند که اعمال فشار بین المللی و تحریم های اقتصادی در جهت فرسودن تدریجی ایران جواب داده و موفق عمل کرده است.

ویلیام مک نامارا وزیر دفاع امریکا در دوران کندی که اخیرا در کهنسالی درگذشت، در اواخر دوران ریاست جمهوری جرج  بوش پسر جمله مشهوری درباره گزینه نظامی علیه ایران داشت که آن را هم اکنون نیز می توان مورد توجه قرار داد:وی  در مصاحبه ای در این باره گفت: احتمال هرگونه تعرض نظامی به ایران در حال حاضر جدی نیست، اما اگر من به جای سیاستمداران ایرانی بودم احتمال این خطر را بسیار جدی می گرفتم.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14

انتشار اولیه: شنبه 21 اردیبهشت 1392/ باز انتشار: چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392

کلید واژه ها: بریتانیا انتخابات ایران دكتر مجيد تفرشي


نظر شما :