تل آویو برای دفع خطر آنکارا چه می کند؟
نفوذ اسراییل در کردها؛اهرم فشار بر ترکیه
تیرگی روابط اسراییل و ترکیه
با هر مقدمه ای اگر قصد داشته باشیم به این موضوع بپردازیم، ترکیه قصد دارد تا مناسبات خود را با اسراییل وارد مرحله تازهای کند. پرواضح است که ترکها رویکرد گذشته خود و تکیه بر اسراییل را به عنوان دولت و نیروی نظامی قدرتمند درمنطقه ندارند. بدین معنا که در استراتژیهای دراز مدت خود شرکای استراتژیک جدیدی برای خود در منطقه انتخاب کردند.
آنچه که از امروز به بعد مهم شده راهی است که ترکیه در مورد روابط با رژیم صهیونیستی در آن قدم گذاشته که این راه، مسیر دشواری است. یعنی ترکیه به راحتی نمیتواند اتفاقی که در طول چند ماه اخیر افتاده را تغییر داده و فراموش کند.
1. حمله اسراییل به کاروان انساندوستانه ترکها که مساله بسیار مهمی بود و افکار عمومی ترکها را نیز بسیار تحت تاثیر قرار داد. دولت ترکیه نیز به واسطه افکار عمومی در کشورش و تکیهای که بر پایگاههای قوی مردمش دارد، واکنش نشان داد. این واکنش نیز تا حد اخراج سفیر اسراییل از آنکار پیش رفت.
2. از سوی دیگر به نظر میرسد که ترکها تصمیم گرفتند مساله فلسطین را به طور جدی و به عنوان محور سیاست خارجی خود در منطقه تعریف کنند. اسراییلی یک شریک و دوست با ارزش را از دست دادند. اسراییلیها همواره در چنددهه گذشته قادر بودند که اتحاد و اجماع کشورهای اسلامی را در هر مسالهای به واسطه همپیمانان خود در میان کشورهای اسلامی بشکنند که مهمترین همپیمانان، ترکیه بوده است. ترکیه باهمراهی با رژیم صهیونیستی و با همکاریهای تنگاتنگ نظامی خود باعث شد که سالهای فشار زیادی بر کشورهایی همانند سوریه و عراق وارد شود. امروز رژیم صهیونیستی با از دست دادن ترکیه که البته این از دست دادن نه تنها به معنای انفعال ترکیه بلکه به معنای تبدیل شدن این کشور به یک منتقد جدی و حتی پتانسیلی برای دشمنی آینده است، معادلاتش تغییر خواهد کرد.
3. از طرفی بهار عربی و تحولاتی که در کشورهای عربی رخ داد را پیش رو داشتیم. همانطور که شاهد بودیم واکنش مردم مصر نسبت به جنایات اسراییل و کشتار نیروهای امنیتی و مرزبان مصری در صحرای سینا بود و پس از آن حملهای که به سفارت اسراییل کردهاند که درنهایت منجر به خروج سفیر رژیم صهیونیستی از مصر شده است. تمامی این مسایل نشان دهنده آن است که حلقه محاصره افکار عمومی ضد اسراییلی روزبروز تنگتر میشود. اسراییل هم این فشار را به خوبی احساس میکند. همچنین باید یادآوری کرد که رژیم صهیونیستی در رویارویی با ایران هم چه در مسایل هستهای و چه درمسایل دیگر موفقیت چندانی نداشته است.
4. نکته مهم دیگر این است که رژیم صهیونیستی در ارتباط با کشورهای عربی دچار مشکل شده است. یک متحد بزرگ همچون مصر را از دست داده است. همچنین روابط مساعدی با دیگر کشورهای عربی هم ندارد، چراکه به باور من حاکمان دستنشانده اعراب هم به مرحله ای رسیدهاند که متوجه شدند دوستی با اسراییل بسیار هزینهبر است. اگرچه منافع اقتصادی و نظامی خودش را دارد،اما هزینهای که باید برای مقابله با افکار عمومی خود پرداخت کنند، بسیار بالاست. از طرف دیگر به این نتیجه نیز رسیدند که اسراییل هرگز نمیتواند بقای آنها را تضمین کند.باید دید که رژیم صهیونیستی در آینده در ساختار سیاسی خود چه تغییری خواهند داد، آیا تغییرات جدی خواهد بود، شاید سیاستهای توسعه طلبانه خود را مورد تجدیدنظر قرار دهند.
ترکیه در مسیر روابط خود با اسراییل تازه در اول راه است و راه بسیار دشواری را در پیشرو خواهد داشت. قطعا اسراییلیها ترکیه اسلامگرای مدافع حقوق فلسطین را به هیچوجه تحمل نخواهند کرد و از هر ابزاری برای ضربه زدن به ساختار سیاسی ترکیه استفاده خواهند کرد که مهمترین این ابزار مساله کردهاست. به عبارت دیگر ترکها باید انتظار فعالیتهای گروهکهای تروریستی را در منطقه کردستان چه در شمال عراق و چه در شرق ترکیه داشته باشند. همچنین باید منتظر ایجاد ناامنی از جانب این گروهها باشند که متاسفانه اسراییل به اندازه کافی در مناطق کردنشین شمال عراق و در مناطق مرزی نفوذ کرده است. بنابراین با ایجاد چنین تحرکانی و استفاده از پتانسیلی که وجود دارد، آتش زیر خاکستر را روشن میکنند. وجود مساله کردها برای ترکیه ضعف امنیتی بزرگی است. ترکها در چند دهه گذشته با این موضوع خیلی مدبرانه و یا واقعگرایانه برخورد نکردند و بسیاری از مسایل حلنشده باقی مانده است. همین امر هم سبب خواهد شد که هر دشمن سودجویی بتواند از این پتانسیل استفاده کند.
عرصه دیگر عرصه اقتصاد است،همانطور که میدانید اسراییل سیطره خاصی بر اقتصاد جهان دارد و به وسیله بنگاهها و ساختار سرمایهداری یهود، میتواند بر ترکیه فشار بیشتری وارد کند.
در مساله اروپای متحد و حق عضویت ترکیه در ناتو، رژیم صهیونیستی میتواند از اهرمها خود علیه ترکیه استفاده کند.
غیرواقعگرایانه است که اگر فکر کنیم ترکیه میتواند به راحتی در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت کند. بدین معنا که هیچ کشوری نمیتواند درمقابل اسراییل ایستادگی کند، مگر اینکه با تکیه آرمانها، مردم و عزت ملی خودش بتواند استقلال و تمامیت ارضی خودش را حفظ کند. درنتیجه این راه برای ترکیه پر از چالش خواهد بود.
واکنشی که ترکیه نسبت به سیستم رادار موشکی ناتو داد، برخاسته از این چالشی بود که ترکیه امروز احساس میکند. ترکیه تصمیم گرفته بود که همزمان در چند جبهه وارد جنگ نشود(منظور از جنگ، مقابله دیپلماتیک است) بر همین اساس هم مجبور شد پیشنهاد ناتو را برای استقرار رادارها در کشورش بپذیرد.
به باور من از نظر زمانی این استقرار خواست واقعی ترکیه نبود. شکی نیست که ترکیه نیز همانند تمامی کشورها به فکر منافع خودش است و اگر این تامین امنیت بدون هزینه بدست بیاید، چه بهتر، اما در شرایط کنونی و با توجه به تقارن زمانی عجیب به نظر میآید زمانیکه سفیر اسراییل را اخراج میکند، بخواهد رادارهای موشکی را در کشورش مستقرکند. به نظر میرسد ترکیه قصد دارد به غرب نشان دهد ما همچنان به معاهدات خود پایبندیم،ما همچنان در نقشه استرتژیک موجود حضور داریم و قبول داریم و چیدمان استرتژیک موجود را نیز میپذیریم و رویارویی ما با اسراییل به غرب مربوط نمیشود. در حقیقت به نوعی حرکت پیشگیرانه است تا اسراییل سیاستی را که برای ایران اعمال کرده، برای ترکیه اعمال نکند. بدین معنا که ترکیه پیش از شکل گرفتن اجماع بینالمللی برعلیه آن، اجماع را از ابتدا بشکند و موضوع رابطه با ناتو و اروپا را از رابطه با رژیم صهیونیستی جدا کند. تا امروز هم با این حرکت موفق بوده، اگرچه همسایگان آن واکنشهای متفاوتی داشتند. اما به باور من ترکیه به نفع خودش عمل کرده و با این کار فشاربیشتری را بر اسراییل گذاشته است. به هیچ وجه رویارویی تمام عیار ترکیه با غرب اصلا به صلاح ترکیه نیست. ما نباید فراموش کنیم که ترکیه یکی از ساختارهای اقتصادی مهم جهانی است، کشوری است که از تعامل با بازارهای بینالمللی و صادراتش و از توریسمی که جذب میکند، ارتزاق میکند. صنعت تورسیم این کشور نیز بسیار شکننده است، چراکه نیاز به امنیت زیادی دارد و روابط دیپلماتیک و کنسولی نزدیکی با دنیا دارد. ترکیه در شرایطی نیست که به دلیل آرمانهای خودش همه مسایل را فدا کند.
بنابراین باید انتظارات خود را از ترکیه در حد معقولی نگه داریم، تا همین حدی که این کشور در مقابل رژیم صهیونیستی موضع گرفته، به نظر بزرگ و قابل توجه است. اخراج سفیر،ادعای تمایل به کمک به مردم غزه با کشتیهای نظامی، واکنشهای شجاعانهای است.
به نظر میرسد که ترکیه میداند چه راهی را شروع کرده است . اینکه این راه قابل برگشت نیست و باید تا آخر آن را ادامه دهد.
ارتباط خوب ترکیه با کشورهای اسلامی سبب شده است که این کشور سهم بزرگی از بازار کشورهای اسلامی را هم در نظر بگیرد و این امر به نوعی جایگزینی است برای خسارتهایی که در آینده از کم شدن ارتباطش با غرب و رژیم صهیونیستی باید تحمل کند.
در نهایت باید گفت ترکها بازی پیچیدهای را آغاز کردند، اما ظاهرا برای دولت ترکیه ابتدا افکار عمومی چه در داخل و چه در خارج در اولویت است. آنها نشان دادند که سیاست آنها مبتنی بر جذب حداکثری افکار عمومی در داخل کشور و خارج از ترکیه است که تا به امروز هم نشان دادهاند که به عنوان قوت قلب بسیاری از کشورهای اسلامی معنا میشود و این جایگاه بسیار خوبی است.
نظر شما :