اگر فشارها بر ایران جواب ندهد چه اتفاقی می افتد؟
دیپلماسی ایرانی: گفته می شود به زودی آژانس بین المللی انرژی اتمی قطعنامه شدید اللحنی علیه ایران تصویب خواهد کرد. این مساله نه برای ایران تازگی دارد و نه آن را دلیل کافی برای عقب نشینی و دست کشیدن از فعالیت غنی سازی می داند. جمهوری اسلامی پس از اظهارات تند یوکیا آمانو درباره فعالیت هسته ای ایران اعلام کرد که سانتریفیوژهای خود را افزایش خواهد داد و چند برابر خواهد کرد. اغلب کارشناسان معتقدند حتی صدور یک قطعنامه جدید نیز تاثیری بر برنامه های ایران نخواهد داشت. بنابراین حالا همه می پرسند این فشارهای بی فایده که تاثیری بر تصمیم اتمی ایران نگذاشته و نخواهد گذاشت تا کی ادامه پیدا خواهد کرد و چه سرانجامی خواهد داشت؟ آیا درنهایت کار به حمله نظامی و نابودی تاسیسات مظنون هسته ای ایران منجر می شود یا اعتبار و موجودیت نهادهای ناظر بین المللی و تصمیمات جامعه بین الملل زایل و ضایع می شود؟
دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، ششم ژوئن در نشست اعضای شورای حکام اعلام کرد که آژانس اطلاعات مربوط به روند احتمالی فعالیت مخفی هسته ای ایران برای ساخت سلاح اتمی را در اختیار دارد. آمانو در نامه ای به فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، ادعاهای آژانس را در مورد وجود ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته ای ایران تکرار کرد و از ایران خواست که دسترسی سریع به اماکن، تجهیزات، اسناد و اشخاص را فراهم کند تا آژانس بتواند برنامه های هسته ای صلح آمیز و فعالیت مخفی هسته ای این کشور را راستی آزمایی کند.
اما این مکاتبات و رسانه ای شدن آنها اصلا به مذاق طرف ایرانی خوش نیامد و چند مقام ایرانی ضمن بی اساس و سیاسی خواندن ادعاهای آمانو، اعلام کردند که فعالیت هسته ای گسترش می یابد و سانتریفیوژهای فعال چند برابر می شود. محمود احمدی نژاد، علی لاریجانی و علاءالدین بروجردی گفتند که که اظهارات اخیر آقای مدیرکل در مورد ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران تحت فشار امریکا بوده است.
به نظر می رسد غرب نیز بی نتیجه بودن اعمال فشارهای بین المللی بر ایران را انکار نخواهد کرد. البته غربی ها و تحریم کننده ها می دانند که فشارهای چند سال اخیر بیشترین تاثیر را بر اقتصاد و صادرات و واردات ایران گذاشته و این کشور را در منطقه و جهان در تنگنا گذاشته است اما این را نیز به عینه مشاهده می کنند که هیچ کدام از این ضرر و زیان ها موجب نشده است تا ایران از برنامه هسته ای خود بکاهد و تسلیم فشارها شود و بپذیرد غنی سازی اورانیوم را متوقف کند و به بازی غرب تن دهد. غربی ها معتقدند گفتگو و مذاکره با ایران تنها در شرایطی فایده دارد که ایران تا سرحد امکان ضعیف، ناتوان، منزوی و تنها شده باشد. از آخرین گفتگوهای انجام شده میان هیات های ایرانی و غربی چند ماه می گذرد و دیگر هیچ کدام از طرفین سراغ گفتگو را نگرفته اند. ایران راه خود را می رود و غرب نیز به تصمیمات و تهدیداتش جامه عمل پوشانده است.
تاکنون شورای امنیت سازمان ملل شش قطعنامه تصویب کرده که چهار تای آن مبنی بر اعمال تحریم ها علیه ایران و درخواست از ایران برای خودداری از غنی سازی اورانیوم است و دو قطعنامه دیگر ماهیت هشدار دارد. با این وجود ایران می گوید به عنوان عضو پیمان منع گسترش سلاح های کشتار جمعی کاملا حق استفاده از فناوری های هسته ای صلح آمیز را دارد و با همین استدلال نمی خواهد ذره ای عقب بنشیند و قدم در راه پسرفت بگذارد.
بعد از تحولات هفته گذشته و جنگ زرگری میان تهران و آژانس، گروه 1+5 طی بیانیه ای با اشاره به قصد ایران برای گسترش غنیسازی اورانیوم، نگرانی خود را بار دیگر ابراز داشته و خواستار پاسخگویی ایران به ابهامات و سوال های آژانس شده است. این بیانیه به امضای انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و امریکا رسیده و در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح شده است. این درحالی است که ایران بارها بر ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود تأکید کرده و هرگونه تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده است.
پاسخ علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نشان دهنده همان بن بست سابق است. او گفته: "ایران هیچ چارهای جز اینکه خودش سوخت مورد نیازش را تأمین کند ندارد، چرا که مذاکرات درباره توافقنامه تأمین سوخت با امریکا، فرانسه و روسیه به نتیجه نرسیده و اورانیوم غنیشده نیز به صورت تجاری در بازارها در اختیار ایران قرار ندارد. ما به سوخت هستهای برای رآکتور تحقیقاتی تهران نیاز داریم. صدها بیمار مبتلا به سرطان به ایزوتوپهای رادیویی نیاز دارند و اگر ما نتوانیم سوخت را از کشورهای تأمینکننده به دست آوریم مجبوریم تولید سوخت مورد نیاز را تسریع بخشیم."
حالا با اصرار تهران بر ادامه راه گذشته و بی توجهی آن به فشارها و تهدیدات خارجی، این سوال مطرح شده است که آیا بالاتر از سیاهی رنگی هست؟ آیا امریکا و متحدانش جز افزایش فشار و تحریم های ایران از گزینه های دیگری نیز استفاده می کنند؟
به نظر می رسد با وقوع تحولات و انقلاب های اخیر خاورمیانه و شرایطی که در افغاستان و پاکستان و عراق وجود دارد، خیال تهران بابت حمله نظامی خارجی راحت شده و در مورد فشارهای اقتصادی نیز تمهیدات لازم را با اجرای سیاست های جدید داخلی (هدفمندی یارانه ها و عواید مطلوب ناشی از آن) فراهم کرده و هیچ نگرانی بابت تحریم های وسیع تر و محدودیت های شدیدتر ندارد. بنابراین اگر بگوییم هم گزینه نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران به نفع غرب نباشد و هم ایران با پیش بینی فشارهای آتی و شرایط سخت اقتصادی به پیشبرد برنامه های هسته ای مورد نظرش اقدام کند، این پرسش پیش می آید که آیا مقاومت ایران به بی اعتبار شدن سازمان ها و کنوانسیون های بین المللی و نیز شکستن جاذبه و هیمنه تصمیمات جمعی و شیوه هایی چون فشار و تحریم خواهد انجامید؟
نظر شما :