در برابر ایران آهسته گام بردارید
در حال حاضر خاورمیانه و شمال آفریقا روزهای پرآشوبی را پشت سر میگذارد: از ناآرامی و جنگ داخلی در لیبی تا سرکوب مخالفان در سوریه، از بحرین تا یمن، از احتمال محاکمه حسنی مبارک تا به زندان افتادن فرزندان او. با این اوصاف بسیار بعید به نظر میرسد که توجه جهانیان به پرونده هستهای ایران جلب شود.
ایرانیها همچنان ادعا میکنند که در حال پیشرفت در حوزه هستهای هستند. با این همه کمتر کسی به این ماجرا در این روزهای پرالتهاب خاورمیانه گوش میدهد. تحریمهای اقتصادی ایران از کانال شورای امنیت و اتحادیه اروپا رد شد، علاوه بر آن برخی کمپانیهای آسیایی هم اقدام به همراهی با این تحریمها کردند.
اسرائیل هم در این مسیر کوتاه نیامد و تمام تلاش خود را به کار گرفت تا برنامه هستهای ایران را متوقف و یا حداقل کند کند. از هدف قرار دادن دانشمندان ایرانی تا انتشار ویروس استاکس نت. در این بازه زمانی بسیار بعید به نظر میرسد که آمریکا و یا اسرائیل در مسیر حمله به تاسیسات هستهای ایران قرار بگیرند.
واشنگتن ابزار این حمله نظامی را در چنته دارد اما تمایلی به این جنگ ندارد و اسرائیل برعکس ابزار را در اختیار ندارد اما به این حمله بی میل هم نیست. البته اسرائیلیها میتوانند دست به دامان حمله هستهای شوند که این حرکت آنها را در مقام اتهامی بین المللی قرار خواهد داد.
در ادامه این مطلب نویسنده نشنال اینترست مینویسد: تا چند ماه پیش برخی تحلیلگران یا میانه روها ادعا میکردند که ایران به دنبال تسلیحات هستهای نیست و تنها به دنبال بالا بردن توان دفاعی خود است. این روزها اما همان مردانی که در سرویسهای اطلاعاتی آمریکا ادعا میکردند ایران دیگر برنامه تسلیحاتی در سر ندارد به این باور قطعی رسیده اند که ایران برنامه رسیدن به علم تولید تسلیحات هستهای را در سر دارد. در این میان طیف دیگری هم هستند که ادعا میکنند تهران به این علم دست خواهد یافت اما هیچ گاه در مقام تولید تسلیحات قرار نخواهد گرفت.
نویسنده این مقاله برای نشنال اینترست در این خصوص مینویسد: من به این حسن نیت از سوی تهران شک دارم! این حرکت از استراتژی که ما از ایران سراغ داریم بسیار دور است. دولتمردان در ایران به دنبال تاثیرگذاری بر غرب هستند. سودای افزایش قدرت خود را در منطقه در سر دارند و البته در بدبینانه ترین حالت به قول اسرائیلیها به دنبال حمله به تلآویو هم هستند.
ایران اگر تسلیحات هستهای در اختیار داشته باشد بسیار بیشتر از زمانی که تنها علم آن را در چنته دارد، میتواند نقش راهبردی خود را در منطقه حفظ کند. زمانی که ایرانیها به بمب دستیابی پیدا کنند تازه نوبت به امریکاییها و غربیها میرسد که بایستند و نه یک بار که چندین بار استراتژی ایران را مورد واکاوی و بررسی قرار دهند. در آن بازه زمانی بی شک غربیها چندین بار این پرسش را در ذهن تکرار میکنند: با ایران چه کنیم؟
از فردای روزی که ایران به بمب هستهای دست پیدا کند غربیها باید پاورچین پاورچین و روی انگشتان پا قدم بزنند. کوچکترین حرکت نابه جایی از سوی آنها میتوان ایران دارای بمب هستهای را عصبانی کند. اعراب هم ترس را تجربه خواهند کرد و هم به دنبال تسلیحات هستهای خواهند رفت. برخی کشورها مانند ترکیه هم از هم اکنون به گونه ای برخورد میکنند که نشان دهند حاضر به پذیرفتن قیومیت ایران هستهای نیستند. این ترس به اسرائیلیها هم سرایت خواهد کرد. ایران هستهای و رفیق حماس فلسطین و حزب الله لبنان میتواند کار را بر تلآویو نشینها سنگین و سنگینتر کند. ایران هستهای دست اسرائیل را در مانورهای سیاسی و نظامی میبندد.
نشنال اینترست در نهایت مینویسد: دستیابی ایران به تسلیحات هستهای میتواند معادلات خاورمیانه را برای همیشه تغییر دهد. سهم انقلابهای عربی چه میشود؟ در هر حال که دو دیکتاتور پا به سن گذشته تونس و مصر یا در بستر بیماری هستند و یا در آستانه حضور در دادگاه. کسانی که ادعا میکنند این خیزشهای عمومی در تونس یا مصر یا بحرین میتواند منجر به برقراری دموکراسی مد نظر غرب شود، بزرگترین اشتباه را مرتکب میشوند. خیزشهای عمومی و حضور چند میلیونی جمعیت در خیابانهای قاهره یا میدان لولو بحرین میتواند برخی معادلات در خاورمیانه را تغییر دهد اما این تغییرات چندان دائمی نخواهند بود. این بحث پرونده هستهای ایران است که این شطرنج را تکمیل میکند.
نظر شما :