امتناع غرب از درک واقعیت برنامه هسته‌ای ایران

۲۴ فروردین ۱۳۹۲ | ۱۳:۴۴ کد : ۱۹۱۴۸۸۰ سرخط اخبار

به گزارش خبرگزاری فارس، علی آهنی سفیر ایران در فرانسه در گفت وگو با «اریک دونه سه» مدیر مرکز پژوهش های اطلاعاتی فرانسه که در شماره 64 نشریه ژئواکونومی - ماه آوریل- به چاپ رسیده  به سؤالاتی در خصوص برنامه هسته ای ایران، تحولات سوریه، روابط تهران و پاریس و ... پاسخ داد.

مشروح این گفت وگو به شرح زیر است

سؤال: بخشی از جامعه بین المللی و در راس آن ها آمریکا و اسرائیل به ایران مظنونند و می گویند ایران در پوشش برنامه هسته ای جنجالی خود درصدد دستیابی به بمب اتمی است. به نظر نمی رسد که با وجود تبعات زیانبار (تنش های دیپلماتیک، قطعنامه های متعدد، مجازات های اقتصادی و ...) هیچ اقدامی در عزم کشور شما در این خصوص تاثیری داشته باشد. علت چنین پافشاری چیست؟

آهنی: ما در اوج سوء تفاهم قرار داریم. این کشورهای غربی هستند که روی این موضوع که ایران برنامه هسته ای نظامی را دنبال می کند، پافشاری دارند. این در حالی است که برنامه هسته ای ما کاملا غیرنظامی است. آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA از نزدیک برنامه ما را زیر نظر دارد یعنی دوربین های آژانس در مراکز و تاسیسات هسته ای ما نصب شده و به طور 24 ساعته همه چیز را مد نظر قرار دارند، آژانس با 7 هزار و 500 نفر/ روز بازرسی که حدود یک صد مورد آن به صورت غیرمترقبه بوده، بازرسی های زیادی از این مراکز انجام داده است.

اورانیوم غنی شده ما به محض خروج از سانتریفوژها تحت مهر و موم آژانس قرار می گیرد. هیچ کشور دیگر امضا کننده پیمان منع گسترش سلاح های اتمی (ان. پی. تی) به چنین کنترل ها یا این سطح همکاری با آژانس تن در نمی دهد. ایران بر این باور است که در این خصوص حسن نیت و شفافیت بسیاری از خود نشان داده است.

از همین رو ما در معرض سوء قضاوت هستیم و به طور مدام از ما خواسته می شود که ثابت کنیم برنامه هسته ای ما غیرنظامی خواهد ماند و این چیزی است که ما نیز مدام تایید می کنیم. هیچ کس نمی تواند به بهانه این که ممکن است استفاده شما از چاقو خطرناک باشد، شما را از دست زدن به چاقو منع کند.

برای ایران مهم است که به غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت مورد نیاز نیروگاه های هسته ای غیرنظامی خود بپردازد. ما نمی خواهیم تنها روی خرید سوخت از خارج همان گونه که به ما پیشنهاد شده، تکیه کنیم. در واقع امکان قطع تامین سوخت به دلایل برخی مسائل سیاسی و بین المللی همواره وجود دارد و ایران نمی تواند به طور مستمر این شمشیر داموکلس را بالای سر خود داشته باشد و خود را در معرض خطر قرار دهد. تهران به استقلال و خودکفایی خود در زمینه انرژی بسیار پایبند است.

زمانی که ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی، به خصوص بنا به توصیه آژانس به آمریکا، روسیه و فرانسه، مراجعه کرد تا از آن ها سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران، که برای تولید رادیو ایزوتوپ های دارویی به اورانیوم غنی شده با غنای 20 درصد نیاز داشت، را خریداری کند، به ما پاسخ داده شد که تبدیل اورانیوم 3.5 درصد و تولید میله سوخت دو سال زمان نیاز دارد. ایران از بیم این زمان که می توانست (به ویژه به دلایل سیاسی) و جدیت نداشتن از سوی مخاطبان ما، طولانی تر نیز بشود، مجبور شد تصمیم بگیرد خودش این سوخت را تولید کند و ما در کمتر از دو سال موفق به این کار شدیم.

سؤال: شما تاکید دارید که هدف برنامه هسته ای ایران کاربرد نظامی نیست؟

آهنی: هیچ چیز بدتر از آن نیست که کسی خود را به ناشنوایی زده باشد. ایران همیشه موضوع نظامی بودن برنامه هسته ای خود را قویا رد کرده است. بگذارید موضع کشورم را برایتان توضیح دهم. دو سال پیش از سوی آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی فتوایی در ایران صادر شد که هر گونه تولید، نگهداری و استفاده از سلاح های اتمی را کاملا ممنوع می کند.

ایشان در نیمه فوریه 2013 اظهار کردند که استفاده از سلاح اتمی جنایت علیه بشریت است.

لازم به یادآوری است که ایران در سپتامبر 1974 ابتکار ایده خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای نزد سازمان ملل متحد را طرح کرد و با قوت تحقق آن را دنبال می کند.

با این وجود به نظر می رسد که همه این مولفه ها را نادیده می گیرند و کسی نمی خواهد ایران را به عنوان کشوری مسئول و امضا کننده ان. پی. تی که مانند سایر اعضای آژانس از حقوق مشروع خود می خواهد استفاده کند، بنگرد.

تهران همواره خواستار استفاده صلح آمیز از فن آوری هسته ای تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی است.

سؤال: اما چرا در حالی که ایران دارای منابع سوختی طبیعی است به دنبال برنامه هسته ای غیرنظامی است؟

آهنی: برنامه هسته ای ایران حدود 40 سال پیش یعنی زمانی که جمعیت ایران نصف جمعیت کنونی بود، مطرح شد. در نتیجه با افزایش جمعیت و توسعه اقتصادی و صنعتی نیاز به منابع انرژی نیز بیش تر شد. مسوولیت مقامات در این است که برای هر گونه پرهیز از وقفه (در تامین انرژی) و بروز بحران انرژی، کار را برای آینده مهیا سازند.

از همین رو نمایندگان مجلس با تصویب قانونی چنین تصمیم گرفتند که در کنار منابع نفتی موجود، نیروگاه های هسته ای به منظور تولید 20 هزار مگاوات برق هسته ای، ساخته شود. اگر ظرفیت نیروگاه هسته ای بوشهر (با توان یک هزار مگاوات برق) را مبنا قرار دهیم، چنین نتیجه گیری می شود که کشور ما به ساخت حدود 20 نیروگاه اتمی دیگر نیاز دارد.

سؤال: به نظر شما مسئله نداشتن درکی که اشاره کردید و منشاء مجازات های سنگین اقتصادی علیه کشور شما شده، چیست؟

آهنی: ما تلاش زیادی برای توضیح و روشنگری انجام داده ایم اما نبود درک جدی و حتی امتناع از درک واقعیت برنامه هسته ای غیرنظامی ایران دیده می شود. علاوه بر این، آژانس بین المللی انرژی اتمی نقش خود را به صورت حرفه ای و هدفمند ایفا نمی کند و بر اساس برخی فشارهای سیاسی به ویژه از سوی آمریکا عمل می کند.

در سال 2003 به هنگام مذاکره با سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه، ما تمایل خود به داشتن تنها 20 سانتریفوژ به منظور تحقیقات هسته ای را اعلام کردیم اما آن ها با این خواست ما مخالفت کردند. بنابر این ما تصمیم گرفتیم که با وجود همه مسائل، برنامه هسته ای خود را آن که در نظر داشتیم دنبال کنیم. نتیجه این سرسختی بی حاصل اروپاییان این شد که ما امروز حدود 10 هزار سانتریفوژ داریم.

به همین ترتیب در موضوع غنی سازی نیز در ابتدا میزان غنی سازی اورانیوم ما نمی بایست از 3.5 درصد فراتر می رفت اما اشتباه راهبردی گروه 1+5، یعنی پنج عضو دائم شورای امنیت به همراه آلمان، که از فروش سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران به ما ممانعت کردند، ایران را به سمت غنی سازی تا مرز 20 درصد جهت تولید سوخت مورد نیاز این راکتور هسته ای غیرنظامی برای مصارف پزشکی، سوق داد.

سؤال: با این حال در بعد نظامی شاهد توسعه محسوس تولیدات تسلیحاتی در ایران هستیم. هدف از این اقدامات چیست؟

آهنی: فراموش نکنید که بین سال های 1980 تا 1988 جنگی 8 ساله از سوی رژیم "صدام حسین" به تحمیل شد.

به دلیل این جنگ که خسارات زیاد و قربانیان بسیاری بر جای گذاشت، نیروهای نظامی و دفاعی ما ضعیف شدند. بازسازی تجهیزات نیروهای مسلح ما ضروری است. به خصوص این که اعمال مجازات ها به ما امکان تامین و خرید این تجهیزات از خارج را نمی دهد. این مساله ما را تدریجا به سمت توسعه صنایع دفاعی پیشرفته ای هدایت کرد که شامل تمام بخش ها می شود.

اما دکترین نظامی ما کاملا دفاعی و غیر تهاجمی است و تهدیدی علیه هیچ کس نیست.

سؤال: اما اظهارات رئیس جمهور احمدی نژاد در قبال اسرائیل را چگونه توضیح می دهید؟

آهنی: در این خصوص باید گفت که رسانه ها اظهارات رئیس جمهور احمدی نژاد را تغییر دادند. من یادآوری می کنم که دان مریدور، وزیر اطلاعات و انرژی اتمی اسرائیل در مصاحبه ای با الجزیره در آوریل 2012 که نیویورک تایمز نیز آن را منتشر کرد، گفت که آقای احمدی نژاد هرگز این جمله که "اسرائیل باید از نقشه جهان محو شود" را به کار نبرده است.

سؤال: مطبوعات و محافل تخصصی تقریبا هر روز مطالبی از جنگ مخفی اسرائیل و آمریکا برای کند کردن روند برنامه هسته ای ایران منتشر می کنند. آیا این مسائل واقعی است؟ تاثیرات آن چه بوده است؟

آهنی: این یک واقعیت است. ضمن این که در 12 فوریه گذشته "باراک اوباما"، رئیس جمهوری آمریکا در نطق سالانه خود در کنگره اظهار کرد که آمریکا برای بازداشتن ایران از دستیابی به بمب اتمی هر اقدامی که لازم باشد انجام می دهد. این در حالی است که در دکترین هسته ای ایران هرگز مساله رفتن به سمت ابعاد نظامی مطرح نبوده است.

همان گونه که رسانه های غربی اشاره داشتند در گذشته حملات سایبری علیه سیستم های رایانه ای  ما وجود داشته است. اما این حملات آن گونه که آن ها ادعا داشتند موثر یا موفقیت آمیز نبوده اند. موضوع ترور دانشمندان هسته ای ایران نیز یک واقعیت است. بر اساس اطلاعاتی که ما داریم مسوول اصلی این اقدامات رژیم صهیونیستی است.

البته باید این تهدیدات و حملات را جدی گرفت اما در میان آن ها نیز بلوف زیاد دیده می شود. رژیم صهیونیستی به طور مدام از خطر ایران حرف می زند و می کوشد اروپا و آمریکا را متقاعد کند که هدف ما ساخت سلاح اتمی است. تل آویو آن ها را مجبور به سخت کردن مواضع خود در قبال ایران و برنامه هسته ای ما کنند.

سؤال: آیا ایران از مداخله نظامی با هدف نابود کردن تاسیسات هسته ای این کشور، بیمناک است؟

آهنی: حمله احتمالی اسرائیل به خاک ایران با هدف ضربه زدن به تاسیسات علمی و هسته ای آن یک دیوانگی محض است. تبعات آن فاجعه آمیز و غیرقابل کنترل است. ایران در برابر چنین تهاجمی بدون واکنش نخواهد ماند. این امر می تواند سلسله خشونت هایی را که ممکن است به جنگ جهانی سوم بینجامد، به همراه داشته باشد.

وانگهی لازم به یادآوری است که قطعنامه 533 آژانس بین المللی انرژی اتمی که در سپتامبر 1990 به تصویب رسیده به روشنی می گوید که هیچ تهدیدی علیه تاسیسات هسته ای نباید صورت گیرد و در صورت تهدید نظامی احتمالی نسبت به این نوع تاسیسات، شورای امنیت سازمان ملل متحد باید قاطعانه از خود واکنش نشان دهد. اما ظاهرا برخی می خواهند این مطلب را نادیده گیرند ...

سؤال: برخی کارشناسان و صاحبنظران بر این باورند که کشورهای غربی و امیرنشین های عربی حاشیه خلیج فارس در نبود توان رویارویی مستقیم با ایران تصمیم به حمله به متحدانش گرفته اند. سوریه نیز در همین راستا هدف قرار گرفته زیرا متحد منطقه ای مهم برای تهران است. نظر شما از چنین تحلیلی چیست؟

آهنی: محور مقاومت در منطقه و از جمله سوریه یکی از عناصر مهمی است که در سال های اخیر توانسته است معادلات منطقه ای را کاملا تغییر دهد. در نتیجه، سوریه به عنوان هدف اولویت دار اقدامات بی ثبات سازی قرار گرفته است. بین دمشق و تهران در زمینه های فراوان رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. سال ها پیش توافقاتی در زمینه های سیاسی، فرهنگی، علمی و دفاعی بین دو کشور امضاء شده اند. دو کشور به طور منظم در همین چارچوب به تبادل با یکدیگر می پردازند. از همان ابتدای تظاهرات مردمی در سوریه ما توجه دولت دمشق را به این موضوع جلب کردیم که به خواسته ها و مطالبات مردم این کشور جواب دهد.

با این حال بشار اسد اصلاحاتی را در ابتدای وقایع در بهار 2011 پیشنهاد کرد. ما درباره تحول اوضاع خوشبین بودیم. ولی سریعا دیدیم که عناصری مسلح که توسط خارج از کشور و به واسطه دخالت خارجی تامین مالی می شدند، تحریکاتی از خود به نمایش گذاشتند. این شرایط دولت سوریه را به واکنش واداشت تا از مردم خود حمایت کند. درگیری های شدیدی که به دلیل ورود جنگجویان مسلح و حمایت مالی شده توسط خارجیان به وجود آمد، اوضاع سوریه را بیش از پیش پیچیده کرد.

سؤال: ایران چگونه از متحد سوری خود در این جنگ داخلی که اکنون نزدیک به دو سال است ادامه دارد حمایت می کند؟

آهنی: ایران از مردم و دولت و سوریه در این دوره دشوار حمایت می کند. همان طور که روسیه و چین این کار را می کنند. ولی ما سه کشور در قالب دو جانبه عمل می کنیم و جبهه سازماندهی شده ای به نام تهران- مسکو - پکن وجود ندارد. سیاست ما حرکت در مسیر توقف درگیری های خونین است و ما از اقدامات جامعه بین المللی و نمایندگان سازمان ملل متحد در این مسیر حمایت می کنیم.

ما از دیالوگ ملی با گروه های اپوزیسیون صلح طلب حمایت می کنیم. ایران با آن ها در تماس است و در روز 18 نوامبر 2012 آن ها را به تهران دعوت کرد. در این موارد باید حرف تمام قشرهای مردم را شنید. ما اطمینان داریم که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد. باید مرزها را نیز کنترل کرد. این مهم است زیرا به هم ریختگی های سوریه می تواند به منطقه سرایت کرده و غیرقابل کنترل شود.

در حال حاضر دولت دمشق کنترل بر بحران را در دست دارد. کشورهایی که خواهان رفتن بشار اسد هستند هم برخورد نرم تری دارند. نباید فراموش کرد که این به دیگر کشورها مربوط نیست که برای مردم سوریه تصمیم می گیرند.

سؤال: در ورای اوضاع سوریه چه نگاهی به"بهار عربی" دارید؟

آهنی: مردمان عرب بیدار شده اند. آن ها دیگر نمی توانند نظام های دیکتاتوری را بپذیرند. از سال 2011 به بعد، همه خواهان تغییرات و آزادی بیش تر که ملهم از اصول اسلامی باشد هستند. برای همین هم به آن اسم بهار عربی داده شد تا دیگر اسمی از بیداری اسلامی برده نشود. مرحله حفاظت از دستاوردهای جنبش های مردمی مرحله دشواری است. در همین نقطه است که مداخلات خارجی ظاهر می شوند. این مداخلات در این روندها مهم بوده اند زیرا قدرت های غربی خارجی می خواستند که نظام های جدید در مسیری که خواسته آن هاست حرکت کنند. به خصوص آمریکایی ها همه تلاش خود را کردند که کنترل اوضاع و تحولات آن را در دست داشته باشند.

سؤال: این بهارهای عربی به تهران هم رسیدند؟ نتایج منطقه ای این بهارها بر محیط های منطقه ای چه بودند؟

آهنی: ایران ثبات دارد و اصلا با کشورهای منطقه قابل قیاس نیست. ما کشوری مستحکم داریم. با این حال ما در قلب منطقه ای حساس واقع شده ایم. ایران از سال ها پیش در بحران های مختلف منطقه ای مانند قفقاز، تاجیکستان، افغانستان، عراق، خلیج فارس و غیره محصور بوده است. در عین حال دیپلماسی ما آرام کردن بازی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و حل بحران های خاورمیانه است. ما در سال 1991 و در زمان حمله صدام حسین به کویت نیز این موضوع را ثابت کردیم به این معنی که ایران، به رغم حمایت کویت از رژیم صدام در طول جنگ هشت ساله علیه ایران از اوضاع سوء استفاده نکرد.

سؤال: در اواسط ژانویه 2013 در تهران توافق نامه مهم امنیتی بین محمد مصطفی نجار، وزیر کشور ایران و همتای روسی او ولادیمیر کولوکولت سیف امضاء شد. این توافقنامه به خصوص روی همکاری های اطلاعاتی برای مبارزه با تروریسم و جنایت تاکید می کند. پیش زمینه های فکری این توافقنامه چه بودند؟ آیا این کار به نوعی یک مقابله قبلی علیه تلاش های جدید در مقابل وقوع یک نوع "بهار ایرانی" است؟

آهنی: ایران و روسیه دو کشور همسایه هستند که منافع و نگرانی های مشترکی همانند تروریسم، جرم و جنایت، حفظ نظم و غیره دارند. ما فقط به تقویت همکاری های خود در زمینه امنیتی و مبارزه با تروریسم و جنایت سازمان یافته و قاچاق مواد مخدر پرداختیم.

سؤال: با این حال در زمان انتخابات ریاست جمهوری گذشته در سال 2009 ما شاهد وقایع خشن اعتراضی نسبت به نتایج بودیم.

آهنی: یک بار دیگر تاکید می کنم که تصویری که از ایران در غرب ارائه شده تصویری غلط است. کشورهای غربی دوست داشتند آقای موسوی برنده شود زیرا عملا دوست نداشتند دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تمدید شود.

در این رای گیری میزان مشارکت مردم 85 درصد بود. ولی ما در برابر رفتارهای ناشیانه برخی از فعالان سیاسی داخلی که به رقابتی مخرب و برخی حوادث دامن زدند قرار داشتیم. شمارش آراء نشان داد که یک اختلاف 10 میلیون رایی به نفع رئیس جمهور منتخب وجود داشت. اتهامات مربوط به تقلب نیز بی اساس هستند زیرا جامعه ایرانی یک جامعه باز است و هیچ چیز را نمی توان در آن مخفی کرد. وضعیت ایران اصلا با آن چه در برخی از کشورهای منطقه می گذرد قابل مقایسه نیست.

سؤال: شما اوضاع کشور همسایه عراق بعد از خروج بخش مهمی از نیروهای آمریکایی از این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟ نگاه های تهران بر این کشور چگونه اند؟

آهنی: عراق کشوری با سنت و فرهنگ عربی است. این کشور نمی تواند برخلاف آن چه ادعا می شود زیر سلطه ایران قرار گیرد یا ایران در آن دخالت کند. ترس از توسعه طلبی فرضی ایران در این کشور کاملا بی اساس است. ضمن این که ما فکر می کنیم که باید از قومیت گرایی در عراق اجتناب و در عوض نگرش ملی در این کشور را تقویت کرد. در این راستا اجتناب ناپذیر است که همه گروه ها و همه اقوام تشویق شوند در دولت مرکزی بغداد حضور داشته باشند.

سؤال: برخی تهران را به مداخله در وقایعی که به نظر می رسد در بحرین در حال زایش دوباره هستند متهم می کنند. چه جوابی برای این ادعا دارید؟

آهنی: ما از اصول دموکراتیک در بحرین، یا همان"هر نفر، یک رای"حمایت می کنیم. ایران انتظار دارد جامعه بین المللی و اروپا واکنش های قوی و منسجمی همانند رفتارهایی که در دیگر کشورها دارند ارائه دهند. نمی توان در قبال بحرین برابر این کشور، سیاست یک بام و دو هوا را داشت.

سؤال: به نظر می رسد پادشاهی های خلیج فارس و در وهله اول عربستان سعودی و قطر، از ایران و سیاست هایش واهمه دارند و از تشکیل محور دمشق- بغداد- تهران ناراحت هستند و در شکل نامناسب آن، آن را"هلال شیعی"می خوانند. آیا رقابت های سنی – شیعی در منطقه تا به این حد قوی شده اند که هر گونه تفاهم در این زمینه غیرممکن است ؟

آهنی: ایران هیچ وقت در مسیر اختلاف سنی و شیعه حرکت نکرده است. مناسب است نگذاریم گرفتار محدویت های این نوع بیان شویم. وحدت برای اسلام ضروری است. نباید اختلاف به وجود آورد. با وجود برخی اختلاف نظرها ما نقاط و منافع مشترکی هم داریم. ایران در مسیر وحدت اسلامی حرکت می کند. سیاست ما نشان می دهد که ما از مجموعه جهان اسلامی حمایت می کنیم حتی اگر شیعه نباشند مثل سوریه، حماس و غیره... در مقابل ما مخالف هرگونه افراط گرایی و سنی - شیعه نشان دادن مسائل هستیم زیرا این ها برای اسلام خطرناکند.

سؤال: کارشناسان خلیج فارس از مخالفت عمیق میان قطر- بحرین و قطر- عربستان سعودی صحبت می کنند ... در این باره چه فکر می کنید؟

آهنی: در واقع، این حرف درستی است. وجود اختلاف و نداشتن توافق مرزی دیرینه یکی از دلایل اختلاف میان این کشورهاست. با این وجود، اختلاف ها درباره خطوط مرزی به این سه کشور مربوط نمی شوند بلکه همه کشورهای واقع در جنوب خلیج فارس از این نوع اختلاف ها دارند. دلیل دیگر اختلاف میان این کشورها به موضوع امنیتی و رقابت های سیاسی شدید و پنهان و هم چنین رسمی در قالب مسایل مربوط به شورای همکاری باز می گردد.

جمهوری اسلامی ایران امیدوار است که این اختلاف ها به یمن رایزنی ها و همکاری میان مجموعه اعضای کشورهای خلیج فارس گسترش نیابند و امنیت و ثبات پایدار این منطقه بتواند از سوی خود کشورهای منطقه تضمین شود بدون این که نیازی به حضور نیروهای خارجی باشد.

سؤال: شما حمایت ایران از حماس فلسطینی را مطرح می کنید. همه در جریان روابط تنگاتنگ شما با حزب الله لبنان هستند. بنابراین آیا ایران هنوز هم در حمایت از تروریسم حضور دارد؟

آهنی: ایران که خود یکی از بزرگ ترین قربانیان تروریسم در جهان است همواره تروریسم را قویا محکوم کرده است. حمایت ما از حماس و حزب الله لبنان روشن است و هیچ تردیدی در آن وجود ندارد. برداشت برخی دولت های غربی درباره حماس و حزب الله لبنان غیرواقع بینانه و تاسف بار است.

در واقع نباید فراموش کرد که به دنبال برگزاری یک انتخابات آزاد بود که حماس در سال 2006 در نوار غزه دولت قانونی و مشروع تشکیل داد و از محبوبیت بالایی هم برخوردار است.

وانگهی حزب الله لبنان نیز به یمن مشروعیت و قدرت مبتنی بر محبوبیت مردمی است که یک وزنه تعیین کننده در دستگاه های سیاسی و پارلمانی و شوراهای شهری لبنان محسوب می شود. یادآور می شوم که حزب الله نقشی اساسی در حفظ امنیت و تمامیت ارضی لبنان در مقابل تهاجمات رژیم صهیونیستی بازی کرده است.

سؤال: از چند ماه پیش به این طرف سازمان مجاهدین خلق ایران دیگر در فهرست سازمان های تروریستی قرار ندارد. این کار برای شما چه معنایی دارد؟

آهنی: سازمان مجاهدین خلق ایران یک"فرقه تروریستی" است که متحد صدام بوده. مردم ایران از این فرقه متنفرند و نگاه مردم به آنان همانند همان نگاه تنفرآمیزی است که مردم فرانسه در زمان اشغال نازی ها به "کسانی که با آنان همکاری می کردند و Collabos خوانده می شدند" دارند.

رهبران این فرقه دنبال آن هستند چهره ای متفاوت از ماهیت و اقداماتشان به غرب ارائه دهند در حالیکه از دید مردم ایران کاملا تروریست محسوب می شوند. خروج نام این فرقه از فهرست سازمان های تروریستی با دلایل و اهداف سیاسی انجام می شود. اقدامات تروریستی آن ها هیچ وقت از ذهن مردم ایران پاک نخواهند شد زیرا نام آن ها برای همیشه به لکه های خون قربانیان بی گناه ایرانی در جنایت های این سازمان آغشته است.

این فرقه تروریستی از ابزارهای قضایی بهره برداری کرده و با طرح انتقادهایی "شکلی و صوری" امکان خروج از این فهرست ها را به وجود آورده است. باید دانست که خروج نام سازمان از فهرست گروهک های ترویستی آمریکا و اتحادیه اروپا بر پایه ایرادات شکلی و نه ماهوی، صورت گرفته است.

این سازمان با تاکید بر این که از سال 2001 به بعد سوء قصدی انجام نداده و صرفا به سوی شعارهای ادعایی دمکراتیک و به نفع حقوق بشر حرکت کرده، تلاش کرده است جنایت های گذشته خود را به فراموشی بسپارد. در حالی که این سازمان هم چنان ماهیت خشن مسلحانه خود را حفظ کرده و نمی تواند خود را از جنایت های مرتکب شده، مبری و پاک کند و اقدامات تروریستی گذشته را به فراموشی بسپارد.

همان طور که هیچ وقت القاعده نمی تواند به یک سازمان سیاسی مشروع تبدیل شود، این سازمان نیز هرگز نمی تواند چنین شود.

مضافا این که علاوه بر جنایت هایی که این سازمان علیه مردم ایران و با ترور بیش از 16 هزار نفر شهروند ایران مرتکب شده، همکاری این سازمان با رژیم صدام حسین در نسل کشی کردها و شیعیان عراقی هم که پرونده های قضایی علیه آن ها در عراق مفتوح است نمی تواند از سوی کسی نادیده گرفته شوند.

سؤال: با این حال ایران متهم است که از سال 2002و بعد از حمله آمریکا به افغانستان به عنوان پناهگاه برخی شبکه های القاعده مورد استفاده قرار گرفته است. تهران از حزب الله و سوء قصدهای ضد اسرائیلی اش در جهان همانند آن چه در 18 ژوییه 2012 در "بوگراس" بلغارستان اتفاق افتاد حمایت می کند؟

آهنی: جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از دولت هایی که خود جزو بزرگ ترین قربانی تروریسم و از جمله تروریسم دولتی توسط ماموران رژیم صهیونیستی که دانشمندان ایرانی را ترور کرده اند بوده، همواره تروریسم را در هر شکل آن و در هر کجا که باشد محکوم کرده است. در حالی که در افغانستان 9 دیپلمات ایرانی توسط طالبان و القاعده کشته شدند چگونه قابل تصور است که جمهوری اسلامی ایران بتواند از چنین گروه و عناصر وابسته به آن حمایت کند ؟ این نوع اتهامات در باره ایران کاملا بی اساس هستند.

سؤال: به عنوان پایان مصاحبه، شما روابط ایران و فرانسه را در چه وضعیتی می بینید؟

آهنی: روابط بین پاریس و تهران ریشه در تاریخ دارند. این روابط با این که فراز و نشیب هایی هم داشته اند، ولی به طور کلی خوب و دوستانه بوده اند. با این وجود، از چندین سال پیش به این طرف این روابط به دلیل موضوع هسته ای نتوانسته اند شکوفا شوند. تبادلات دانشگاهی، علمی و فرهنگی بلوکه شده اند. روابط تجاری دائما رو به تخریب بوده اند به این معنی که تجارت 3.5 میلیارد یورویی سال 2011 به کم تر از یک میلیارد یورو در سال 2012 رسیده است. و همین طور صنعت خودروسازی فرانسه ( پژو) سهم بسیار مهمی از بازار خود در ایران را از دست داده است.

شرکت های فرانسوی بسیار علاقمند هستند از فرصت های بازار ایران (78 میلیون جمعیت) و منطقه از طریق ایران بهره ببرند. پتانسیل همکاری بین دو کشور در همه زمینه های سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی و هنری و غیره بسیار وسیع است. به همین خاطر ضرورت دارد اقداماتی را برای جبران این وضعیت اتخاذ کرد.

نباید به این خاطر که بین دو کشور اختلاف دیدگاه وجود دارد، دیالوگ نداشت. این دیالوگ اجتناب ناپذیر است. چرا که این همان کاری است که بقیه کشورهای اروپایی هم با ایران انجام می دهند. مناسب است تبادلات سیاسی و پارلمانی که امروزه در نقطه "رکود" قرار دارند دوباره توسعه یابند. در نبود این تماس ها، این اختلاف نظر، تفاهم نداشتن و بدبینی است که بی وقفه رشد خواهند کرد.

سؤال: چه قضاوتی از مداخله نظامی فرانسه در کشور مالی ارائه می دهید؟

آهنی: دو سوال باید مطرح شود. اول این که آیا این مداخله در راستای منافع ملی مردم مالی بوده است؟ دوم این که آیا این مداخله در راستای حفظ تمامیت ارضی مالی صورت گرفته است؟ به نظر می رسد که این مداخله در انطباق کامل با قطعنامه سازمان ملل نبوده باشد و ترس این وجود دارد که در صورتی که حضور نیروهای خارجی طولانی شود، عواقب خطرناکی را در بر داشته باشد.

به نظر ما ضرورت دارد راهکار دیگری به غیر از راهکار نظامی برای حل این مشکلات یافت. با این حال ایران به عنوان رئیس جنبش غیرمتعهدها آمادگی دارد در یافتن یک راه حل مناسب برای مشکل کشور مالی همکاری کند.

کلید واژه ها: سوریه برنامه هسته سیاسی انرژی بین المللی تروریسم آمریکا


نظر شما :