فرش قرمزی که برای امیر قطر پهن شد
تلاش دوحه برای دور کردن حماس از تهران
دیپلماسی ایرانی: دیدار شیخ حمد خلیفه آل ثانی و همسرش از نوار غزه سوالات زیادی را در بین تحلیلگران سیاسی مطرح ساخته است. وی اولین رهبر عرب است که از سال 1967 تا کنون از اراضی اشغالی فلسطین دیدار می کند. حتی حسنی مبارک رئیس جمهور برکنار شده مصر و ملک عبدالله دوم پادشاه اردن نیز که رابطه رسمی و نزدیکی با رژیم صهیونیستی داشته اند به نوار غزه وارد نشده اند. بدیهی است انجام این سفر بدون موافقت رژیم صهیونیستی و همکاری صمیمانه دولت مصر امکان پذیر نبوده، زیرا نوار غزه همچنان تحت اشغال و محاصره رژیم صهیونیستی است و امیر قطر نیز از طریق صحرای سینا و گذرگاه مرزی رفح به این منطقه وارد شده است، درحالی که یکی از مقامات بلند پایه مصری وی را همراهی می نمود. پیشینه روابط غیر رسمی دولت قطر با اسرائیل کاملا روشن است. دفتر نمایندگی آن رژیم در دوحه حتی در دوران جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی علیه فلسطین در سال 2008 و نیز درجریان برگزاری اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در دوحه همچنان فعال بوده و اکنون نیز به فعالیت خود ادامه می دهد. در حالی که دولت قطر رابطه نزدیکی با جنبش حماس برقرارکرده است اتومبیل های شماره گذاری شده در قطر بارها در سرزمین های اشغالی فلسطین به ویژه سرزمین های اشغالی سال 1948 دیده شده است و این امر خود نشان دهنده نقش دوگانه و نفاق آمیز دولت قطر در حمایت جنبش فلسطین است. شیخ حمد امیر قطر در این دیدار یک روزه به شکل کم نظیری مورد استقبال رهبران جنبش حماس و مردم نوار غزه قرار گرفت و اسماعیل هنیه رهبر حماس با پهن کردن فرش قرمز برای وی و انجام تشریفات رسمی به گونه ای که از یک رئیس دولت در کشور مستقل استقبال می کنند به گرمی از وی استقبال کردند. علی رغم برنامه ریزی گسترده حماس برای دیدار امیر قطر با مردم در استادیوم ورزشی غزه و بازدید از اماکن مختلف نوار غزه، این برنامه ها به دلیل "ضیق وقت" لغو شد و شیخ حمد تنها به ایراد سخنرانی در دانشگاه اسلامی غزه و زدن کلنگ احداث شهرک مسکونی شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی در منطقه خان یونس اکتفا نمود. امیر قطر در این سفر مبلغ 400 میلیون دلار برای فعالیت های عمرانی غزه اختصاص داد که 254 میلیون دلار آن به منظور ساخت بزرگراه شمال به جنوب غزه و سایر امور زیربنایی، 62 میلیون دلار برای ساخت شهرک مسکونی و 15 میلیون دلار نیز برای احداث بیمارستان اختصاص یافت. در مورد اهداف سفر امیر قطر موارد زیر را می توان برشمرد:
1. گسترش نفوذ قطر در صحنه فلسطین:
با توجه به بلند پروازی های دولت قطر و تلاش بی وقفه آن کشور برای ایفای نقش رهبری در خاورمیانه و شمال افریقا با بهره گیری از ثروت سرشار و دلارهای نفتی و شبکه رسانه ای الجزیره کاملا روشن است که یکی از اهداف این سفر، تقویت نفوذ خود در بین فلسطینی ها، رقابت با عربستان سعودی و مطرح ساختن خود به عنوان حامی ملت فلسطین در جهان عرب و جهان اسلام می باشد. سابقه دخالت های دولت قطر در چند کشور عربی از جمله مصر، یمن، تونس، لیبی، موریتانی و حمایت های آشکار مالی و تسلیحاتی از مخالفان رژیم بشار اسد در سوریه همه نشانگر تلاش آن کشور برای ایفای نقشی فراتر از یک دولت کوچک خلیج فارس بوده و دعوت از رهبران فلسطینی برای آشتی ملی و انجام این سفر نیز تلاش درهمین راستا ارزیابی می شود.
2. باز داشتن فلسطینی ها از مقاومت مسلحانه:
روابط صمیمانه دولت قطر با رژیم صهیونیستی و هماهنگی سفر امیر قطر به غزه با آن رژیم گویای آن است که دولت قطر می کوشد با بازگرداندن زندگی عادی مردم غزه و بازسازی ویرانی های ناشی از جنگ آنان را قانع نماید که رژیم صهیونیستی را به عنوان یک واقعیت بپذیرند و از مقاومت مسلحانه علیه اشغالگران صهیونیست دست بردارند تا بتوانند زندگی آرام و مسالمت آمیزی را در کنار اسرائیل داشته باشند، همچنان که دولت قطر از حکومت خودگردان فلسطین که اسرائیل را به رسمیت شناخته است حمایت می کند. تلاش دولت قطر برای سرنگونی بشار اسد و دولت سوریه که در طول چند دهه در برابر رژیم صهیونیستی ایستادگی کرده و از مقاومت لبنان و مقاومت فلسطین حمایت کرده است، نیز ناشی از همین دیدگاه است. از سوی دیگر موافقت رئیس جمهور مصر با ارسال مصالح ساختمانی از طریق صحرای سینا برای بازسازی غزه در شرایطی که آن کشور با ایجاد منطقه آزاد بین غزه و مصر موافقت کرده و تونل های زیرزمینی میان صحرای سینا و نوار غزه را نیز مسدود کرده، قابل تامل است.
3. جداسازی غزه از کرانه غربی:
دیدار امیر قطر از نوار غزه قطعا موجب تشدید جدایی نوار غزه از کرانه غربی و در راستای اهداف رژیم صهیونیستی به منظور جلوگیری از یکپارچگی فلسطینی ها، دامن زدن به بحران بی اعتمادی میان غزه و کرانه غربی و تشدید اختلافات حماس و حکومت خودگردان می باشد ولذا عموم گروه های فلسطینی مستقر در کرانه غربی و سوریه از انجام این سفر به شدت انتقاد کرده و آن را جزئی از اهداف شوم اسرائیل قلمداد کردند، زیرا از نظر جامعه بین المللی، سازمان آزادی بخش فلسطین و حکومت خودگردان فلسطینی که اسماعیل هنیه خود نخست وزیر آن بوده تنها نماینده قانونی ملت فلسطین محسوب می شود و اسرائیل بارها تلاش کرده است تا انسجام و یکپارچگی فلسطینی ها رادر هم بشکند. بدیهی است دیدار رسمی از غزه و شناسایی جنبش حماس از سوی دولت قطر به عنوان حکومت غزه به معنای خدشه دار ساختن سازمان آزادی بخش فلسطین است و بنابراین علی رغم تماس تلفنی امیر قطر با محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان و دعوت از وی برای همراهی او در سفر به غزه، محمود عباس و کلیه مقامات فلسطینی در کرانه غربی نارضایتی خود را از این سفر ابراز داشتند.
4. دورکردن جنبش حماس از ایران:
با توجه به روابط نزدیک و صمیمانه حماس با جمهوری اسلامی ایران و برخورداری آن جنبش از حمایت های مالی و تسلیحاتی کشورمان که بارها خشم رژیم صهیونیستی و برخی از رهبران سازشکار عرب را برانگیخته است، می توان گفت یکی از اهداف اصلی این سفر دور کردن رهبران جنبش حماس از جمهوری اسلامی ایران است، همچنان که در گذشته نیز دولت قطر تلاش نمود با دادن وعده یک میلیارد دلاری برای بازسازی غزه، جنبش حماس دفاتر خود را در دمشق تعطیل و رهبران حماس را به خروج از سوریه تشویق نماید. اکنون نیز با توجه به سیاست و دولت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حمایت از مقاومت مسلحانه فلسطینی ها در برابر رژیم صهیونیستی، اعطای این گونه مشوق ها می تواند به طور طبیعی جنبش حماس را از جمهوری اسلامی ایران دور کند.
5. گرفتن ژست انسان دوستانه:
اختصاص 400 میلیون دلار به بازسازی نوار غزه در شرایطی که هیچ یک از کشورهای ثروتمند عرب به تعهدات خود در این زمینه عمل نکرده اند، می تواند موجب کسب اعتبار برای دولت قطر گردد. یادآور می شود پس از جنگ 22 روزه و ویرانی های ناشی از حملات رژیم صهیونیستی، سران اتحادیه عرب در گردهمایی خود در شرم الشیخ در سال 2009، جمعا مبلغ 4.5 میلیارد دلار برای بازسازی غزه تعهد نمودند که مبلغ اندکی از آن توسط کویت و برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس پرداخت شد و عملا هیچ یک از دولت های عربی به تعهدات خود عمل نکردند. بنابراین دولت قطر با این ژست انسان دوستانه می تواند برای خود در جهان عرب کسب اعتبار و حیثیت نماید. همچنان که نام گذاری شهرک مسکونی در جنوب غزه به نام شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی نیز در جهت جلب محبوبیت بین اهالی غزه ارزیابی می شود و در عین حال این کمک مالی پاداشی به رهبران جنبش حماس است که با محکوم کردن رژیم بشار اسد ازسوریه خارج شدند.
گرچه اسماعیل هنیه و سایر رهبران جنبش حماس انجام این سفر را در راستای شکستن محاصره غزه قلمداد کردند در عین حال با توجه به موافقت امریکا و رژیم صهیونیستی با این دیدار نمی توان آن را در جهت منافع ملی مردم فلسطین دانست و اعتراض برخی از مقامات اسرائیلی به کمک های مالی دولت قطر نیز بیشتر به منظور سرپوش گذاشتن بر اهداف اصلی این سفر می باشد./14
نظر شما :