چهاردهمین بخش از مصاحبه عمرو موسی با روزنامه الحیات

ای کاش صدام با بهار عربی می رفت

۱۸ اسفند ۱۳۹۱ | ۲۲:۳۰ کد : ۱۹۱۳۷۴۵ اخبار اصلی خاورمیانه
حقیقت این است که صدام اشتباهات بزرگ بسیاری مرتکب شد ولی در نهایت سرنگونی یک دولت باید به دست ملت باشد نه به دست یک کشور خارجی.
ای کاش صدام با بهار عربی می رفت

دیپلماسی ایرانی: عمرو موسی مرد نام آشنایی است. کسی که دبیر کل اتحادیه عرب بوده و قبل از آن سال ها وزیر امور خارجه مصر بوده است. وی از دهه هفتاد وارد وزارت امور خارجه مصر و از ابتدای دهه هشتاد وارد دنیای سیاست شد. البته دوران سیاسی او با تصدی پست وزارت خارجه مصر در ابتدای دهه نود میلادی آغاز شد. موسی که متولد 1936 است، یکی از مهم ترین و بارزترین مقام های عالی رتبه دوران ریاست جمهوری سی ساله حسنی مبارک محسوب می شود.

در ابتدای انقلاب مصر در ژانویه 2011 موسی به جمع مخالفان او پیوست و خود را به عنوان یک چهره انقلابی مخالف حکومت نشان داد. موسی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری مصر نیز نامزد شد و به رغم این که گمان می رفت برنده اصلی انتخابات باشد، شکست سنگینی خورد و از میان آرای حدود 51 درصدی رای دهندگان مصری رتبه چهارم را به دست آورد و از گردونه رقابت ها حذف شد.

یک دهه وزیر امور خارجه مصر بودن و یک دهه ریاست اتحادیه عرب را بر عهده داشتن، آن هم در دورانی که مصر و خاورمیانه و جهان عرب سیلی از حوادث را تجربه کردند و عمرو موسی در بسیاری از آنها حاضر و سرگرم آبود و در بسیاری دیگر تنها شاهد آنها بوده، باعث شده است تا وی صاحب خاطرات و اطلاعات شنیدنی و مهمی باشد. موسی در مصاحبه ای طولانی با روزنامه الحیات با غسان الشربل، روزنامه نگار مشهور جهان عرب که یکی از تحلیلگران به نام لبنانی نیز محسوب می شود، به گفت وگو نشسته و به بیان این خاطرات پرداخته است که در چند شماره در این روزنامه منتشر شدند. البته آن چه در این مصاحبه نمود دارد نظرات موسی درباره تحولات خاورمیانه است که با خاطرات او عجین شده اند. دیپلماسی ایرانی در نظر دارد هر هفته به طور مرتب این مصاحبه را ترجمه و منتشر کند. اکنون چهاردهمین بخش آن در اختیار خوانندگان قرار می گیرد:

تو به هنگام جنگ امریکا علیه عراق دبیر کل اتحادیه عرب بودی.

بله، و مواضعم در مخالفت با این جنگ روشن بود، و گفتم که این جنگ درهای جهنم را به روی منطقه و امریکا و همه باز می کند، حرفی که خبرگزاری ها منتشر کردند و رسانه های جهانی درباره آن نظر دادند. از جمله تایم و نیوزویک و اکونومیست و غیره. و عجیب است که در 24 سپتامبر 2012 روزنامه امریکایی هافینگتون پست مقاله ای به این مضمون نوشت که: 

در سال 2003 دیپلمات مصری، عمرو موسی، تلاش کرد که به کاخ سفید به ریاست جورج بوش بفهماند که جنگ علیه عراق درهای جهنم را باز می کند. طبیعتا واشنگتن هیچ اعتنایی به این هشدار نکرد، چرا که این حرف را که یک دیکتاتور یا یک نظامی که نزده، دبیر کل اتحادیه عرب زده است، آنها نمی خواهند که چنین شخصی واقعیت را برایشان توضیح دهد. حقیت این است که غیر ممکن بود که کسی نگاهش از این دقیق تر باشد. متاسفانه، زمان بسیاری هدر رفت و فرصت های بسیار از دست رفتند، یک هرج و مرج وحشتناکی به وجود آمد، میلیون ها نفر پناهنده شدند و جنگ داخلی تلخی در گرفت (همان جنگی که اکنون در سوریه تکرار می شود). قبرها مملو از جنازه شدند قبل از آن که بهار عربی آغاز شود، این حرکت را فصل جدیدی دانستند و وعده ها دادند، در حالی که حقیقت کاملا فرق می کرد: نظامی که حرف مطلق و آخر را در تحولات حیاتی منطقه می زد اکنون در مسیر زوال کامل افتاده بود.

این جنگ امور را در منطقه به طور کامل تغییر داد و منقلب کرد. و هر آن چه تصور می شد کاملا پایان یافت برای این که عراق دچار چند دستگی شد، و آن غول خطرناکی که سعادتمند بودیم که در شیشه جادویی حبسش کرده ایم – منظورم درگیری سنی شیعه بود – از شیشه اش خارج شد و ناگهان همه با مشکلی در جهان عرب و جهان اسلام و خاورمیانه مواجه شدیم که با حضور اشغالگر خارجی مخاطرات آن دائما افزایش می یافت. شاید درست باشد اگر بگوییم که این مساله از قبل تدارک دیده شده بود، صدام دیگر نمی بایست در قدرت باقی می ماند، حقیقت این است که دیگر صدام تمام شده بود، جنگ عراق واکنش واقعا شدیدی به همه جهان عرب بود. نتایج جنگ عراق را تا همین الآن مشاهده می کنیم، اما حقیقت این است که جنگ کویت هم واقعا واقعه سختی برای ما بود، خطایی بسیار واضح که صدام حسین مرتکب شد.

آیا تصویر آن تانک امریکایی که مجسمه صدام حسین را زیر می کرد، دیدی؟

قطعا، نشانه ای از پایان دوره ای و آغاز دوره ای دیگر بود. اگر آن دوران سقوط شده عراق باقی می ماند، اکنون اولین انقلاب بهار عربی را در آن شاهد بودیم. می گویند که مردم در سوریه مجسمه ها را نابود می کنند، مجسمه های پرزیدنت حافظ اسد، در مصر هم همین طور، در آن جا هم مردم عکس های رئیس جمهور را پایین آوردند، اما هیچ تانک خارجی ای آن کارها را نکرد یا این اتفاق زیر چکمه های ارتش های خارجی اتفاق نیفتاد. معتقدم که ملت عراق خودش به تنهایی به آن مرحله می رسید، برای این که می دیدم که نظام عراق در حال پایان گرفتن است، و سیاست های صدام همگی به بن بست خورده اند، برای حل مساله کردستان جنگ کردستان عراق را راه انداخت، این کار غیر قابل قبول و ناعاقلانه ای بود، مساله شیعیان را نیز می خواست از راه های خشونت آمیز حل و فصل کند. حقیقت این است که از این دست اشتباهات بزرگ بسیار مرتکب شد ولی در نهایت سرنگونی یک دولت باید به دست ملت باشد نه به دست یک کشور خارجی.

آیا خبر داری که پرزیدنت مبارک یا افراد دیگری تلاش کرده باشند که امریکایی ها را قانع کنند که به عراق حمله نکنند؟

نه فکر نمی کنم هیچ کدام از اعراب از جمله مصر چنین نقشی را ایفا کرده باشند. صدام حسین با شماری از رهبران عرب دشمنی داشت، و شیوه روابطش با کشورهای عربی باعث نشده بود تا یک قاعده ای برای تایید یا تمایل به او به وجود آید. قطعا کسانی بودند که برای کشور، نه برای نظام، نگران بودند، اما فکر نمی کنم که تلاش عربی عملی یا ملموسی در این زمینه انجام شده باشد. عده ای تلاش کردند که صرف نظر از صدام و سیاست های غیر قابل قبولش جلوی جنگ را بگیرند، و من هم به عنوان دبیر کل اتحادیه عرب تلاش کردم که همکاری هایی را در این سطح با کوفی عنان داشته باشم که باعث خشم شدید امریکایی ها شد که خود قصه جدایی دارد.

ادامه دارد...

کلید واژه ها: عمرو موسی


( ۱ )

نظر شما :