نامه احمدی‌نژاد در صندوق پستی الیزه

۲۶ آبان ۱۳۸۶ | ۲۰:۳۴ کد : ۱۰۵۶ اروپا
الیزه دوشنبه نامه‌ای دریافت کرد که یادآور رویدادی مشابه در کاخ سفید آمریکا بود؛ محمود احمدی‌نژاد طی نامه‌ای خطاب به نیکلا سارکوزی، همتای فرانسوی‌اش از سیاست‌های جدید او انتقاد کرده و از سردی روابط دو کشور ابراز تاسف کرده بود.
نامه احمدی‌نژاد در صندوق پستی الیزه

الیزه دوشنبه هفته گذشته نامه‌ای دریافت کرد که در وهله اول یادآور رویدادی مشابه بود که کمی بیش از یک سال پیش کاخ سفید آمریکا شاهدش بود. محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور ایران طی نامه‌ای خطاب به نیکلا سارکوزی، همتای فرانسوی‌اش از سیاست‌های جدید او انتقاد کرده و از سردی روابط دو کشور در نتیجه این سیاست‌ها ابراز تاسف کرده بود.

 

به اعتقاد تحلیل‌گران علاوه بر نزدیکی سیاست‌های امروز پاریس و واشینگتن در قبال ایران که موجب برجسته‌تر شدن شباهت‌های این دو رویداد (نامه احمدی‌نژاد به بوش و به سارکوزی) می‌شود، لحن و محتوای دو نامه نیز بی شباهت به هم نیست. دیوید مرتینون، سخنگوی الیزه، جمعه 16 نوامبر درباره این نامه با روزنامه لوموند صحبت کرد و گفت نامه احمدی‌نژاد چیزی جز تکرار موضع‌گیری‌های شناخته شده ایران نبوده است. این واکنش را با کمی اغماض می‌توان نسخه فرانسوی واکنش کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا و سایر مقامات آمریکایی دانست که مدعی بودند نامه احمدی‌نژاد به جرج بوش حرف تازه‌ای ندارد.

 

اما در موردی که شاید بتوان آن را نقطه مقابل نامه رئیس جمهور ایران به رئیس جمهور آمریکا دانست، منابع دیپلماتیک فرانسه مدعی شدند لحن این نامه «تند» بوده و به طور تلویحی «تهدید‌آمیز» است. به ادعای همین منابع، در این نامه که شان سارکوزی تا حد یک رهبر «جوان و بی‌تجربه» تنزل داده شده است، احمدی‌نژاد خود را به نصیحت کردن او محق دانسته است و ضمن شرح مفصلی از روابط تاریخی ایران و فرانسه و علائق مشترک دو کشور (مثلاً در لبنان) از کاهش سطح روابط دو کشور اظهار تاسف کرده است.

 

در این نامه رئیس جمهور ایران به پیشنهاد فرانسه برای وضع تحریم‌هایی در سطح اتحادیه اروپا علیه این کشور نیز واکنش نشان داده است. این تحریم به پیشنهاد فرانسه در سطح اتحادیه اروپا و مستقل و خارج از روند حقوقی است که در حال حاضر در سازمان ملل متحد جریان دارد. به نوشته احمدی‌نژاد، این اقدام فرانسه محتوم به شکست است چرا که به پیش‌بینی او نه آلمان و نه ایتالیا از آن پیروی نمی‌کنند.

 

روابط تهران و پاریس از زمان انتخاب سارکوزی به ریاست جمهوری به شدت تحت فشار بوده است چرا که حضور او در کاخ الیزه تقریباً با تغییر سیاست‌های خارجی فرانسه و نزدیکی موضع این کشور به آمریکا در مساله وضع احتمالی تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی مترادف بوده و مسلماً مقامات ایرانی این موضع جدید پاریس را نمی‌پسندند.

 

در حقیقت پس از انتخاب سارکوزی به ریاست جمهوری روابط ایران و فرانسه شاهد دوره‌ای از دیدارها و ملاقات‌های فشرده بود که در اوج آن به سفر ژان کلود کوسران، فرستاده ویژه فرانسه به تهران و گفت و گوی برنار کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه و مذاکره کننده ارشد ایران در پرونده هسته‌ای در آن زمان (ماه ژوئن)، علی لاریجانی، در پاریس می‌توان اشاره کرد. اما پس از این دوره کوتاه روابط دو کشور به طور مداوم رو به سردی بوده است.

 

در همین زمینه اواخر ماه اوت، زمانی که سارکوزی از دو «گزینه فاجعه‌آمیز» پیش روی کشورهای اروپایی و غرب سخن گفت که به عقیده او یکی مقابله با «ایران مجهز به بمب هسته‌ای» و دیگری «بمباران ایران» پیش از دستیابی به تسلیحات هسته‌ای (و در نتیجه جلوگیری از مقابله با گزینه اول) بود، روابط دو کشور از قبل نیز تیره‌تر شد و پس از آن کوشنر با سخن گفتن از احتمال جنگ در اواسط ماه سپتامبر و بعد از آن در اوایل اکتبر با دعوت از سایر هم‌قطاران اروپایی‌اش برای مقابله با فعالیت‌های هسته‌ای تهران به سیر قهقرایی روابط دو کشور دامن زد.

 

کوشنر در سخنان اوایل اکتبر ضمن دعوت از سایر کشورهای اروپایی برای همکاری در جهت تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران به منظور انصراف تهران از پیگیری برنامه‌های هسته‌ای گفته بود: «نمی‌توانیم دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا ایران کار خود را انجام دهد و به نتیجه برساند. این بر خلاف مسئولیت و وظیفه ماست.» البته منظور کوشنر درباره «به نتیجه رسیدن» فعالیت‌های هسته‌ای ایران ساخت تسلیحات هسته‌ای توسط ایران است، ادعایی که برخی کشورهای غربی و در راس آن‌ها آمریکا و فرانسه بارها آن را تکرار کرده و با اصرار بر صحت آن قصد اعمال تحریم و فشار علیه ایران دارند و در مقابل ایران نیز آن را بارها تکذیب کرده و تاکید کرده است که فعالیت‌های اتمی‌اش تنها به منظور تولید انرژی و برای اهداف صلح‌آمیز است.

 

در نهایت به رغم اصرار و انکار از دو طرف، مقامات فرانسوی به این نتیجه رسیدند تا برای افزایش فشارها به دولت ایران به مسئولان شرکت نفتی «توتال» و سایر شرکت‌ها توصیه کردند تا تمام سرمایه‌گذاری های جدید خود را در ایران متوقف کنند.

 

ادبیات سیاسی جدید

 

به عقیده تحلیل‌گران غربی، نزدیکی دیدگاه‌ها و موضع‌گیری فرانسه و آمریکا پس از ریاست جمهوری سارکوزی این فرصت را از مقامات ایرانی سلب کرده است تا مانند آن چه در هشت ماه آخر ریاست جمهوری ژاک شیراک، رییس جمهور سابق فرانسه، اتفاق افتاد، بتوانند از «کارت فرانسه» در اتحادیه اروپا و تعویق افزایش فشارها علیه این کشور استفاده کنند. این استدلال بیشتر مبتنی بر سیاست دوران شیراک است که موضع فرانسه را درست در نقطه مخالف آمریکا قرار می‌داد و نقطه ثقلی در این میان ایجاد می‌کرد که ایران با استفاده از آن می توانست زمان بیشتری برای فعالیت‌های خود به دست آورد.

 

اما این شرایط پس از انتخاب سارکوزی به نحوی تغییر کرد که 3 اکتبر سال جاری در پی اظهارات کوشنر درباره احتمال جنگ با ایران، ژان گربلن، کاردار سفارت فرانسه به وزارت خارجه احضار و حامل پاسخ اعتراض آمیز ایران به فرانسه شد. دو هفته بعد از این رویداد، منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران مانند رییس جمهور قلم به دست گرفت و از طرف ایران نامه‌های متعددی را روانه فرانسه کرد. او در این نامه‌ها بار دیگر تاکید کرد که ایران به هیچ عنوان از اهداف فعالیت‌های هسته‌ای خود منصرف نمی‌شود و مدعی شد که «تحریم‌های یکجانبه» اروپایی محکوم به شکست هستند.

 

 اما زنجیره نامه نگاری‌های متکی که اکنون با نامه رییس جمهور به مرحله جدیدی پا گذاشته برخی از تحلیل‌گران غربی را ظاهراً متقاعد کرده است که از زمان روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد در ایران، نامه‌نگاری به یکی از شیوه‌های متداول در دیپلماسی ایران تبدیل شده است و به همین خاطر نباید این نامه‌ها را کم اهمیت تلقی کرد. آن‌ها برای اثبات این مدعای خود نامه 18 صفحه‌ای احمدی‌نژاد به بوش را نیز پشتوانه دارند. متن این نامه که به گفته کاخ سفید منعکس کنند طیف گسترده‌ای از مسائل تاریخی و فلسفی است، مدت کوتاهی پس از دریافت آن توسط کاخ سفید به طور عمومی منتشر شد.

 

رییس جمهور ایران هدف از ارسال این نامه (و نامه‌های دیگر) را «پایه گذاری شیوه‌ای نوین در ادبیات سیاسی جهان» عنوان کرده است. ماه ژوئیه سال گذشته نیز نوبت آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان بود تا یکی از این نامه‌ها دریافت کند. احمدی‌نژاد در این نامه خواستار پایان دادن به تناقضات موجود در عرصه روابط بین‌الملل شده بود؛ تناقضاتی که به عقیده او ریشه در زور گویی کشورهای پیروز در جنگ جهانی دوم بر کشورهای شکست خورده در این جنگ دارد که تا امروز نیز تداوم یافته‌اند.


نظر شما :