تحریمها، تهدید یا فرصت؟
ديپلماسى ايرانى: به طور کلی منظور از تحریم اقتصادی چیست؟
تحریم در این چارچوب به معنی محدود کردن داد و ستد از سوی یک یا چند کشور نسبت به یک کشور خاص با هدف اصلاح و یا تغییر رفتار کشور مزبور در یک یا چند سیاست داخلی و یا خارجی است. مثلا، در هنگام حاکمیت رژیم آپارتایت در افریقای جنوبی برخی تحریمهای بین المللی، یکجانبه و یا چندجانبه از سوی کشورهای جهان علیه آن رژیم اعمال میشد. هدف این تحریم اصلاح رفتار این رژیم نسبت به شهروندان سیاه پوست خودش بود. مثال دیگر، تحریم نفتی اوائل دهه 1970 میلادی است که در آن کشورهای عرب با هدف تغییر سیاستهای غرب نسبت به مسئله اعراب و اسرائیل کشورهائی که با اسرائیل داد و ستد داشتند را از خرید نفت خود محروم کردند. بنابراین، میتوان گفت که تحریمهای اقتصادی هدفش اصلاح و یا تغییر رفتار حکومت تحریم شده در یک یا چند مورد داخلی و یا خارجی با بهره گیری از مزیت های اقتصادی تحریم کننده و تاکید بر نقاط ضعف اقتصاد کشور تحریم شونده، است.
تا چه حد میتوان گفت تحریمهای اقتصادی در جهان با موفقیت همراه بودهاند و کشورهای تحریم کننده به اهداف مورد نظر خود رسیدهاند؟
به صورت عام، باید توجه داشت که اولا مطابق با مطالعات انجام شده مختلف در سطح کشورهائی که معمولا تحریم کننده هستند، یعنی غربیها، مشخص شده که در نگاه کلان این سیاستها از جمله سیاستهائی است که تاثیر مطلوب (از نظر تحریم کنندگان) را ندارد و در اغلب موارد با موفقیت همراه نیست و تغییر رفتار کشور هدف را به دنبال نخواهد داشت. یکی از این مطالعات چند سال قبل توسط اتحادیه تولیدکنندگان ایالات متحده امریکا تهیه شد. در این مطالعه آمده که طی سال های 96-1993 بیش از 30 مورد تحریم از سوی امریکا علیه سایر کشورها اعمال شده که تقریبا همه آنها تاثیری بر رفتار دولتهای تحریم شده نگذاشته است. از سوی دیگر، بر اساس همین مطالعه اثر منفی که تحریمها بر اقتصاد امریکا داشته است، معادل سالانه 200 هزار شغل است. مطالعه دیگری که در سال 2007 از سوی مجلس لُردهای انگلستان انجام شده است در همان ابتدای امر چنین گزارش میکند که: «تحریم های اقتصادی که بدون بهرهگیری از سایر ابزارها اعمال شوند، به احتمال زیاد منجر به تغییر در سیاستهای هدف قرار داده شده نمیشوند. حتی هنگامی که اعمال این تحریمها را با ابزارهای دیگر همراه کنیم، تحریمهای اقتصادی نقش اصلی را ایفا نمیکنند.»
به کلام دیگر، مطالعات نشان داده که اسلحه تحریم اقتصادی به صورت تاریخی حربهای ناکارآمد ارزیابی میشود. در موارد معدودی که ممکن است تحریم موفقتر بوده باشد، داد و ستد بین تحریم کننده و تحریم شونده داد و ستد سنگین و قابل توجه است. باید توجه داشت که داد و ستد بین جمهوری اسلامی ایران و امریکا آنقدر اندک بوده و هست که اصولا تحریمهای مستقیم امریکائیها بیش از آنچه به جمهوری اسلامی ایران آسیب وارد کند، برای امریکائیها و متحدانشان دردسرساز و هزینه بر میشود.
باید توجه داشت که در جهان امروز این گونه رفتارهای سلبی اصولا جایگاهی ندارد و نمیتواند موثر واقع شود. آمریکائیها برای ما کاری نمیکنند که با قطع کردن آن کار یا خدمت یا کالا بر ما فشاری وارد شود. اگر داد و ستدی بود، اگر رفت و آمدی بود، اگر رابطهای برقرار شده بود، ممکن بود بتوان با قطع آن به منافع جمهوری اسلامی آسیبی وارد کرد. اما چنین نیست، برای همین هم تحریمها برای ما حداقل اثر و برای تحریم کنندگان حداکثر هزینه را به دنبال خواهند داشت.
جهان امروز واقعا جهانی بدون مرز شده که در آن داد و ستد امری جهانی است. منشاء کالا و خدمات و مبداء آن را یک کشور یا یک دولت تحت کنترل خود ندارد و اگر هم بخواهد چنین کند، هزینههای سنگینی بر خود و همراهان خود تحمیل میکند که هم تاثیرگذاری تحریم را در حدی ناچیز تقلیل میدهد و هم آینده روابط اقتصادی با کشور هدف تحریم را چنان مخدوش میکند که مستلزم زمان و هزینه ای بسیار سنگین برای جبران خسارت وارده به تحریم کننده (پس از خاتمه تحریمها) خواهد بود.
پس با این وصف تاثیر تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد داخلی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید گفت در کوتاه مدت مهمترین اثر تحریم اقتصادی اثر روانی آن در داخل کشور و بر شرکای تجاری ما در سراسر جهان است. در داخل، خوشبختانه با توجه به پیش آگهیهائی که در چند سال گذشته از رفتار کلی غرب نسبت به جمهوری اسلامی مشاهده میشد، فرصت آن بوده که دولت و مجلس محترم برنامهریزیهای مناسبی برای تقابل و کاهش آثار تحریمها داشته باشند. بازار (به معنی خریداران و فروشندگان کالا و خدمات در سطح کشور) هم کم و بیش آمادگی روانی لازم را در این مورد داشته است. از منظر شرکای خارجی، روشن است که در ابتدای امر، به دلیل فشار روانی و جو تبلیغاتی که در این رابطه به وجود میآید، ممکن است برخی شرکتها اندکی تعلل نسبت به ایفای تعهدات و یا پذیرش تعهدات جدید داشته باشند. خوشبختانه، به نظر من، موسسات و بنگاههای عمده اقتصادی جهان هم درک لازم از این امور را دارند و میدانند که منافع بلندمدت خود را با رفتارهای کوتاه مدت سیاسیون نباید گره زد.
در میان مدت و بلندمدت، تاثیر این تحریمها باز هم کمتر و کمرنگتر هم خواهد شد. به خاطر داشته باشیم که لطیفهای میگوید که زید به عمرو گفت گوشت را میگیرم و دور دنیا میچرخانم. پاسخ شنید که، ایراد ندارد چون خودت هم باید بیائی.
به طور موردی میتوانید اشاره کنید که این تحریمها چگونه در اقتصاد ایران تاثیر گذاشته یا خواهند گذاشت؟ نمونههای این تاثیر کدامند؟
شاید مهمترین مورد، تحریم صدور سوخت خودرو به ایران ارزیابی میشد. اما چنان که قبلا هم اشاره شد، به دلیل پیش آگهی که نسبت به این امر، با ارزیابی رفتارهای مختلف سیاسی در سطح بین المللی مشاهده میشد و شناخت از آسیب پذیری احتمالی کشور در این رابطه؛ زمان و فرصت کافی وجود داشته است تا بتوان نسبت به بروز ناگهانی فشارهای احتمالی از طرق مختلف اجتناب کرد. باز هم تاکید میکنم که به نظر من، آنچه بیش از هر چیز باید در کوتاه مدت بدان توجه کرد آثار روانی تحریم و نه آثار فیزیکی آن است. این هم به دلیل شناخت خوبی که مردم، مجلس و دولت از فضای بین المللی داشتهاند، در داخل بسیار اندک بوده است. در خارج هم، تا آنجا که بنده اطلاع دارم، هر چند حرکتهائی شد، اما، در نهایت عقلانیت اقتصادی بر شرکای خارجی عمده ما هم غلبه کرده و خواهد کرد.
ایران در مقابل این تحریمها چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
مهمترین نکته این است که اگر هوشیارانه عمل کنیم و به دانش اقتصادی و مدیریت بهای بیشتری بدهیم، از این تحریمها آثار خوبی هم برای ما مترتب شود. مثلا، به جای واردات سنگ قبر چینی و امثالهم که در جراید مطرح شده و نمونه یا مثالی از دغدغههای مربوط به تخصیص غیربهینه منابع است؛ ما را به سمت منطقی کردن واردات، مدیریت منابع ارزی، تنوع بخشیدن به تولید، ارزش دادن به بخش خصوصی واقعی و بسیاری از سیاستهای اقتصادی که در شرایط معمول ممکن است آمادگی هزینه کردن برای آنها را نداشته باشیم، رهنمون گردد.
ما توان تولیدی نهفته در کشور زیاد داریم. طی دوران پس از جنگ تحمیلی ظرفیتهای تولیدی بسیاری در کشور ایجاد شد که شاید امروز در سطح لازم و ممکن خود فعالیت نمیکند و میتواند به سرعت تجهیز شده و ضمن ایجاد اشتغال مولد موجب شوند که آثار تحریمها باز هم کمتر شده و در نهایت آینده اقتصادی روشنی برای کشور به ارمغان آورند. اگر این توان را از طریق روشهای مدیریتی مناسب و تخصیص بهینه منابع مالی و پولی بسیج کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که فرصتهای بسیار زیادی را برای فعال ساختن اقتصاد کشور و در واقع مبارزه با آثار احتمالی تحریمهای اقتصادی خارجیها به وجود خواهیم آورد.
تحریم بانکهای ایرانی و مبادلات بانکی ایران چه تاثیری بر اقتصاد ایران خواهد داشت؟
آنچه تحت عنوان تحریمهای بانکی مطرح شده معطوف به مسائلی مانند انرژی هستهای و سرمایهگذاریهای نفتی است. در رابطه با سایر موارد تجاری، تحریمها تنها منجر به کند شدن حرکت به دلیل لزوم بررسی داد و ستدهای ارزی از سوی بانکهای سایر کشورها میشود و تاثیر دیگری نخواهد داشت. این کاهش سرعت چون در چرخه تجاری از پیش مشخص و معلوم نبوده، در کوتاه مدت میتواند در برخی فعالیتهای جزئی کُندی را به دنبال داشته باشد. این کُندی هم، در چرخه بعدی داد و ستد، تقویم شده، هزینههای آن معین گردیده، اجزای آن برای خریداران و فروشندگان روشن شده و در کل در اندک زمانی حالت طبیعی تری به خود خواهد گرفت.
البته در جهان لحظهای شدهای که زندگی میکنیم، بروز هرگونه کُندی در داد و ستد، هزینههائی هم برای ما و شرکای ما به دنبال خواهد داشت. اما، این هزینهها، در صورتی که مدیریت صحیح منابع را اعمال کنیم، و با درایت کافی و وافی از توان مدیریت واقعی کشور بهره ببریم، میتواند قابل تحمل و اندک باشد.
با توجه به این که بخشی از تحریمها مربوط به سرمایه گذاری است به نظر شما تحریمها در این حوزه چقدر تاثیر گذارند؟
در مورد سرمایهگذاریها، اگر بخواهیم مسئله تحریم سرمایهگذاری را بلندمدت ببینیم، میتوان تاثیرگذاری بیشتری را شاهد بود. بالاخره طرحهای سرمایه گذاری، تصمیم گیریهای بلندمدت را ایجاب میکنند. این طرح ها نیاز به فناوری هائی دارند که برای حداقل چند دهه آتی بتواند اقتصادی باشد. برای انجام سرمایه گذاری لازم است که بسیاری از عوامل از پیش معین شود تا بتوان سرمایه گذاری را انجام داد و نسبت به حجم، کیفیت، و قیمت تمام شده محصولات نهائی آن تصمیم گرفت. در این طرح ها باید بازارهای هدف را مشخص کرد و شرکای تجاری مناسب را گزینش کرد. در کل هر چه عوامل متغیر تصمیمگیری در طرحهای سرمایهگذاری متنوعتر و ناپایدارتر باشند، تصمیمگیری هم مشکلتر خواهد شد. هر چه هم تصمیم گیری مشکل تر شود قیمت نهائی محصولات تمام شده این طرحها غیررقابتی تر میشود. قیمت و کیفیت دو رکنی هستند که در سرنوشت طرح های سرمایه گذاری در هر جای جهان تاثیری به سزا دارند.
در نهایت به نظر شما چگونه میتوان با تحریمها مقابله کرد یا تاثیرگذاری آن را کاهش داد؟
آنچه میتواند در این رابطه بسیار موثر واقع شود، مسئله مدیریت است. مدیریت منابع، اعم از ارزی و یا ریالی؛ شفافیت در حساب ها، اتخاذ و اعمال صحیح سیاست های مالی و پولی، توسعه خصوصی سازی واقعی، شفافیت کامل بودجه دولت و اعمال و اجرای قوانین بودجهای، انضباط مالی-پولی-ارزی، حاکمیت قانون و قانون مداری همه و همه میتواند آثار تحریمها را به حداقل ممکن کاهش داده و در بسیاری موارد هم آنها را خنثی کند. نباید فراموش کرد که در هر تحدیدی یک فرصت هم نهفته است. مهمترین عامل تولید در جهان امروز دانش است و دانش مرز نمیشناسد. دانش قابل تحریم نیست و برای همه انسان ها هر روز بیش از دیروز قابل دسترس است.
هنر و در واقع دانش مدیران کارآمد در سطح اقتصاد ملی این است که از تهدیدها فرصتها را بیرون کشیده و موجبات رشد و ارتقای خود و کشور را میسر میسازند. چالش اصلی ما در مقابله با تحریمها در این نکته نهفته است.
نظر شما :