سرانجام مبهم سه ضلع ایران- سوریه - آمریکا
آیا دیپلماسی جواب میدهد؟
نشانه کوچکی از افزایش تنش این است که دولت عربستان سعودی به برخی از مقامات ارتشی و امنیتی خود هشدار داده است که سفر تابستانی خود را لغو کنند. منابع سعودی و امریکایی می گویند این بسیج محدود منعکس کننده نگرانی در مورد درگیری نظامی احتمالی با ایران، جنگ جانشینی در سوریه، و تنش سنی-شیعه در کشور همسایه، بحرین است.
دیپلمات ها تمام وقت برای مهار این بحران منطقه ای کار می کنند، اما این تلاش تاکنون نتیجه ای نداشته است. کوفی عنان، دبیر کل سابق سازمان ملل، تلاشی بین المللی را برای میانجی گری در موضوع سوریه به منظور انتقال سیاسی رهبری می کند؛ اما بشار اسد کماکان در قدرت حضور دارد. عنان روز دوشنبه اعلام کرد که مذاکرات سازنده ای با بشار اسد داشته و به زودی پیشنهاداتی را به اپوزوسیون سوریه خواهد داد. به رغم اجماع گسترده بین المللی و توافق بر سر رفتن بشار اسد ، اما موفقیت کم عنان در این خصوص نااامید کننده است.
در جبهه ایران، گفتگوها برای کنترل برنامه هسته ای ایران ادامه دارد. این تلاش از سوی پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان حمایت می شود اما حاصل مذاکرات در استانبول، بغداد و مسکو کمی فراتر ازمبادله چند کاغذ نبوده است. گفتگوها در سطح کارشناسان فنی ادامه دارد بلکه شاید آنها بتوانند راه حلی خارج از پارامترهای کنسرو شده مذاکره کشف کنند.
اهرم اسد، تهدید وی به پایین کشیدن سوریه با خودش به وسیله یک جنگ داخلی فرقه ای است. راه حل مطلوب یک انتقال قدرت با میانجی گری روسیه است این در حالی است که پنجره برای چنین معامله ای در حال بسته شدن است. از برخی جهات یک "انتقال مسالمت آمیز" با این میزان کشتار غیر ممکن به نظر می رسد. در نهایت به نظر می رسد روسیه به تدریج حمایت خود از اسد را با امتناع از فروش سلاح بیشتر به وی کاهش دهد. اما آیا برای این موضع گیری خیلی دیر نخواهد بود؟
در صورتی که دیپلماسی شکست بخورد، مذاکرات با ایران نیز با چشم انداز جنگ پیش خواهد رفت. تحلیلگران امریکایی معتقدند که گفتگوهای سه ماه گذشته باید حداقل ایرانیان را متقاعد کند که موقعیت چانه زنی آنها ضعیف است. سرسختی تهران مانع اعمال تحریم های جدید نخواهد شد، باعث تقویت وحشت اقتصادی در اروپا نمی شود و در ائتلاف 1+5 خللی وارد نمی کند. چانه زنی واقعی حالا آغاز شده است، از دید برخی از مقامات اروپایی و امریکایی، با تحریم های اقتصادی، هر روز فشار بیشتری به ایران وارد می شود.
تا آستانه خط قرمز رفتن قسمتی از اکثر مذاکرات است ولی معمولا مهمانی ها به نتیجه می رسند و از بروز فاجعه جلوگیری می کنند؛ اما نه همیشه: هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده، چند ماه پیش در جمع دانشجویان دانشگاه هاروارد گفت: اگر دولتمردان سال 1914 می دانستند دنیا در سال 1919 چگونه خواهد شد، حتما تصمیم دیگری می گرفتند. اما دولتمردان هیچگاه چنین دانش قبلی را ندارند.
متاسفانه با توجه به شواهد اخیر، این ضرب المثل دیپلمات ها که سازش در بحبوحه بحران ظاهر می شود درست به نظر نمی رسد. اتحادیه اروپا از زمان آغاز بحران منطقه یورو که از سه سال پیش آغاز شد 19 اجلاس را برگزار کرده است اما هنوز به نتیجه ای نرسیده است. در ایالات متحده در سال گذشته، حتی شبح پیش فرض های مالی به اندازه ای کافی نبود که سیاستمداران را برای رسیدن به بیش از یک توافق موقت مجبور کند.
استراتژیستها برای چندین دهه عواملی را که ملت ها را به سوی جنگ می کشاند ، مورد مطالعه قرار داده اند. برای مثال، یکی از دروس سال 1914 این است: مهم است که از تشدید فرایند به صورت خودکار جلوگیری شود، حالتی که در آن بسیج یک طرف موجب ضد بسیج طرف مقابل می شود. چیزی که من را در مورد هشدار عربستان نگران کرده است.
یک قاعده دیگر برای مدیریت بحران،ارتباط گیری های سریع است. مانند ارتباط مشهوری که بین کاخ سفید و کرملین پس از بحران موشکی سال 1962 کوبا ایجاد شد.
هنگامی که یک تشدید آغاز می شود به سختی می توان آن را متوقف کرد. در سوریه، بسیاری از تحلیلگران باور دارند که سطح کشتار قبیله ای در حال حاضر نقطه اوج خود را هم پشت سر گذاشته است؛ امتیازات زیادی برای آرام کردن اوضاع نیاز است. بحران ایران در فقدان اعتماد بین تهران و غرب تعریف می شود. حتی اعتماد متقابل دو طرف برای اندک ارتباط گیری نیز بسیار اندک است.
دولت اوباما تصمیم گرفته است از طریق ائتلاف بین المللی با ایران و سوریه مقابله کند که کماکان معقول ترین سیاست به نظر می رسد. اما اگر این تلاش های چندجانبه به شکست بیانجامد، ایالات متحده باید تدبیری برای یک راهبرد جانشین داشته باشد. اگر ایالات متحده می خواهد در این مذاکرات پاسخ "بله" را بگیرد، مجبور است که مستقلانه تر و با شدت بیشتری چانه زنی کند.
نظر شما :