اخوانالمسلمین و سلفیها ائتلاف نمیکنند
صحنه سیاسی مصر بسیار آشفته است و در حال حاضر در موقعیت حساسی قرار دارد. در مراحل اول اخوانالمسلمین با تمام انقلابیون ائتلاف داشتند و حتی سلفیهایی که تا اندازهای متفاوت هستند نیز با اخوانیها همپیمان شده بودند. آنچه موجب این ائتلاف میان تمامی گروهها بود، تنهایک هدف و آن نیز سقوط رژیم مبارک بوده است.
* اما پس از آن که تعدیل قانون اساسی انجام شد، ارتش چند بند برای تعدیل داشت که اخوانی ها و سلفی نیز با آن موافق بودند، اما انقلابیون دموکراتیکی که صبغه اسلامی نداشتند با آن مخالفت کردند. در نهایت شاهد بودیم که تعدیل قانون اساسی در مصر با حدود 70 درصد رای آورد. این وضعیت غیرمعلوم اسلامیها چه اخوانی ها و سلفی ها سبب شده که الازهر به عنوان متولی مسائل اسلامی دخالت کرده و اصول حاکم بر قانون اساسی را پیشنهاد دهد. که این امر نیز مورد بحث تمامی اسلامیها قرار خواهد گرفت.
* مساله دیگری که میان این دو گروه مطرح شد، مساله تجمع در میدان التحریر بود که باز هم اخوانیها و سلفی ها با یکدیگر هم نظربودند. اما آنها با گروه 6 آوریل و مبارزانی که خیلی خاستگاه اسلامی و یا اخوانی و سلفی نداشته، موافق نبودند. همان طور که شاهد بودیم در نهایت اخوانی و سلفی و دیگران نسبت به این موضوع که نباید به ارتش حمله کنیم و مهلت لازم را به آنها بدهیم و در عین حال مطالباتی که نسبت به مبارک داشتند، با گروههای دیگر همنظر نبوده و درباره مسائل دیگر هم سعی داشتند که آن را حاد نکنند.
* موضوع دیگر، اصول حاکم بر قانون اساس بود. سلفیها و اخوانیها بالاتر از این اصول حاکم بر قانون اساسی که شامل اصل دموکراسی، تداوم قدرت و پایگاه مردمی داشتن و ...بود، نمیخواستند و اعلام میکردند که اگر هرگونه تعدیلی در قانون اساسی شود، باید در مجلس آینده به اجرا در آید.
* درباره تاخیر در انتخابات نیز سلفیها و اخوانیها در اینکه تاخیری در انتخابات نشود، هم نظر بودند ولی کسانی که خاستگاه غیر اخوانی و سلفی داشتند، نسبت به این تاخیر نظر مثبت داشته، چرا که از حاکم شدن گرایش اخوانی در مجلس واهمه داشتند.
* موضوع دیگر مساله برخورد با دیگران بود. باید در اینجا توضیح داد که سلفیها در مصر گرایشهای متفاوتی دارند، از جمله جماعت اسلامی که معتقد به مبارزه مسلحانه بودند که از نظر خود برگشتند و یا سلفیهای معتدل و یا سلفیهای تندرو. نمونه آن را در یکی از جمعههای حضور با شعارها و پلاکاردهای تند درباره مسائل اسلامی دیدیم که این شعارها موجب اختلاف میان آنها شد.
امروز سلفیها در سه جبهه مخالف دارند و باید در این جبههها بجنگند:
- علیه صوفیها که در مصر نیز زیاد هستند
- علیه لائیکها
- علیه معتدلین و متدینین اسلامی
اخوانیها نیز در برخی موارد نیز نسبت به کسانی که اعتقادات دینی ندارند، معترض بوده و همچنین نسبت به تاخیر در انتخابات و نسبت به حاکمیت برخی از اصول قانون اساسی مشکل دارند که از این منظرها نیز به سلفیها نزدیک شدند. اما به باور من این دو نمیتوانند با یکدیگر ائتلاف داشته باشند و خاستگاه جداگانهای دارند.
* از نظر بینالمللی نیز محوریت اخوانالمسلمین وارد مذاکره با امریکا شده است و امریکا نیز به این نتیجه رسیده که میتواند با این گروه مذاکره کند. اخوانالمسلین محوری از ترکیه و امریکا تشکیل داده است که از سوی دیگر امریکا اگر الگوی دموکراسی ترکیه را در میان اخوانیها پیدا کند، به آنها نزدیک شده و کمک خواهد کرد. اما اگر الگوی آنها همانند ترکیه با دموکراسی همراه نباشد، امریکا از اخوانیها هم جدا خواهد شد. تا به امروز به نظر میرسد که مذاکرات آنها به مراحل پیشرفتهای رسیده است و به احتمال زیاد این مذاکرات به کشورهای دیگر هم خواهد رسید.
درباره سلفیها باید گفت که بیشتر ارتباط آنها با برخی از عربستانیهاست. گرچه برخی از سلفیهای مصر رژیم عربستان سعودی را نیز همانند بسیاری از تندروهای عربستان، لیبرال میدانند. اما تا به امروز سعی شده که محور عربستان با آنها ارتباط برقرار کند.
در مجموع باید گفت که این دو هنوز به مراحل تضاد نهایی نرسیدهاند و در حال شکلگیری تناقضات هستند. بنابراین نمیتوان نزدیک شدن سلفیها و اخوانیها را قطعی دانست و از سوی دیگر نیز نمیتوان تضاد اخوانیها با کسانی که خاستگاه دموکرات دارند را هم نهایی دانست، چراکه آنها نیز در بسیاری موارد با یکدیگر تفاهماتی دارند که در حال شکلگیری است.
بنابراین برای قضاوت نهایی درباره شکلگیری اخوانیها، سلفیها، لائیکها و کسانی که دموکراسی را در مصر اصل میدانند، بسیار زود است.
* باید در این جا نیز اضافه کرد مشکل دیگری که سلفیها دارند، این است که همیشه مصریها اهل تسامح و تساهل هستند، اما سلفیها در عقاید خود بسیار سخت و خشن هستند. همچنین با توجه به اینکه مصریها محب اهل بیت بوده و تمایل به تصوف دارند، این امر نیز یکی از دلایل دیگری است که سلفیها با آنها دچار مشکل میشوند.
از طرف دیگر مصریها مردمی هستند که یادگرفتند با دید باز و ارتباط با غرب تمامی مسائل خود را حل کنند و به این روش در چارچوب سیاست و زندگی خود نیز عمل میکنند.
به طور خلاصه درباره ائتلاف آنها باید گفت که بستگی به آن دارد که سلفیها قصد دارند چه نحلهای را پیاده کنند، چرا که در میان آنها اختلافهای فراوانی وجود دارد و امروزه شاهد هستیم که با توجه به نظرسنجی که در مصر انجام شده، آقای البرادعی رای اول را دارد و دکتر سلیم العوا که گرایش اسلامی دارد اما نه اخوانی و نه سلفی است، رای نفر دوم را به خود اختصاص داده است و عمرموسی و ... نفرات سوم و چهارم به بعد هستند. بنابراین در مصر به دلیل آن که جامعه باز و پیچیده و از طرف دیگر عاطفی است و بیشتر کسانی که با حکمت و درایت عمل میکنند انتخاب خواهند شد، نمیتوان نظر قاطعی درباره سرنوشت و صحنه نهایی مصر داد.
نظر شما :