رابطه مصر و اسرائیل بازگشت ناپذیر است
ریشه درگیری اخیر میان مصر و اسراییل چیست؟
بی تردید سقوط مبارک بیشترین ضربه را به منافع رژیم صهیونیستی در منطقه وارد ساخته است. مقامات تل آویو از همان شروع بحران داخلی مصر تا لحظه وداع دیکتاتور مصر از قدرت، بر حمایت از وی تاکید داشتند، رژیم صهیونیستی قبل از فروپاشی رژیم دیکتاتور خواهان حفظ قدرت در خاندان مبارک و به قدرت رسیدن جمال پسر وی بود.
آنچه به رابطه قاهره – تل آویو ابعاد استراتژیک میبخشد حفظ صلح و پایبندی مصر به کمپ دیوید است. پس از برکناری مبارک و نیز محاکمه علنی آمال سران رژیم صهیونیستی بر باد رفته است و به لحاظ امنیتی هم معاهداتی که دو طرف با یکدیگر داشتند امروز به چالش کشیده است. گذرگاه رفح پس از سقوط مبارک به روی مردم نوار غزه گشوده شد و نیز حفاظت از مرزهای امنیتی مصر و اسراییل با تهدیدهای جدی مواجه گردید. به لحاظ اقتصادی نیز پس از چندین بار قطع شریان گاز مصر به سرزمین اشغالی در در موقعیت بدی قرار گرفته است. از سوی دیگر قاهره به محور مذکرات آشتی ملی میان دو گروه فلسطینی حماس و فتح در آمده و از خواسته فلسطینیان مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی در سرزمینهای 1967 حمایت میکند، همه اینها نشانههایی از تغییر راهبرد خارجی مصر به شمار میرود. راهبردی که بیشتر بر روابط با جهان اسلام و منطقه تمرکز یافته است.
آیا عوامل حادثه ایالات به مصر مربوط بودند؟ آیا تهدیدی در این زمینه وجود داشته است؟
هنوز هیچ گروهی به شکل رسمیمسوولیت حمله به اتوبوس یهودیان در ایالات بر عهده نگرفته است. گرچه اسراییل مدعی است که بین نوار غزه و این عملیات ارتباطی وجود دارد با این وجود باید گفت قبل از این حمله در شبه جزیره سینا درگیریهای بین نیروهای اسلام گرای سلفی و نیروهای امنیتی مصر وجود داشت و احتمالاً مسوول اصلی حمله به اتوبوس اسراییل نیروهای سلفی باشند و اسراییل نیز برای افزایش تنش در منطقه و توجیه حملات تجاوزکارانه به نوار غزه آن را به حماس منتسب نماید. بی تردید علت رشد فعالیتهای نیروهای اسلام گرای سلفی در شبه جزیره سینا خلا قدرت و کاهش نیروهای امنیتی مصری به دلیل تحولات داخلی بوده است.
فراخواندن سفیر مصر از تل آویو تا چه حد حایز اهمیت است و چه نتایجی در بر خواهد داشت؟
پس از سرنگونی حسنی مبارک شرایط در مصر کاملاً به سود فلسطین و به ضرر رژیم صهیونیستی پیش رفته است. یکی از شعارهای اصلی معترضین علیه مبارک در انقلاب فوریه 2011 قطع ارتباط با رژیم صهیونیستی و حمایت از آرمان مردم فلسطینی بود. در واقع تنفر عمومیمردم مصر از حسنی مبارک به دلیل همگامیو هم پیمانی دولت مصر با طرح سازشکارانه و خیانت به آرمان مردم مظلوم فلسطین بود از این رو پس از سقوط مبارک گروههای مختلف مصری به ویژه جریان اسلام گرا علناً خواستار قطع ارتباط با تل آویو شدند، البته حمله اخیر این رژیم و کشته شدن چندین نیروی امنیتی مصر، خشم مردم را دوچندان نمود و در صورت عدم پاسخ قانع کننده از سوی اسراییل در ارتباط با دلایل حمله امکان تشدید اوضاع دور از انتظار نیست.
در این مسیر فراخوانی سفیر مصر از قاهره را باید به عنوان آژیر خطر برای منطقه و امنیت آن در صورت عدم پاسخ و قبول مسوولیت حمله به نیروهای امنیتی مصر از سوی رژیم صهیونیستی دانست و امکان تشدید اوضاع و درگیری وجود دارد.
سیاست مصر درباره فلسطین چه قدر در بالا گرفتن تنش موثر بوده است؟
قبل از آشتی فتح – حماس در قاهره، در گذشته دو دولت جداگانه، بر غزه و کرانه باختری تسلط داشتند. پا در میانی قاهره مهمترین اقدام دولت انتقالی مصر برای ایجاد دولت مستقل فلسطینی محسوب میشود، تشکیل دولت وحدت ملی با مدیریت قاهره بزرگترین ضربه را به رژیم صهیونیستی وارد ساخته است و این رژیم نگران همگرایی بیشتر نیروهای فلسطینی با مردم مصر است، گرایشات بیشتر مصر به سمت و سوی مردم فلسطین برای این رژیم هزینه ساز است. بی تردید در صورتیکه این رژیم به کشتار بی رحمانه خود در نوار غزه پایان ندهد احتمال شعله ور شدن خشم مردم مصر به ویژه کادرهای پایین ارتش که ارتباطاتی هم با اخوان المسلمین هم دارند دور از انتظار نیست.
سیاست خارجی مصر پس از انقلاب در مورد اسراییل چه تغییری داشته است؟
با توجه به مخالفتها با سیاستهای رژیم صهیونیستی در منطقه به ویژه از سوی مردم مصر صورت میگیرد. روابط دو کشور به حالت عادی بر نخواهد گشت. در میان نامزدهای انتخاباتی مصر اعم از جریان اسلام گرا، اخوان المسلمین و نیز گروههای لیبرال، سکولار مخالف هر گونه اختصاص امتیاز ویژه به رژیم صهیونیستی در قالب پیمان کمپ دیوید هستند، گرچه ملغی نمودن قرارداد کمپ دیوید با توجه به هزینههای سنگین برای طرفین مدنظر دولت آتی مصر نخواهد بود با این وجود حتی وفاداری دولت آینده مصر به قرارداد صلح با اسراییل به مفهوم تضمین امنیت و حفظ هژمونی منطقه ای آن نخواهد بود.
نظر شما :