نقاط تلاقی منافع ایران و امریکا در افغانستان
وی در ادامه افزود: «قطعا ایران به واسطه قبایل هزاره به ما فشار میآورد و احیانا در این راستا از ارتباطاتش با طالبان نیز کمک میگیرد. ولی به هر حال نوعی تلاقی مصالح میان ایران و امریکا در افغانستان نیز وجود دارد. هر دو نمیخواهند طالبان به قدرت باز گردد و هر دو نیز با القاعده مخالفند و با آن میجنگند. اما موضوعی وجود دارد که ایران را نگران میکند و آن این که حضور نظامی امریکا در افغانستان طولانی شود و احتمالات دیگری به وجود بیاید از این دست که مثلا در نهایت امریکا به کمک همین نیروها به ایران حمله نظامی کند با این هدف که نظام آن را ضعیف یا سرنگون سازد. این مسئله دغدغه طولانی مدت ایران است. فکر کنم میدانی که میدانی رهبری "سنتکوم" (Centcom) یکی بود ولی پس از جنگ افغانستان دو تا شد. یکی از این دو در خصوص امور منطقه که ایران نیز جزء آن است فعالیت میکند، این مسئله به تنهایی برای ایران ناخوشایند است با این که میداند امریکا اعلام کرده که نمیخواهد در افغانستان پایگاه دائمی نظامی بر پا کند. البته بدین معنا هم نیست که امریکا نیروهایش را همین فردا از افغانستان خارج میکند و قطعا این را هم میداند که مقاومت طالبان و استمرار آن هدفش فقط بازگشت به قدرت در افغانستان نیست. بلکه هدف آن این است که به نیروهای نظامی امریکا تا آخرین لحظه مقاومت ضربه بزند. اما اکنون کاری از دستش بر نمیآید. وجود خیل عظیم نیروهای امریکایی در افغانستان باعث میشود تا وقت امریکا کمتر تلف نشود و بتواند بر مناطق معینی که میخواهد نیروهای خود را پس از آرام شدن اوضاع و بازگرداندن ثبات از آن خارج کند، متمرکز شود. اما نیروهای غیر نظامی امریکایی در افغانستان باقی خواهند ماند چرا که به آنها نیاز است به ویژه برای آموزش نیروهای نظامی.»
از او پرسیدم: نظرت درباره روسیه چیست؟ شنیدم که از افغانستان به رغم نفوذ کمی که در آن دارد استفاده میکند تا به امریکا فشار بیاورد تا در شرق اروپا از واشنگتن امتیاز بگیرد و نگذارد که گسترش ناتو تا مرزهایش برسد. پاسخ داد: «این طور فکر نمیکنم. روسیه میخواهد نقش طالبان را ضعیف کند و میخواهد افغانستان آرام و باثبات باشد و خطری برای هیچ کس نباشد. حتی هند نیز همین خواسته را برای افغانستان دارد. داد و ستد تجاری میان هند و افغانستان به غیر از دو برهه در 1996 و 2001 که طالبان سر کار بود، بسیار پررونق بوده است. این دغدغه هم افغانستان و هم پاکستان است. از این رو میگویم که پاکستان، هند، روسیه و ایران همگی میخواهند که افغانستان کشوری آرام و باثبات باشد.»
از او پرسیدم: نظرت درباره دولت فعلی افغانستان چیست؟ و فسادی که بسیاری از آن در واشنگتن و جاهای دیگر صحبت میکنند و میگویند رئیس جمهور نیز جزئی از آن است؟ پاسخ داد: «ما با حکومتی که الآن سر کار است تعامل میکنیم. در حال حاضر کرزای سر کار است. حکومت و لوئی جرگه با یکدیگر در تعاملند و بعضی پیشرفتها نیز داشتهاند. در افغانستان حکومتهای محلی نیز فعالند و ارتش و نیروهای امنیتی نیز در حال بازسازی هستند.»
پرسیدم: آیا آینده افغانستان کشوری فدرالیسم یا کنفدرالیسم بر اساس مذاهب و قبایل خواهد بود؟ پاسخ داد: «سفیر امریکا که اسمش بلک ول (Black well) است به کاخ سفید و وزارت امور خارجه امریکا پیشنهاد داد که افغانستان تقسیم شود. طبیعتا این پیشنهاد رد شد. به هر صورت افغانستان شاهد تقسیم نخواهد بود. پاکستان شاهد چنین تحرکاتی بود، همچنین هند، اما افغانستان نه. به هر حال افغانستان هم نمیتواند برای همیشه بر اساس کمکهای مالی زندگی کند. اگر چه برای مدت طولانی به این کمکها نیاز دارد. به هر حال باید در این زمینه به آنها بسیار کمک کنیم. جامعه بینالمللی و امریکا برای دادن این کمکها آمادهاند و با هند و روسیه نیز در این زمینه توافق دارند ولی به یک شرط، طالبان به قدرت بر نگردد و افغانستان به پایگاه تروریسم تبدیل نشود و همچنان در تمامی اشکال آن با تروریسم مبارزه کند. من هم شنیدهام که کرزای با طالبان گفتگو کرده است. در منطقه دو نوع شخصیت وجود دارد. یکی را در کنار خودت جذب میکنی و دیگر را با پول. به هر حال نتیجه پایانی یک چیز است، بازگشت طالبان کاملا مردود است.
سرکیس نعوم / النهار
نظر شما :