تازه ترین تحلیل رویترز از اطلاعات پیدا و پنهان واشنگتن
غرب از نیت هسته ای ایران آگاه است
ایالات متحده و متحدان غربی اش به خوبی از نیت تهران برای عدم دستیابی به تسلیحات هسته ای آگاهی دارند
دیپلماسی ایرانی: ایالات متحده، متحدان اروپایی اش و رژیم صهیونیستی همگی بر سه حقیقت در پرونده هسته ای ایران اذعان دارند:
1. تهران بمب هسته ای در اختیار ندارد
2. تهران هنوز تصمیمی برای ساخت بمب هسته ای نگرفته است
3. تهران سالها تا دستیابی به کلاهک هسته ای جنگی فاصله دارد.
به گزارش رویترز، حقایقی که در بالا قید شد نتیجه گفتگوهای طولانی و حرفه ای با مقام های مرتبط با پرونده هسته ای ایران در امریکا و اروپا و البته شواهد مستند سازمان های اطلاعاتی امریکا و اسرائیل است. با اینهمه اطلاع دولتمردان در غرب و امریکا از این مساله با شیپور " جنگ ، جنگ " که در سطح بین المللی بر علیه ایران به راه افتاده در تضاد و تناقض کامل است. یک مقام امریکایی در این خصوص می گوید: آنها سوپ را گرم نگاه داشته اند اما از قرار دادن کامل آن بر روی شعله گاز پرهیز می کنند.
نویسنده این مطلب برای رویترز در ادامه می نویسد: در واپسین ماه های سال 2006 و ابتدای 2007 میلادی بود که امریکایی ها با دسترسی به فایل های شخصی دولتمردان ایرانی به این نتیجه رسیدند که اگر برنامه تسلیحاتی نیز در دست اجرا بوده رسما متوقف شده است. این مساله به بمباران اطلاعاتی در سال 2007 منتهی شد که جنجال بسیاری نیز به راه انداخت: سازمان های جاسوسی امریکا به این قطعیت رسیدند که ایران برنامه هسته ای خود را در پاییز 2003 از مرحله تسلیحاتی خارج کرده است.
در همان بازه زمانی مقام هایی که در امریکا در راس کار بودند متفق القول با افرادی که امروز در این کشور قدرت را در دست دارند، تاکید کردند که ایران سودای دستیابی به تسلیحات هسته ای را در سر ندارد. مساله دیگر مورد توافق طرفین هم این بود که هرزمان ایران چنین تصمیمی را اتخاذ کند تا عملی شدن آن و در دست گرفتن نخستین بمب اتم هم فاصله بسیاری خواهد داشت. بر همین اساس است که باراک اوباما رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده اعتقاد دارد هنوز باید به تحریم های اقتصادی فرصت نفس کشیدن و خودی نشان دادن را بخشید. ایران برنامه غنی سازی اورانیوم دارد و البته که میزانی که در اختیار این کشور است برای تولید بمب هسته ای ناکافی است و بی شک تهران تاسیسات هسته ای هم در اختیار داشته که موجودیت آن را بلافاصله اعلام نکرده است. ایران در سالهای گذشته برنامه تولید کلاهک هسته ای را در دست داشت و ساخت موشک های پیشرفته ای را نیز به نام خود سند زده است که قابلیت حمل آن کلاهک ها را داشتند.
امریکایی ها برگ های مجهول بسیاری در دست دارند که آنها را ترسانده است. نخستین برگ عدم آگاهی کافی آنها از تصمیم های رهبری ایران در خصوص برنامه هسته ای است. دومین برگ مجهول ناآگاهی از میزان پیشرفت برنامه هسته ای ایران است . امریکا و متحدانش بر سر یک مساله با هم اختلاف نظر اساسی دارند و آن هم زمان در اختیار ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای است: واشنگتن گمان می کند که ایران با سرعت نه چندان قابل توجهی پیش می رود و این در حالیست که اروپایی ها و اسرائیل اعتقاد دارند که برنامه هسته ای تهران با سرعت خوبی در حال پیشروی است.
امریکایی ها اعتقاد دارند که اطلاعات نهادهای جاسوسی انها در خصوص برنامه هسته ای ایران چندان هم نادرست نیست و اشتباهاتی که این نهادهای اطلاعاتی در خصوص تسلیحات کشتار جمعی صدام حسین در سالهای منتهی به 2003 در اختیار افکار عمومی قرار دادند، این بار تکرار نخواهد شد. با اینهمه پیشرفت های هسته ای که ایران تاکنون داشته و از چشم امریکا دورمانده بهترین سند در اختیار مخالفان صحت و سلامت اطلاعات جاسوسی امریکا است. امریکایی ها ادعا می کنند که اطلاعات آنها در خصوص پرونده هایی مانند عراق و کره شمالی به دلیل ماهیت دولت این کشورها چندان دست اول نیست اما اطلاعات آنها در خصوص ایران به دلیل همکاری هایی که این کشور تاکنون با غرب بر سر پرونده هسته ای داشته ، قابل استناد است.
در این میان اسرائیلی هایی که ایران را تهدیدی بالقوه برای خود می خوانند اعتقادی متفاوت با آمریکایی ها در خصوص میزان پیشرفت برنامه هسته ای ایران دارند. اسرائیلی ها اعتقاد دارند که یا با کمک امریکا و یا حتی بدون رخصت گرفتن از متحد قدیمی، باید هرچه سریع تر حمله بازدارنده به تاسیسات هسته ای ایران را هدایت کنند. برای افراطیونی نظیر رژیم فعلی حاکم بر تل آویو ، ایران می تواند در بازه زمانی نه چندان دراز مدت برنامه هسته ای خود را در مسیر تولید تسلیحات قرار دهد.
امریکایی ها و رژیم صهیونیستی بر سر یک مساله با هم اتفاق نظر قطعی دارند: ایران هرزمان تصمیم دستیابی به تسلیحات هسته ای را اتخاذ کند یک سال تا تولید بمب و سپس یک تا دو سال تا جاگذاری آن بر روی موشک فاصله دارد.
هرکشوری برای دستیابی به تسلیحات هسته ای باید سه مرحله را پشت سربگذارد: اورانیوم غنی سازی شده با درصد بالا برای سوخت گیری یک بمب ، کلاهک هسته ای به عنوان مخزن و یک موشک یا سکو برای جاسازی آن. در خصوص برنامه هسته ای ایران، غربی ها تنها از مرحله نخست اطمینان دارند. ایران تاکنون بارها در مقابل ادعای غرب تاکید کرده که اورانیوم غنی سازی شده را برای مصارف پزشکی و تحقیقاتی لازم دارد. تهران تاکنون چندین بار اجازه بازدید از تاسیسات هسته ای خود را به بازرسان آژانس داده است. اما مشاجره میان ایران و غرب بر سر غنی سازی اورانیوم زمانی بالا گرفت که تهران از آمادگی خود برای غمی سازی اورانیوم تا بیست درصد خبر داد. امریکایی ها با استناد به تحلیل دانشمندان هسته ای ادعا می کنند که اورانیوم 20 درصد قابل تبدیل سریع به اورانیوم 90 درصد مورد نیاز برای تولید بمب هسته ای است. آژانس بین المللی انرژی هسته ای ماه گذشته اعلام کرد که تهران نزدیک به 110 کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده 20 درصد را در ذخایر اورانیومی خود جا داده است. این در حالیست که برای تولید یک بمب هسته ای به حداقل 250 کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده با این درصد نیاز است.
حمله ویروس استاکس نت به تاسیسات هسته ای ایران از جمله نطنز درست در همان بازه زمانی انجام گرفت که غربی ها و اسرائیل نگران برنامه رو به توسعه هسته ای ایران بودند. بر همین اساس بسیاری از نهادهای اطلاعاتی استاکس نت را عملیات مشترک امریکا و رژیم صهیونیستی برای متوقف کردن و یا به تاخیر انداختن برنامه هسته ای ایران می دانند.
در چند ماه اخیر آزمایش های موشکی ایران به علاوه اصرار بازرسان آژانس بر بازدید از تاسیسات پارچین تبدیل به اهرمی برای ابراز نگرانی های غرب در خصوص برنامه هسته ای این کشور شده است.
نویسنده این مطلب برای رویترز در نهایت باز هم مانند ابتدای کلام بحث را به احتمال حمله نظامی به ایران کشانده و می نویسد: بسیاری از تحلیل گران ایران امروز را به عراق 2003 تشبیه می کنند و یا شرایط حاکم بر منطقه و امریکا را شبیه به آن دوران می دانند. در سال 2003 میلادی نیز امریکایی ها با این بهانه که صدام حسین تسلیحات کشتار جمعی در اختیار دارد به عراق قشون کشی کردند. پائول پیلار از درجه دارهای سابق سیا در این خصوص می گوید: شباهت های آزاردهنده بسیاری میان پرونده ایران در سال 2012 و عراق در سال 2003 وجود دارد. اما یک تفاوت اصلی مانع از تکرار کامل تاریخ می شود، در سال 2003 مردی به نام جورج بوش رئیس جمهور امریکا بود که جنگ افغانستان را کلید زده و از آغاز دومین نبرد هم واهمه ای نداشت. امروز باراک اوباما در سال انتخابات کمتر به جنگ سوم امریکا در منطقه فکر می کند و البته اصولا طرفدار قشون کشی نظامی با دلایل واهی نیست.
ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
1. تهران بمب هسته ای در اختیار ندارد
2. تهران هنوز تصمیمی برای ساخت بمب هسته ای نگرفته است
3. تهران سالها تا دستیابی به کلاهک هسته ای جنگی فاصله دارد.
به گزارش رویترز، حقایقی که در بالا قید شد نتیجه گفتگوهای طولانی و حرفه ای با مقام های مرتبط با پرونده هسته ای ایران در امریکا و اروپا و البته شواهد مستند سازمان های اطلاعاتی امریکا و اسرائیل است. با اینهمه اطلاع دولتمردان در غرب و امریکا از این مساله با شیپور " جنگ ، جنگ " که در سطح بین المللی بر علیه ایران به راه افتاده در تضاد و تناقض کامل است. یک مقام امریکایی در این خصوص می گوید: آنها سوپ را گرم نگاه داشته اند اما از قرار دادن کامل آن بر روی شعله گاز پرهیز می کنند.
نویسنده این مطلب برای رویترز در ادامه می نویسد: در واپسین ماه های سال 2006 و ابتدای 2007 میلادی بود که امریکایی ها با دسترسی به فایل های شخصی دولتمردان ایرانی به این نتیجه رسیدند که اگر برنامه تسلیحاتی نیز در دست اجرا بوده رسما متوقف شده است. این مساله به بمباران اطلاعاتی در سال 2007 منتهی شد که جنجال بسیاری نیز به راه انداخت: سازمان های جاسوسی امریکا به این قطعیت رسیدند که ایران برنامه هسته ای خود را در پاییز 2003 از مرحله تسلیحاتی خارج کرده است.
در همان بازه زمانی مقام هایی که در امریکا در راس کار بودند متفق القول با افرادی که امروز در این کشور قدرت را در دست دارند، تاکید کردند که ایران سودای دستیابی به تسلیحات هسته ای را در سر ندارد. مساله دیگر مورد توافق طرفین هم این بود که هرزمان ایران چنین تصمیمی را اتخاذ کند تا عملی شدن آن و در دست گرفتن نخستین بمب اتم هم فاصله بسیاری خواهد داشت. بر همین اساس است که باراک اوباما رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده اعتقاد دارد هنوز باید به تحریم های اقتصادی فرصت نفس کشیدن و خودی نشان دادن را بخشید. ایران برنامه غنی سازی اورانیوم دارد و البته که میزانی که در اختیار این کشور است برای تولید بمب هسته ای ناکافی است و بی شک تهران تاسیسات هسته ای هم در اختیار داشته که موجودیت آن را بلافاصله اعلام نکرده است. ایران در سالهای گذشته برنامه تولید کلاهک هسته ای را در دست داشت و ساخت موشک های پیشرفته ای را نیز به نام خود سند زده است که قابلیت حمل آن کلاهک ها را داشتند.
امریکایی ها برگ های مجهول بسیاری در دست دارند که آنها را ترسانده است. نخستین برگ عدم آگاهی کافی آنها از تصمیم های رهبری ایران در خصوص برنامه هسته ای است. دومین برگ مجهول ناآگاهی از میزان پیشرفت برنامه هسته ای ایران است . امریکا و متحدانش بر سر یک مساله با هم اختلاف نظر اساسی دارند و آن هم زمان در اختیار ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای است: واشنگتن گمان می کند که ایران با سرعت نه چندان قابل توجهی پیش می رود و این در حالیست که اروپایی ها و اسرائیل اعتقاد دارند که برنامه هسته ای تهران با سرعت خوبی در حال پیشروی است.
امریکایی ها اعتقاد دارند که اطلاعات نهادهای جاسوسی انها در خصوص برنامه هسته ای ایران چندان هم نادرست نیست و اشتباهاتی که این نهادهای اطلاعاتی در خصوص تسلیحات کشتار جمعی صدام حسین در سالهای منتهی به 2003 در اختیار افکار عمومی قرار دادند، این بار تکرار نخواهد شد. با اینهمه پیشرفت های هسته ای که ایران تاکنون داشته و از چشم امریکا دورمانده بهترین سند در اختیار مخالفان صحت و سلامت اطلاعات جاسوسی امریکا است. امریکایی ها ادعا می کنند که اطلاعات آنها در خصوص پرونده هایی مانند عراق و کره شمالی به دلیل ماهیت دولت این کشورها چندان دست اول نیست اما اطلاعات آنها در خصوص ایران به دلیل همکاری هایی که این کشور تاکنون با غرب بر سر پرونده هسته ای داشته ، قابل استناد است.
در این میان اسرائیلی هایی که ایران را تهدیدی بالقوه برای خود می خوانند اعتقادی متفاوت با آمریکایی ها در خصوص میزان پیشرفت برنامه هسته ای ایران دارند. اسرائیلی ها اعتقاد دارند که یا با کمک امریکا و یا حتی بدون رخصت گرفتن از متحد قدیمی، باید هرچه سریع تر حمله بازدارنده به تاسیسات هسته ای ایران را هدایت کنند. برای افراطیونی نظیر رژیم فعلی حاکم بر تل آویو ، ایران می تواند در بازه زمانی نه چندان دراز مدت برنامه هسته ای خود را در مسیر تولید تسلیحات قرار دهد.
امریکایی ها و رژیم صهیونیستی بر سر یک مساله با هم اتفاق نظر قطعی دارند: ایران هرزمان تصمیم دستیابی به تسلیحات هسته ای را اتخاذ کند یک سال تا تولید بمب و سپس یک تا دو سال تا جاگذاری آن بر روی موشک فاصله دارد.
هرکشوری برای دستیابی به تسلیحات هسته ای باید سه مرحله را پشت سربگذارد: اورانیوم غنی سازی شده با درصد بالا برای سوخت گیری یک بمب ، کلاهک هسته ای به عنوان مخزن و یک موشک یا سکو برای جاسازی آن. در خصوص برنامه هسته ای ایران، غربی ها تنها از مرحله نخست اطمینان دارند. ایران تاکنون بارها در مقابل ادعای غرب تاکید کرده که اورانیوم غنی سازی شده را برای مصارف پزشکی و تحقیقاتی لازم دارد. تهران تاکنون چندین بار اجازه بازدید از تاسیسات هسته ای خود را به بازرسان آژانس داده است. اما مشاجره میان ایران و غرب بر سر غنی سازی اورانیوم زمانی بالا گرفت که تهران از آمادگی خود برای غمی سازی اورانیوم تا بیست درصد خبر داد. امریکایی ها با استناد به تحلیل دانشمندان هسته ای ادعا می کنند که اورانیوم 20 درصد قابل تبدیل سریع به اورانیوم 90 درصد مورد نیاز برای تولید بمب هسته ای است. آژانس بین المللی انرژی هسته ای ماه گذشته اعلام کرد که تهران نزدیک به 110 کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده 20 درصد را در ذخایر اورانیومی خود جا داده است. این در حالیست که برای تولید یک بمب هسته ای به حداقل 250 کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده با این درصد نیاز است.
حمله ویروس استاکس نت به تاسیسات هسته ای ایران از جمله نطنز درست در همان بازه زمانی انجام گرفت که غربی ها و اسرائیل نگران برنامه رو به توسعه هسته ای ایران بودند. بر همین اساس بسیاری از نهادهای اطلاعاتی استاکس نت را عملیات مشترک امریکا و رژیم صهیونیستی برای متوقف کردن و یا به تاخیر انداختن برنامه هسته ای ایران می دانند.
در چند ماه اخیر آزمایش های موشکی ایران به علاوه اصرار بازرسان آژانس بر بازدید از تاسیسات پارچین تبدیل به اهرمی برای ابراز نگرانی های غرب در خصوص برنامه هسته ای این کشور شده است.
نویسنده این مطلب برای رویترز در نهایت باز هم مانند ابتدای کلام بحث را به احتمال حمله نظامی به ایران کشانده و می نویسد: بسیاری از تحلیل گران ایران امروز را به عراق 2003 تشبیه می کنند و یا شرایط حاکم بر منطقه و امریکا را شبیه به آن دوران می دانند. در سال 2003 میلادی نیز امریکایی ها با این بهانه که صدام حسین تسلیحات کشتار جمعی در اختیار دارد به عراق قشون کشی کردند. پائول پیلار از درجه دارهای سابق سیا در این خصوص می گوید: شباهت های آزاردهنده بسیاری میان پرونده ایران در سال 2012 و عراق در سال 2003 وجود دارد. اما یک تفاوت اصلی مانع از تکرار کامل تاریخ می شود، در سال 2003 مردی به نام جورج بوش رئیس جمهور امریکا بود که جنگ افغانستان را کلید زده و از آغاز دومین نبرد هم واهمه ای نداشت. امروز باراک اوباما در سال انتخابات کمتر به جنگ سوم امریکا در منطقه فکر می کند و البته اصولا طرفدار قشون کشی نظامی با دلایل واهی نیست.
ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :