اروپا، مسلمانان را تهدید میداند
ديپلماسى ايرانى: ميان تحولات اخير خاورميانه و وضعيت مسلمانان در اروپا گرچه نمىتوان ارتباط مستقيمى پيدا کرد، اما شايد بتوان گفت با توجه به ناآرامىهايى که در اين کشورها به وجود آمده است، بر تعداد مهاجرين مسلمان از کشورهاى درگير اين ناآرامى به اروپا افزوده شود که نمونههاى آن را طى چند روز اخير شاهد بوديم و از آنجا که در حال حاضر در افکار عمومى و در بين اروپايىها نسبت به مهاجرت مسلمانان و به طور گستردهتر نسبت به مهاجرت اقوام ديگر به اروپا حساسيت وجود دارد، از اين جهت ممکن است اثرات منفى بر سياستهاى اين کشورها در قبال جمعيت مسلمان داشته باشد. تنها تاثير ملموس و کوتاه مدت، همين است.
اما به طور کلى در اروپا و به طور مشخصتر در فرانسه و آلمان، به خصوص بعد از بحران اقتصادى، با توجه به نرخ بيکارى بالايى که وجود دارد، نگاه منفى افکار عمومى نسبت به مهاجرين تقويت مىشود. نگاه افکار عمومى نسبت به مهاجرين اين است که آنها فرصتهاى شغلى را از جمعيت بومى مىگيرند و اين مسئله براى سياستمدارانى که مىخواهد در مبارزات انتخاباتى قدرت را در دست بگيرند، به عنوان حربه اى براى جمع آورى راى مردم استفاده مىشود. در نتيجه اينها همه سعى مىکنند سياستهايى را پيشنهاد دهند که به نوعى مهاجرت را محدود کند يا جلوى آن را بگيرد.
در فرانسه جمعيت مسلمانان 5-6 ميليون نفر است که با توجه ارتباط ديرينه فرانسه با کشورهاى شمال افريقا روز به روز بر تعداد آن افزوده مىشود، در آلمان ترکها بيشتر جمعيت مسلمان را تشکيل مىدهند و روابط ويژه اى که ميان آلکان و ترکيه وجود داشت و بعد از جنگ جهانى دوم از کارگران ترک براى بازسارى آلمان استفاده شد. با توجه به اين نکات، جمعيت زياد مسلمانان به نوعى تهديدى براى هويت اين کشورها محسوب مىشود. اروپايىها معتقدند که اگر جلوى اين موج مهاجرتها گرفته نشود، ممکن است هويت ملى اين کشورها در معرض خطر قرار گيرد.
از طرف ديگر مسائل امنيتى هم در اين مسئله تاثيرگذار است. اين مهاجران بيشتر در حومههاى شهرهاى بزرگ اسکان پيدا مىکنند و خيلى از آنها به لحاظ اقتصادى در وضعيت نا به سامانى قرار دارند. ميزان جرم و جنايت و سرقت در بين اينها بيشتر است و اين هم يکى ديگر از حربههايى است که سياستمداران به خصوص در جناح راست استفاده مىشود و استدلال مىکنند که براى تامين امنيت، جلوگيرى از مهاجرتها يا ايجاد محدود براى مسلمانان لازم است. خود آقاى سارکوزى که قبلا سابقه تصدى وزارت کشور را داشت و متولى برقرارى امنيت در کشور بود، در مبارزات انتخاباتى خود از اين مسئله به عنوان يک ترفند تبليغاتى استفاده کرد تا بتواند راى بيشترى جمع کند. حتى راى جناح افراطى جبهه ملى هم که بيشتر روى مسائل نژاد پرستانه تاکيد دارد، هم به دست آورد.
در نتيجه اين دو مسئله، يعنى امنيت و بيکارى باعث مىشود که مسلمانان در جوامع اروپايى به نوعى سپر بلا واقع شوند و از اين نظر تبعيض مضاعفى عليه آنها روا داشته شود.
الان هم در صحبتهايى که اخيرا سياستمداران اروپايى داشته اند، اين بحث را مطرح مىکنند که تعداد زيادى از اين جمعيت مسلمان که در کشورهاى اروپايى حضور دارند، خواهان حفظ هويت خود هستند و اين حفظ هويت باعث مىشود که ارزشهاى جمهورى فرانسه و يا ارزشهاى جمهورى فدرال آلمان را نپذيرند و در نتيجه به صورت وصله ناجورى درآيند. از همين نظر هم قوانينى که بعضا براى تابعيت وضع مىشود بيشتر بر مسئله زبان تاکيد مىکنند. علاوه بر اين فرد خواهان تابعيت بايد به نوعى بتواند وفادارى خود را به ارزشهاى جوامع غربى به اثبات برساند و تنها در اين صورت است که مىتوانند تابعيت کسب کنند.
بعد از يازده سپتامبر و اتفاقات تروريستى که در گوشه و کنار دنيا توسط گروههايى مانند القاعده انجام شد، هراسى از مسلمانان به وجود آورد که آن هم باز به مسئله امنيت بر مىگردد. يعنى مسلمانان عناصرى تلقى مىشوند که مىتوانند امنيت کشورهاى غربى را به خطر بيندازند. به خصوص بعد از يازده سپتامبر و تبليغاتى که بعد از آن عليه مسلمانان انجام شد و حتى طرح مسئله جنگهاى صليبى و جنگ مقدس مطرح شد، اين مسئله را تشديد کرد.
در نتيجه ديدگاهى منفى در افکار عمومى نسبت به مسلمانان به وجود آمد. که اين هم به همان دو محور برمىگردد. يعنى اين که مهاجرين که اکثرا هم مسلمانند، هم فرصتهاى شغلى را از دست مردم بومىخارج مىکنند و هم اين که تهديدى براى امنيت هستند. حال اين تهديد امنيتى مىتواند در قالب ترور،دزدى، سرقت و جرم و جنايت باشد.
نظر شما :