منطقه ممنوعه پروازى و آينده ليبى
سرانجام بعد از چند هفته بحث و گفتگو، پنج شنبه شب شوراى امنيت قطعنامه 1973 را در خصوص منطقه ممنوعه پروازى در ليبى با 10 راى مثبت و 5 راى ممتنع چين، روسيه، آلمان، هند و برزيل به تصويب رساند. اهم نکات اين قطعنامه به شرح ذيل است:
1. درخواست استقرار آتش بس فورى و پايان کامل خشونت، حملات و سوء رفتار با غيرنظاميان
2. تصميم به ممنوع کردن همه پروازها بر فراز ليبى به منظور حمايت از غيرنظاميان
3. صدور مجوز به اعضاى سازمان ملل جهت اتخاذ همه اقدامات لازم براى حمايت از غيرنظاميان از جمله در بنغازى و تاکيد بر اين که اين مجوز شامل اشغال خارجى به هر شکل و در هر نقطه ليبى نمىشود.
4. تقويت تحريم تسليحاتى ليبى
5. مسدود ساختن دارايىهاى 7 نفر ديگر از اقوام و نزديکان قذافى
6. مسدود ساختن دارايىهاى 5 موسسه مالى ليبى از جمله بانک مرکزى و شرکت ملى نفت ليبى
7. درخواست از دبيرکل سازمان ملل براى تعيين يک هيات 8 نفره از متخصصين براى کمک به نظارت بر اجراى تحريم عليه ليبى
اين تصميم شوراى امنيت از جهات ذيل قابل توجه است:
1. اشاره قطعنامه به دادن مجوز به اعضاى سازمان ملل براى اتخاذ "همه اقدامات لازم" براى حمايت از غير نظاميان به معناى مجاز دانستن استفاده از نيروى نظامى عليه رژيم قذافى براى اجراى قطعنامه است. بر اين اساس حمله جنگندههاى ديگر کشورها عليه تانکها و ديگر ادوات نظامى سنگين ليبى مجاز دانسته شده است. استفاده از اين ادبيات در قطعنامههاى ديگر شوراى امنيت سابقه داشته است. در زمان اشغال کويت توسط عراق، در قطعنامه 678 شورا از اين ادبيات استفاده شد.
2. ممنوع ساختن منطقه ممنوعه پروازى در ليبى چالشى عمده براى کشورهاى غربى است زيرا با اجراى دقيق اين مصوبه امکان سقوط جنگندههاى ناتو و به اسارت درآمدن خلبانان آنها وجود دارد. به همين علت بود که از ابتداى طرح موضوع در شورا، آمريکايىها اعلام کردند که اجراى اين طرح پيچيده بوده و لازم است ابتدا سيستم پدافند هوايى ليبى خنثى شود.
3. اگرچه آمريکا در تدوين قطعنامه و تصويب آن نقش داشت ولى هنوز مشخص نيست که چگونه در اجراى منطقه ممنوعه پروازى در لبيى ايفاى نقش خواهد کرد. فعلا انگليس و فرانسه اعلام کرده اند که سريعا وارد عمل خواهند شد.
4. اشاره قطعنامه به عدم صدور مجوز براى اشغال خارجى به دنبال مخالفت برخى از کشورها از جمله کشورهاى عربى و اسلامى صورت گرفت. صراحت قطعنامه در اين زمينه به دليل کسب راى لازم در شورا براى تصويب قطعنامه و اطمينان دادن به کشورهاى منطقه است که هدف اشغال ليبى نيست. به همين دليل است که آمريکا، انگليس و فرانسه اصرار دارند که نيروى نظامى کشورهاى عربى در اين عمليات شرکت کرده و يا حداقل در مخارج آن سهيم باشند تا اين طور به نظر نيايد که غرب يک بار ديگر به يک کشور اسلامى حمله کرده است.
5. راى ممتنع آلمان به قطعنامه وجود شکاف در مجموعه غرب را در زمينه مقابله با رژيم قذافى به روشنى نشان داد. موضع رسمى آلمان در دادن راى ممتنع اين بود که آن کشور مخالف شرکت در يک جنگ در شمال آفريقا است. البته روشن است که مسائل داخلى آلمان از جمله انتخابات در آن کشور و مخالفت مردم با شرکت در جنگ دليل اصلى عدم همراهى آن کشور با آمريکا، انگليس و فرانسه بوده است.
رژيم ليبى که به منظور جلوگيرى از صدور قطعنامه زبان تهديد خود را صريح تر کرده بود و قذافى حتى گفته بود اگر دنيا دست به ديوانگى بزند ما هم ديوانه مى شويم، بلا فاصله بعد از تصويب قطعنامه اعلام کرد که آماده است براى حفظ غيرنظاميان آتش بس را فورا به اجرا گذارد. ظاهرا بعد از اين اعلام، حملات سنگين رژيم ليبى به مواضع مخالفين قذافى ادامه دارد. به نظر مىرسد که هدف قذافى از اعلام پذيرش آتش بس ايجاد شکاف در کشورهاى غربى و ندادن بهانه به آنها براى شروع عمليات نظامى عليه آن رژيم است.
اکنون مشخص نيست در صورتى که قذافى واقعا آتش بس را رعايت کند پاسخ غرب چه خواهد بود. موضع اعلامى آمريکا و شرکايش کنار رفتن قذافى از قدرت است، موضوعى که بعيد است در کوتاه مدت حاصل شود به ويژه در زمانى که نيروهاى قذافى طى چند روز گذشته چند شهر مهم را از دست معارضين بيرون آورده اند. تعلل غربىها در اعلام ممنوعيت پرواز بر فراز ليبى در ابتداى حملات هوايى قذافى عليه مخالفين، اين پيام را براى رژيم داشت که مى تواند با خيال راحت مخالفين و غير نظاميان را از هوا و زمين به خاک و خون بکشد.
آينده ليبى قابل پيش بينى نيست. هم اکنون غربىها صحبت از لزوم خروج نيروهاى قذافى از شرق ليبى مىکنند، جايى که از نظر ذخائر نفتى بسيار غنى است. به نظر مىرسد که غرب يا مايل نيست رژيم قذافى به طور کامل ساقط شود و يا قادر به انجام آن نيست. حالت نه جنگ و نه صلح در ليبى عملا آن کشور را به دو بخش شرقى و غربى تقسيم خواهد کرد، نتيجه اى که جهان اسلام از آن متضرر خواهد شد. بايد فشارهاى سياسى، اقتصادى بر رژيم قذافى تشديد شده و جامعه جهانى به طور يک صدا، قاطعانه و درچارچوب مقرارات بين المللى و بدون لشکرکشى به آن کشور با ديکتاتور ليبى برخورد و او را مجبور به کناره گيرى کرده تا در نهايت مردم ليبى بدون دخالت خارحى و در يک ليبى يکپارچه سرنوشت خود را تعيين کنند.
نظر شما :