راه دشوار جمهوری خواهان برای رسیدن به کاخ سفید
دیپلماسی ایرانی: دموکراتها و جمهوری خواهان از حالا فعالیتهای خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 شروع کرده اند. در این میان شاید جمهوری خواهان نیازمند فعالیت بیشتری برای دستیابی به کاخ سفید باشند. دیپلماسی ایرانی آخرین وضعیت فعالیتهای انتخاباتی دو حزب دموکرات و جمهوری خواه را در گفت و گو با فواد ایزدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی بررسی کرده است:
فعالیتهای انتخاباتی دو حزب بعد از انتخابات میان دوره ای کنگره رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است. ارزیابی شما از وضعیت دو حزب چگونه است؟
سیستم انتخابات در امریکا به این صورت است که از حدود دو سال قبل از تاریخ انتخابات حرکتهای انتخاباتی شروع میشود. یعنی بعد از این که انتخابات میان دوره ای کنگره که معمولا دو سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری بعدی است، تمام میشود، حرکتهای انتخاباتی شروع میشود. افراد متعددی تمایل دارند که شانس خود را برای کاندیداتوری و انتخاب شدن امتحان کنند.
معمولا از حزبی که رئیس جمهور متعلق به آن است، چندان فعالیت انتخاباتی سر نمیزند. همان طور که مشاهده میکنیم در حال حاضر که آقای اوباما از حزب دموکرات روی کار است، حزب دموکرات چندان فعالیت انتخاباتی ندارد. مگر این که وضع رئیس جمهوری که روی کار است بسیار بد باشد؛ که در حال حاضر وضعیت آقای اوباما در آن حد نیست. بنابراین در مجموعه دموکراتها اتفاق نظر وجود دارد که آقای اوباما برای انتخابات 2012 نیز کاندیدای حزب دموکرات باشد.
البته این مسئله لزوما به دلیل موفق بودن رئیس جمهور نیست. اما اگر در خود حزب دموکرات چهرههایی علیه آقای اوباما برخیزند و خود را مطرح کنند، نشان دهنده عدم موفقیت سیاستهای اوباما و وضعیت بسیار بد او حتی در درون حزب است. این مسئله برای حزب دموکرات چندان وجهه خوبی ندارد. به همین جهت معمولا کسی را معرفی نمیکنند.
اما در طرف مقابل یعنی حزب جمهوری خواه رویه معمول خود را حفظ میکند. از نوامبر 2010 به بعد و بعد از انتخابات میان دوره ای حرکتها شروع شده و الان هم شاهد این هستیم که هر از چندگاهی مناظراتی را سامان میدهند. آخرین مناظره ای که برگزار شد سه شنبه گذشته بود. تعدادی از افرادی که تمایل دارند به عنوان کاندیدا مطرح شوند در این مناظرات شرکت میکنند. چهرههای مختلفی نیز در این میان دیده میشوند. برخی از این چهرهها مشهور هستند و کسانی هستند که در سالهای قبل هم کاندید بودند و برخی از آنها هم هستند که اولین سالی است که وارد این حوزه میشوند و از نظر شهرت پایین تر هستند.
به هر حال این افراد سیستمیکه در امریکا ایجاد شده است را طی میکنند. معمولا افرادی در این مرحله و پیش از آغاز انتخابات درون حزبی موفق هستند که بتوانند در حوزه جذب منابع مالی موفق باشند. بسیاری اوقات اتفاق میافتد که به عنوان مثال فردی در نوامبر 2010 شروع کرده و کاندید است اما به دلیل این که در حوزه جذب منابع مالی موفق نبوده است حتی به انتخابات درون حزبی هم نمیرسد. قبل از این مرحله میفهمند که نتوانسته اند حتی پول لازم را برای شرکت در انتخابات درون حزبی جمع آوری کنند و بنابراین قبل از این مرحله خارج میشوند.
با توجه به شرایط حال حاضر امریکا، به نظر شما آیا جمهوری خواهان توان رقابت با دموکراتها را دارند؟
اگر همین امروز انتخابات در امریکا برگزار شود، قاعدتا اوباما شکست میخورد، چون با توجه به نظرسنجیهایی که وجود دارد، او در وضعیت مناسبی قرار ندارد. پیش بینی این که چه کسی در انتخابات نوامبر 2012 موفق خواهد شد هم اکنون مشکل به نظر میرسد به این دلیل که فاصله زیادی تا آن زمان داریم.
تنها نکته مثبتی که میتوان برای اوباما مطرح کرد این است که در بین جمعیت قابل توجهی از مردم امریکا جمهوری خواهان هم خیلی وضعیت خوبی ندارند و در نهایت ممکن است با این که اکثریت مردم امریکا از کار آقای اوباما راضی نبوده اند، موقع رفتن به پای صندوقهای رای در سال 2012 به سابقه جمهوری خواهان و وضعیتی که امریکا زمان بوش پسر داشته بنگرند و در نهایت به آقای اوباما رای دهند.
به نظر شما نقش جنبشهایی که مستقل از این دو حزب عمده شکل گرفته اند مانند جنبش تی پارتی در این فرایند چگونه است؟ آیا این جنبشها از اقبال عمومی برخوردار هستند که بتوانند تاثیرگذار باشند؟
تی پارتی بخشی از حزب جمهوری خواه است و نباید آن را جدا از این حزب به حساب آورد. تی پارتی جنبشی در درون حزب جمهوری خواه است که نفوذ خود را هم دارد. اما نمیتوان آن را به عنوان حزب سوم حساب کرد.
احزاب سومیدر امریکا وجود دارند اما به دلیل موانعی که دو حزب در ساختار سیاسی و حوزه قانونگذاری در امریکا ایجاد کرده اند، حزب سوم در عمل نمیتواند در امریکا نقشی ایفا کند به این دلیل که دو حزب دیگر قانونها را طوری نوشته اند که امکان ورود حزب سوم بسیار مشکل باشد. در سال 2012 هم بعید است حزب سومیبتواند آن قدر به قدرت نزدیک شود که بتواند قدرت را تصاحب کند. بنابراین به نظر میرسد انتخابات 2012 نیز مانند انتخابات قبلی امریکا با حضور دو حزب عمده برگزار خواهد شد.
به نظر شما سیاست خارجی تا چه حد میتواند در فرایند یا نتیجه انتخابات تاثیرگذار باشد؟
سیاست خارجی میتواند تاثیر گذار باشد اما به صورت سنتی امریکاییها در مقام رای دادن، اول به سیاست داخلی و مشکلات داخلی نگاه میکنند و سیاست خارجی معمولا رتبه دوم را دارد. الان هم با توجه به مشکلات داخلی که امریکا در حوزه اقتصاد با آن مواجه است، احتمال این که تاثیر مسائل و مشکلات داخلی در رای مردم نفوذ بیشتری داشته باشد، بیشتر است.
اگر اتفاق خیلی بزرگی در حوزه سیاست خارجی نیفتد، اولویت با مسائل داخلی است. اما تا یک سال و نیم دیگری که قرار است انتخابات ماه نوامبر برگزار شود، ممکن است خیلی چیزها تغییر کند. در تاریخ امریکا سالهایی وجود دارد که مسائل سیاست خارجی مطرح بوده و تاثیرگذاری این مسائل در رای مردم بیشتر بوده است. اما به صورت معمول و سنتی مسائل داخلی تاثیرگذاری بیشتری در این زمینه دارند.
نظر شما :